عصر ایران- مهمترین خبر اسفندماه و شاید تمام سال گذشته در عرصۀ سیاست و بیشتر از منظر غیر منتظره بودن و پوشش رسانه ای، استعفای 30 ساعتۀ محمد جواد ظریف وزیر امورخارجه و بازگشت او به سکانداری دستگاه دیپلماسی است و چه خوب که مینویسم 30 ساعته و از او با عنوان وزیر سابق، یاد نمیکنیم. چرا که چه بسا اکنون تتمۀ امید هم از کف رفته بود و دلواپسی ها فزونتر میشد.
ماجرا از این قرار بود که بشار اسد رییس جمهوری سوریه ناگهان به تهران آمد در حالی که جواد ظریف اطلاع نداشت و در اینستاگرام نوشت:«از ناتوانی برای خدمت از مردم ایران پوزش می خواهم» و بعدتر:«بعد از عکسهای ملاقاتهای امروز، دیگر جواد ظریف به عنوان وزیر خارجه در جهان اعتباری ندارد.»
رسانههای خارجی نگاهها را به سوی سردار سرلشگر پاسدار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی متوجه ساختند که در دیدار بشار اسد با آیتالله خامنهای با لباس غیر نظامی حضور داشت و این گونه تفسیر کردند که اولین سفر رییس جمهوری سوریه بعد از جنگ را او سامان داده و سیاست خارجی جمهوری اسلامی در منطقه را او اجرا می کند و وزیر خارجۀ واقعی جمهوری اسلامی اوست.
روز بعد اما سردار سلیمانی گفت: «حتما آقای ظریف مسؤول سیاست خارجی جمهوی اسلامی ایران است و طی مدت مسؤولیت در وزارت امور خارجه نیز همواره مورد حمایت و تأیید مقامات عالی رتبۀ نظام به ویژه مقام معظم رهبری بوده و هستند.»
وی دربارۀ بی اطلاعی وزیر خارجه از سفری در این سطح توضیح داد: «در جریان سفر آقای اسد به تهران و ملاقات او با آقای روحانی برخی ناهماهنگیها درنهاد ریاست جمهوری منجر به عدم حضور وزیر امور خارجه و به دنبال آن گلایهمندی ایشان شده و گرنه هیچ گونه تعمدی در کار نبوده است.»
ساعت 10 صبح روز چهارشنبه هشتم اسفند 1397 اما این خبر منتشر شد که رییس جمهوری با استعفای جواد ظریف موافت نکرده و قبل از سفر نخست وزیر ارمنستان به تهران او به وزارت خارجه بازگشته است. روحانی نوشت: «من نسبت به فشارهای وارده به دستگاه دیپلماسی کشور، دولت و حتی رییس جمهوری منتخب مردم به خوبی آگاهم اما به عهدی که با خدا و ملت بستهایم تا پایان وفادار میمانیم.»
بخش خبری ساعت 14 شبکۀ اول سیمای جمهوری اسلامی ایران اما این بخش از نامۀ رییس «جمهوری اسلامی ایران» به وزیر خارجۀ جمهوری اسلامی ایران را نپسندید و نخواندند!
لابد انتظار داشتند آقای روحانی مطابق تبلیغات رسمی از «ناهماهنگیها» بگوید نه از «فشارهای وارده» یا روایت کیهان را تأیید میکرد.
روزنامۀ مورد علاقۀ صدا وسیما نوشته بود:
«شواهد موثقی در دست است که جناب ظریف از برخی برخوردهای آقای روحانی با خود گلایههای جدی دارند و بدون قضاوت دربارۀ ماهیت این گلایهها باید گفت استعفای آقای ظریف، چارۀ آن نیست و این گلایهها را باید در همان کابینه حل و فصل کنند نه آن که با استعفا در شرایط خطیر کنونی و دراوج پیروزیهای نظام خدایناخواسته بی آن که خواسته باشند زمینۀ سوء استفاده دشمنان را فراهم آورند. از این روی لازم است جناب ظریف برای پیشگیری از تفسیرهای مغرضانۀ دشمنان بیرونی و برخی از دنبالههای داخلی آنها در تصمیم خود تجدید نظر کرده و به جایگاه پیشین بازگردد.»
اما مگر همینها در تمام 67 ماه وزارت ظریف از سیاستهای او و مشخصا پس از توافق هسته ای از برجام، انتقاد نکرده بودند؟ پس چرا با لحنی آمرانه نوشتند «لازم است بازگردی»؟
پاسخ روشن است: کماکان اصولگرایان رادیکال، مایلاند دیگرانی در پیش باشند تا بتوانند مسؤولیت امور را به گردن آنان بیندازند و ظریفِ کارگزار که ارادۀ آنان را در قالب دیپلماسی بریزد، مورد نیاز است، اما ظریفِ سیاستگذار که گاهی اعتراض کند موردپسند است.
