عصر ایران؛ مهرداد خدیر- اگر قرار بر انتخاب یک ماه از 12 ماه سال کهنه به عنوان خبرسازترین ماه سال باشد، بیگمان، آن ماه، آبان 1398 است.
نه تنها به خاطر افزایش قیمت بنزین چرا که اول بار نبود که رخ میداد بلکه به سبب اتفاقات بعد از آن و حوادثی که جانِ شماری از هممیهنان را گرفت.
پس از آن بحث های مختلف درگرفت که در اعتراضات آبان، دقیقاً چه تعداد کشته شدند و سرانجام هم این عدد به صورت رسمی اعلام نشد.
هر چند علی مطهری نمایندۀ مجلس شورای اسلامی گفت عدد رسمی را از دبیر شورای عالی امنیت ملی و در نشستی شنیده اما او نمی تواند علنی کند و همین قدر توضیح داد که عدد اعلام شدۀ برخی رسانه های خارجی نیست خصوصاً رقمی که «رویترز» اعلام کرده بود.
ساعت 24 یا ساعت صفر روز جمعه 24 آبان 1398 اعلام شد با تصویب شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا بار دیگر بنزین سهمیه بندی می شود و مازاد آن به قیمت سه هزار تومان به فروش می رسد تا دولت ناگزیر از واردات بنزین نباشد.
قیمت بنزین سهمیه ای از قرار هر خودرو ماهانه 60 لیترنیز از هزار تومان به 1500 تومان افزایش یافت.
39 سال قبل و در پاییز 1359 نیز قیمت هر لیتر بنزین از یک تومان به سه تومان افزایش یافته بود ولی این همه واکنش را برنینگیخت. به چند دلیل روشن: اول این که با وقوع جنگ این انتظار وجود داشت.
دوم این که نه جمعیت این قدر بود و نه تعداد خودروها تا این اندازه و نه خود بنزین کالای معیار به حساب می آمد و اکثریت خانوارهایی که خودرو نداشتند احساس نمی کردند این افزایش قیمت آنها را شامل می شود.
حال آن که در دو دهۀ اخیر شمار صاحبان خودرو افزایش یافته و اکثر خانواده های ایرانی از خودرو شخصی استفاده می کنند و خود بنزین به عنوان کالای معیار شناخته می شود. یعنی کالایی که قیمت آن بر قیمت کالاهای دیگر نیز چه واقعی و چه با تصور عامه، اثر می گذارد. چندان که اکنون دیگر سکه کالای معیار نیست و گوشت و نان از آن تأثیر نمی پذیرند.
روز جمعه 24 آبان بدون حادثۀ خاصی سپری شد و تصور دولت این بود که با اعلام بازتوزیع 35 هزار میلیارد تومان درآمد حاصل از افزایش قیمت، جامعه را کنترل می کند.
روز شنبه 25 آبان اما در تهران برف بارید و نظم شهر مختل شد و همزمان در برخی بزرگراه ها راه بندان های عمدی در اعتراض به افزایش قیمت بنزین و در واقع غافل گیر شدن مردم چهرۀ دیگری به شهر داد و کم کم به شهرهای دیگر نیز سرایت کرد و به عصر که رسید در برخی شهرها خصوصاً در کرج و شهریار و برخی مناطق اقماری کار به حمله به بانک ها و آتش زدن آنها کشید اما خبر چندانی ازمقابلۀ جدی شنیده نمی شد.
غروب شنبه 25 آبان 1398 نمایندگان شاخص جبهۀ پایداری در مجلس شورای اسلامی در اعتراض به این که چرا خارج از مجلس تصمیم گرفته شده مصاحبه و اعلام کردند قصد دارند طرحی را به مجلس ببرند تا تعیین قیمت در حین بررسی لایحۀ بودجۀ سال 99 صورت پذیرد. هم زمان یک عضو فراکسیون امید هم خبر از تهیۀ طرح مشابهی داد که شاید با قید سه فوریت ارایه شود.
در همین روز عزتالله ضرغامی و محمد باقر قالیباف که از آنها با عنوان نامزدهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری در سال 1400 یاد میشود همچنین سردار عزیز جعفری فرمانده پیشین سپاه، مسؤولیت را متوجه دولت دانستند و این تلقی درگرفت که دولت و شخص رییس جمهوری آماج حملات قرار گرفته اند و چه بسا استیضاح و برکنار شوند.
صبح یکشنبه 26 آبان همه منتظر جلسۀ علنی مجلس شورای اسلامی بودند که شبکۀ خبر تلویزیون زیرنویس کرد: «پخش سخنان مقام معظم رهبری در درس خارج از فقه تا دقایقی دیگر». اتفاقی که مسبوق به سابقه نبود.
قبل از ساعت 9 صبح این سخنان پخش شد: «من در این قضیه سررشته و تخصص ندارم. اما گفتم اگر سران قوا بر اساس نظرات کارشناسان تصمیم بگیرند حمایت می کنم.»
