عصر ایران- روز اول بهمن، رییس جمهوری در جریان بازدید از «نمایشگاه کسب و کارهای آینده» سخنان صریحی دربارۀ «شکست فیلترینگ» بر زبان آورد که با واکنش های مختلف رو به رو شد.
از کسانی که گفتند «به خاطر مشکلات اقتصادی و معیشتی ناشی از خروج آمریکا از برجام» به « موضوعات اجتماعی» شیفت کرده تا منتقدانی که پروژۀ حذف و مجازات وزیر جوان ارتباطات را کلید زدند.
روحانی در سخنان خود گفته بود: «باید قبول کنیم که اشتباه کردیم. فکر کردیم اگر بگوییم استفاده از فلان امکان ممنوع است و فیلتر می کنیم پس از آن همه گوش می کنند. اما دیدیم که پس از فیلتر هر امکانی فیلتر شکن ایجاد شد و هر چه تلاش کردیم فیلترشکن های جدید ارایه شد و روزانه هم شد و زیان و آسیبی که متوجه جوانان و فرزندان ما از ناحیۀ فیلترشکن هاست بیش از زمانی است که از نرم افزاری که فیلتر کردیم به صورت عادی و بدون فیلترشکن استفاده می کردند.»
این سخن رییس جمهوری هم قابل تأمل بود: « چون در کشور، رسانۀ آزاد نداریم مردم برای دسترسی آزادانهتر به اطلاعات به استفاده از تلفن همراه و فضای مجازی روی آوردهاند در حالی که اگر 500 رسانه میداشتیم در فضای مجازی این همه تورم رخ نمی داد. تورم که فقط در کالاها و موادغذایی نیست. اگر گروهها و دسته های مختلف، رادیو وتلویزیون می داشتند هم هرحرفی زده نمی شد. چون حیا در چشم است و با شناسنامه وارد صحنه می شدند و هم این که این همه تورم در فضای مجازی با استفاده از موبایل ایجاد نمی شد.»
اصول گرایی ایرانی که روزگاری در هیأت نیای خود راست سنتی یا محافظهکاری با «بازار» و دفاع از بازار به عنوان نهاد قیمت گذار شناخته می شد، سال هاست با «دیوار» و دفاع از برخورد، توقیف، تعطیل، حصر، فیلترینگ، قطع رابطه و مانند اینها شناخته می شود و از این رو می توان گفت اگر هم رشته ای میان حسن روحانی با اصول گرایی و دست کم اصول گرایی رادیکال باقی مانده بود با این موضع گیری گسست و دیدیم که اندک زمانی بعد سراغ محمد جواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات رفتند تا شاید واکنشی به خشم رییس جمهوری بر عزت الله ضرغامی در شورای عالی فضای مجازی باشد.
روحانی در دفاع از وزیر جوان گفته بود: «باید از نیروهای خلاق جامعه به خصوص جوانان و بانوان استفاده کنیم و نمونۀ بارز، حضور یک جوان به عنوان وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات است. امروز یک نیروی جوان، با ایمان و ایثار و رسیدگی در این بخش مدیریت می کند.»
رییس جمهوری به این اشارات بسنده نکرد و از آذری جهرمی خواست به سخنان دیگران اعتنا نکند و کارخود را انجام دهد.
ماه بهمن طبعا یادآور سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 است و امسال به دو دلیل متمایز بود.
اول به خاطر 40 سالگی و عدد 40 که معادل بلوغ و پختگی است. 40 مانند 7 قداست و احترام و اعتبار خاص خود را دارد. چندان که گفته اند:
شنیدم رهروی در سرزمینی
همی گفتم این معما با قرینی
که ای صوفی شراب آن گه شود صاف
که در شیشه بماند اربعینی..
از این رو نخستین انتظار از هر چه به عدد 40 مریوط است گذار از غبارها و صاف شدگی و عقلانیت و دوری از خامی های جوانی است.
وجه تمایز دوم اما این بود که دونالد ترامپ رییس جمهوری آمریکا شمشیر را از رو بسته و همراه مایک پمپئو وزیر خارجۀ خود به صراحت گفته بود که کاری می کنیم انقلاب اسلامی به 40 سالگی نرسد و به همین خاطر 22 بهمن و راه پیمایی آن معنی و تصویر متفاوتی یافت.
با این که اصولگرایان رادیکال انتظار داشتند از گرامیداشت چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب، این گونه برداشت کنند که انگار راه پیمایان کارنامۀ مدیران را تأیید کرده اند. مقام معظم رهبری اما با صدور بیانیه ای راهبردی نکاتی را یادآور شدند که با روح اهداف انقلاب بیشتر سازگاری داشت تا نگاه های تنگ و تند و از آن میان می توان به این 10 محور اشاره کرد:
«-آزادی اجتماعی و حق اندیشه برای همه.
-مذاکره با اروپا آری اما به انتظار آن نشستن و گفت و گو با آمریکا نه.
- کسب ثروت و تشویق آن آری و تبعیض، نه.
- شرط مشروعیت همۀ مقامات، طهارت اقتصادی.
-مبارزۀ واقعی با فساد به ویژه در درون دستگاه های حکومت.
-زانو در برابر دشمن و بوسه بر پنجۀ گرگ، هرگز.
- میدان دادن به جوانان دانا در درون دولت.
- امید و نگاه خوش بینانه به آینده.
- فرصت دانستن جمعیت 36 میلیونی ایرانیان 15 تا 40 ساله.
- مشارکت مردمی در موضوعات سیاسی به ویژه انتخابات.»
در فضای بیم و امید در عرصۀ سیاست که توجه افکار عمومی به اقتصاد و معیشت و قیمت دلار و گوشت قرمز پررنگ تر از موضوعات سیاسی بود یک مناظرۀ داغ سیاسی میان مصطفی تاج زاده و علیرضا زاکانی پاسخی بود به ادعاهای کسانی که معتقدند با آمدن روحانی اتفاق خاصی نیفتاده است.
حال آن که چهرۀ صریحاللهجۀ اصلاحطلب، سخنانی رابیان کرد که در طول سال های بعد از 88 که در زندان به سر می بُرد، شاید یک کلمه از آنان را نمی شد از قول او در رسانه ها آورد.
از درگذشتهای سیاسی بهمن ماه می توان به مرگ محمد نبی حبیبی دبیرکل حزب مؤتلفۀ اسلامی اشاره کرد. او در حالی در 9 بهمن 1397 چشم از جهان بست که در مهر ماه و تنها 4 ماه قبل آرزو کرده بود: « کروبی، در آخر عمر توبه کند و به مردم ونظام بازگردد.»
نبی حبیبی که در دولت اول مهندس موسوی در دهۀ 60 چند سال شهردار تهران بود، پس از حبیب الله عسگر اولادی دبیر کل مؤتلفه شد اما بر خلاف سَلَف خود به جای تلاش برای ایفای نقش میانجی به قصد حل مشکل حصر آخرین نخست وزیر ایران و رییس دوره های سوم و ششم مجلس شورای اسلامی، مواضعی همسو با جبهۀ پایداری اتخاذ می کرد و در آخرین اظهار نظر در این باره در 25 مهر 1397 گفته بود:
« امروز نظام اسلامی، با ارفاق به آقایان کروبی و موسوی آنها را در حصر نگاه داشته تا اقدامات ضد انقلابی خود را ادامه ندهند و با براندازان، بیش از این همکاری نکنند.»