در رخدادی دیگر و در همین اسفندماه حسین هدایتی دولابی که به «عابر بانک باشگاه پرسپولیس» شهرت داشت، پای میز محاکمه ایستاد تا روشن شود با پول بانکها حاتم طایی شده بود.
نمایندۀ دادستان هنگام قرائت کیفرخواست گفت: «هدایتی در پوشش 8 شرکت، از طریق گماردن اشخاص بی بضاعت در سمت مدیر عاملی یا عضویت درهیأت مدیرۀ این شرکت ها توانسته مبلغ 586 میلیارد تومان از وجوه بانک سرمایه را در قالب تسهیلات و ضمانتنامههای بانکی از بانک خارج کند. همچنین از طریق تبانی با مدیران یکی از شرکتهای صندوق ذخیرۀ فرهنگیان توانسته مبلغ 66 میلیارد تومان وجوه این صندوق را تسهیل کند.»
نکتۀ جالب دیگر در این پرونده این بود که اعلام شد ورزشکارانی که از هدایتی هدیه و غالبا سکه گرفتهاند باید بازپس دهند.
چون مرور سال کهنه با این قسمت پایان مییابد و دربخش اخبار بهمنماه، مجال اشاره نبود نمیتوان به درگذشت دکتر پوران شریعت رضوی همسر دکتر علی شریعتی اشاره نکرد. هر چند پیکر او صبح یکشنبه 28 بهمن 1397 و نه در اسفندماه از حسینیۀ ارشاد تا امامزاده عبدالله مشایعت شد.
چهل سال بعد از پیروزی انقلابی که به تصریح بسیاری موتور آن را دکتر شریعتی روشن کرده بود درهای حسینیۀ ارشاد برای برگزاری نماز میت بر پیکر همسر شریعتی باز نشد و نماز را در خیابان شریعتی به جا آوردند.
پوران شریعت رضوی اما تنها همسر شریعتی نبود . او خواهر یکی از سه شهید 16 آذر 1332 است که هر سال به عنوان روز دانشجو گرامی داشته می شود.
در بیان جایگاه شریعتی نزد انقلابیون در دهۀ 50 خورشیدی اشاره ای کمتر گفته شده هم می تواند گویا باشد. در آذر ماه 1356 که 6 مأمور ساواک به خانۀ آیت الله خامنه ای در مشهد یورش بردند تا روحانی انقلابی را روانۀ تبعید به ایرانشهر کنند در گزارش خود و در شرح کتاب هایی که در خانه دیده اند نوشتند: « 13 جلد کتاب علی شریعتی و یک جلد کتاب مرتضی مطهری».
اسفند ماه رو به پایان بود و اهل رسانه در حال رایزنی دربارۀ انتخاب چهره های سال. از آنها که درگذشتند تا دلار که افسار گسیخت یا تبعات اقتصادی و سیاسی خروج ترامپ از برجام و سر به دار شدن سلطان های سکه و قیر که یک نام همه را شوکه کرد.
در جریان دادگاه «پروندۀ پتروشیمی» و رسیدگی به اتهام «تحصیل مال غیر مشروع» به بهانۀ «دور زدن تحریمها» چشمها به یک نام تازه روشن شد: مرجان شیخ الاسلامی آل آقا.
گفته شد که تنور دور زدن تحریم ها برای این خانم نان 9 میلیون دلاری داشته هر چند اتهام اختلاس را نمی توان بر فردی که کارمند دولت نیست بار کرد اما حداقل این بوده که در روند تبدیل ارز به ریال ثروتی فراچنگ آمد و شوک دیگر یان بود که فاش شد او همسر مهدی خلجی فعال سیاسی مقیم آمریکاست که به کمتر از براندازی رضایت نمی دهد.
مرجان شیخ الاسلامی اما در ویدیویی به دفاع از خود پرداخت تا این پرسش شکل گیرد که اگر او متهم ردیف ششم پروندۀ پتروشیمی است، نام های اول تا پنجم چه کسانی هستند؟!
و سرانجام این که همان گونه که بعد از انتصاب آیت الله صادق لاریجانی به ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام پیش بینی می شد او قوۀ قضاییه را 6 ماه زودتر ترک کرد و و رییس جدید قوه قضاییه نیز حجت الاسلام ابراهیم رییسی است که پس از یک دورۀ کوتاه حضور پررنگ سیاسی و رقابت با رییس جمهوری وقت برای کسب ریاست جمهوری که موفقیت آمیز نبود به قوه قضاییه بازگشته و حالا البته در مقام مرد شمارۀ یک آن. تا پله های مختلف را در این قوه در طول چهل سال تا بالاترین مرتبه طی کرده باشد.
در مجموع می توان گفت آقای رییسی در فضایی مثبت و خارج از رقابت سیاسی بهار 96 عهده دار این منصب شد و شاید استقبال چند چهره از بیرون دایرۀ اصول گرایی در شکل گیری این فضا در افکار عمومی نقش ایفا کرده باشد.