نمایندگان، طرح های خود را پس گرفتند و اعتراض به افزایش قیمت دیگر انتقاد از دولت به حساب نمیآمد و با رادیکال شدن شعارها نهادهای امنیتی وارد میدان شدند.
اتفاق مهم دیگر در آبان قطع اینترنت بود به گونهای که اگر افزایش قیمت بنزین اعتراض اقشار فرودست را برانگیخته بود قطع اینترنت ولو موقت موجب ناخُرسندی طبقات متوسط شد واین بیم، مستولی شد که دو طبقه متفقاً به اعتراضات بپیوندند وبه یک هفته نرسید و وصل شد و دوباره همه احساس کردند به جهان متصل شدهاند. وقتی دوباره اینترنت برقرار شد این احساس غالب بود که به خواست خود رسیدهاند در حالی که اصل ماجرا بر سر بنزین بود.
داستان اعتراضات اما مانند دی 1396 به مسیر دیگری افتاد و تعداد کشته ها به یک معما بدل شد.
در روزهای پایانی آبان آیتالله خامنهای در دیدار با کارآفرینان و فعالان اقتصادی گفتند: «دوستان و دشمنان بدانند در حوادث امنیتی چند روز اخیر، دشمن را عقب زدیم. این کارها امنیتی بود. مردمی نبود.»
مهمترین روزنامۀ منتقد دولت که آشکارا بر روحانی میتازد نیز ماجرای بنزین را از زاویۀ سیاسی و امنیتی دید و صبح چهارشنبه 29 آبان 1398 با این تیترها بر صفحۀ نخست منتشر شد:
«ستون پنجم دشمن متلاشی شد/ آرامش به کشور بازگشت/ آمریکا، اسراییل و آل سعود عزا گرفتند».
البته در همان روز و بالای صفحه این تیترها نقش بسته بود: «آتشنشانهای فرانسوی هم به معترضان میپیوندند/ خبر بد برای ماکرون/ جنبش جلیقه زردها بزرگتر میشود».
آبان، تمام شد اما بحث اعتراضات آبان و تعداد کسانی که کشته شده بودند در رسانه های فارسی زبان خارج از ایران هر روز ادامه مییافت.
توضیح یا توجیه آمار ندادن در داخل این بود که قربانیان باید تفکیک شوند تا مشخص شود چه تعداد از پشت هدف قرار گرفتهاند و چه کسانی تنها معترض بودهاند و چه تعداد آشوبگر و از نیروهای انتظامی و بسیج چه تعداد به شهادت رسیدهاند. منتقدین اما می گفتند بسیار خوب، شما فقط بگویید چند ایرانی فارغ از طیف و طبقهشان کشته شدهاند و کار تفکیک را بعدتر انجام دهید.
این بحث در ماه های بعد هم ادامه یافت تا این که خبرنگار «نیویورک تایمز» فرصت مصاحبۀ مطبوعاتی رییس جمهوری در روز یک شنبه 27 بهمن را مغتنم شمرد و دربارۀ آمار کشتههای آبان پرسید و آقای روحانی در پاسخ گفت:«از تعدادی که در خارج گفته شده و هر روز هم 100 نفر اضافه میکردند بسیار کمتر است و رقم در اختیار سازمان پزشکی قانونی است». رییس سازمان پزشکی قانونی اما اعلام کرد «تعداد را به شورای امنیت کشور که زیر مجموعۀ وزارت کشور است اعلام کردهایم و آقای رییس جمهوری می توانند از وزیر بخواهند».
داستان بنزین اما یادآور یک جملۀ تاریخی هم هست. دو هفتۀ بعد و روز پنج شنبه 7 آذر و در دیدار با مقامات دولتی و اداری رییس جمهوری در سفری استانی گفت: «خود من هم صبح جمعه متوجه شدم بنزین گران شده است.»
سخنی که در دفاع این گونه تفسیر شد: «مسؤولیت را تنها متوجه دولت ندانید. تصمیم کل نظام بود و به وزارت کشور اختیار داده شد در زمان مناسب اجرا کند و صبح جمعه با خبر شدم که به اجرا گذاشته اند» و در نقد، سلب مسؤولیت دانسته شد و دست انداختن.
به رغم توضیحات، این جمله به قدری غافل گیر کننده و باورناپذیر بود که دربارۀ آن لطیفهها ساختند خاصه این که خود آقای روحانی هم با خنده های مخصوص این جمله را به زبان آورده بود!
-------------------------------------------------
بیشتر بخوانید:
مرداد 98/ حبس ابد برای «پهلوانِ پدیده»
تیر 98/ سرنگونی پهپاد آمریکایی و التهاب شبانه
خُرداد 98/ وانِ خونِ خانۀ مرد سیاست
اردیبهشت 98/ تعطیل مسابقۀ بختآزمایی
حتی فکر نکنم شهامت درج نظرم هم داشته باشین.
خبر نیست. مروری بر وقایع سال است در قالب 12 ماه است و به آبان که رسیدیم به اعلام نشدن تعداد کشته ها اشاره شد. دقیقا چه بخشی را سانسور کردیم؟!