عصر ایران؛ مهرداد خدیر- اغراق نیست اگر گفته شود پُربسامدترین نام در نهمین ماه سال گذشته، «آندره استراماچونی» سرمربی وقت تیم فوتبال استقلال بود که ناگهان قهر کرد و سه بازی مانده به نیم فصل از ایران رفت.
تا اینجا را نمیتوان گفت مسبوق به سابقه نیست. آنچه بیسابقه بود و در تاریخ فوتبال ایران ثبت میشود این است که نه تنها هواداران برای بازگشت سرمربی خوشتیپ و جوان ایتالیایی میخواستند درهای باشگاه را از جا درآورند که دولت اعم از وزارت ورزش و وزارت خارجه و در سطح سفرا دست در کار شدند تا استراماچونی بازگردد ولی سرانجام بازنگشت.
این در حالی بود که پیش از او سرمربی بلژیکی تیم ملی فوتبال ایران و جانشین کارلوس کیروش هم ساز جدایی زده وهیچ موجی را برنینگیخته بود و بعد از استراماچونی، کالدرون آرژانتینی نیز تیم پرسپولیس را در نیمۀ راه تنها گذاشت و رفت و برنگشت و کسی برای او بیتابی نکرد و یحیی گل محمدی تیم دیگر را در صدر جدول رها کرد و روی نیمکت مورد علاقه نشست.
روزی افشین قطبی دربارۀ مربیگری تیم ملی گفته بود خوشحالی خود را پنهان نمیکنم چون در فوتبال ایران سه جایگاه ممتاز وجود دارد که مربیگری در دو تیم استقلال و پرسپولیس و تیم ملی است و بیش از دو مورد را نمیتوان به دست آورد زیرا مربی استقلال و پرسپولیس مربی آن دیگری نمیتواند بشود ولی مربی تیم ملی چرا. در آستانۀ زمستان 1398 اما صاحبان هر سه جایگاه در نیمۀ راه از ایران رفتند و بازنگشتند.
منتها هیچ یک به اندازۀ استراماچونی پرسر و صدا و پُرماجرا و با انتظار ومبادلۀ پیام نبود.
دو شایعه درگرفت: اول اینکه ارادۀ سیاسی غالب این است که مربیان خارجی از فوتبال ایران کنار گذاشته شوند اما اگر چنین بود چرا برای تیم ملی باز از یک مربی غیرایرانی و البته این بار نه از اروپای غربی که یکی از کرواتهای آشنا با فضای ایران انتخاب شد؟
احتمال دوم اما جدیتر بود. تحریمها و فهرست سیاه ناشی از نپیوستن به اف.ای.تی .اف بر قراردادهای مربیان خارجی سایه انداخته و آنان نمیتوانستند پول خود را به صورت قانونی و از طریق بانک دریافت کنند و نگران بودند چنانچه نقد و با واسطه دریافت کنند با انگ پولشویی روبه شوند و تاوان سنگینی بپردازند و نمی خواستند سری را که درد نمیکند دستمال ببندند. امتیاز ایران برای آنان مالیات ندادن و لخم بودن دریافتی بود ولی احساس می کردند دارند به دردسر میافتند.
داستان استراماچونی از این حیث شگفتآور بود که وقتی خبر واریز 160 هزار دلار به حساب او منتشر شد این امید جان گرفت که مرد ایتالیایی باز میگردد اما باز هم بازنگشت چون ظاهرا خواستار قرارداد دو ساله به جای یک ساله شده بود.
ماجراهای او مدیریت باشگاه استقلال را دچار تلاطم کرد و تبعات بخش مدیریتی هنوز گریبانگیر این باشگاه است.
این که مردانی از خارج از کشور به ایران میآیند و دل هواداران را با چرخاندن شالهای آبی و قرمز به دست می آورند و بعد از رفتن از ایران نزد فیفا شکایت میکنند و میلیون ها دلار هزینه برجای میگذارند، البته بارها تکرار شده اما قصۀ استراماچونی متفاوت بود.
چون یک پیوند عاطفی عمیق در همین مدت کوتاه شکل گرفت و طلیعۀ دوران تازه ای دیده میشد. تا جایی که حتی چند روز قبل وقتی یکی از داوران برنامۀ «استعدادیابی» تلویزیونی نام او را با طعنه برزبان آورد هواداران استقلال در فضای مجازی به شدت به او تاختند. حالا تصور کنید که مرد ایتالیایی کرونا هم بگیرد. چه موجی برپا میشود؟! چون میدانیم که ایتالیا یکی از قربانیان ویروس مرموز است و تا امروز 10 هزار نفر را به کام مرگ فرستاده است.
نوبت به علی مطهری هم رسید
جدای استراماچونی که خبر اول آذرماه بود و در دنیای سیاست، ثبت نام از کاندیداهای انتخابات مجلس یازدهم شروع شد. جامعه اما در شوک اتفاقات آبان بود و این انگاره در ذهن افکار عمومی غالب شده بود که مجلس، چندان کاره ای نیست و هیچ نشانه ای از مشارکت گسترده و حتی عادی جز اقلیت 15 تا 20 درصدی وفاداران پای کار دیده نمی شد و همین سلب کنندۀ انگیزۀ ثبت نام بود. حال آن که در ادوار پیش عدهای با علم به رد صلاحیت ثبت نام میکردند.
در این میان علی مطهری بر خلاف دیگران ثبت نام کرد و رد صلاحیت شد. فرزند ایدئولوگ جمهوری اسلامی هم تحمل نشد و به خیل تحمل نشده های دیگر پیوست. رد صلاحیت او البته ناقض ادعای سخنگوی شورای نگهبان بود که رد صلاحیت نمایندگان نامزد شده را به دلایل مالی و گاه اخلاقی نسبت میداد. دربارۀ علی مطهری اما روشن بود که نه مالی است و نه اخلاقی.
پس خود کفش و کلاه کرد و به شورای نگهبان رفت و از زبان عباسعلی کدخدایی شنید که به خاطر سه اظهار نظر بوده است: یکی دربارۀ ادامۀ حصرآخرین نخست وزیر ایران وهمسرش و رییس دوره های سوم و ششم مجلس شورای اسلامی. دیگری انتقاد از نوع برخورد با مرحوم دکتر ابراهیم یزدی و سومی این که 9 دی را در زمرۀ ایام الله ندانسته چون یوم الله موجب وحدت میشود حال آن که 9 دی این گونه نیست.
این در حالی است که مطابق قانون اساسی نمایندگان حق اظهار نظر دربارۀ همۀ امور را دارند و موضوعات سیاسی طبعا در اولویت است.
با این حال برخی حدس زدند علت حذف مطهری اینها نبود و میخواستند سه پیام را منتقل کنند:
اول به نامزدهای دیگر که وقتی علی مطهری با پیشینه اصولگرایی رد میشود بقیه بی سبب تلاش نکنند.
دوم به خود او که سودای کاندیداتوری ریاست جمهوری در 1400 را در سر نپروراند و به تعبیر حافظ «خیال آن را نپزد». چندان که در مصاحبهای قبلتر گفته بود و سوم این که این بار شمشیر را از رو بستهاند و بیم اُفت مشارکت ندارند چون حضور علی مطهری انگیزۀ مشارکت ولو به قصد رأی به همان یک نفر ایجاد میکرد. چندان که فضای مجلس نهم در سال 90 هم پس از ماجراهای 88 مساعد نبود ولی خیلی ها به خاطر علی مطهری رأی دادند.
نه تنها علی مطهری رد شد که علی لاریجانی هم در کنفرانس خبری به مناسبت روز مجلس اعلام کرد نامزد نخواهد شد و نشد. (علی مطهری برادر همسر رییس فعلی مجلس است).
شکایت از دندانپزشک به خاطر مسواک!
در عرصۀ اجتماعی هم می توان به این خبر اشاره کرد زیرا در فضای کرونا زده کنونی که یک چند بحث طب اسلامی بالا گرفت و در آغاز روازاده و عباس تبریزیان تحرکاتی داشتند ولی قضیه که جدی شد دیگر خبری از آنها نیست اشاره به خبری در آذرماه که هنوز حرفی از کرونا نبود می تواند جالب باشد.
روازاده (مدعی طب اسلامی) خمیر دندان را به گنداب تشبیه و به مردم توصیه کرد قبل از خواب به جای آن که مسواک بزنند روی دندان های خود عسل بمالند و گفت مسواک ضرر دارد و حیوانات وحشی که مسواک نمیزنند دندان های سالمی دارند.
دندانپزشکی به نام علی مرسلی اما این ادعا را رد کرد و دلایل متعدد علمی آورد. روازاده هم با ادعای توهین از او شکایت کرد و مرسلی در صفحۀ اینستاگرام خود نوشت: اگر محکوم شوم اولین دندان پزشک در تاریخ خواهم بود که در دفاع از مسواک زدن محکوم می شوم. خبر دیگری در این باره منتشر نشد ما بعد از شیوع ویروس کرونا نه او و نه شیخ عباس تبریزیان هنوز راهکاری ارایه ندادهاند.
-------------------------------------------------
بیشتر بخوانید:
آبان 98/ بوی بنزین و معمای آمار
مرداد 98/ حبس ابد برای «پهلوانِ پدیده»
تیر 98/ سرنگونی پهپاد آمریکایی و التهاب شبانه
خُرداد 98/ وانِ خونِ خانۀ مرد سیاست
اردیبهشت 98/ تعطیل مسابقۀ بختآزمایی