عصرایران؛ احسانمحمدی- «حالا تکلیف این همه فیلم مستند که صدا و سیما از سبک زندگی، پشتکار و فرهنگ ساموراییها ساخته، چی میشه؟». این یکی از هزاران واکنش ایرانیان در فضای مجازی به قهرمانی قطر در جام ملت های 2019 امارات پس از پیروزی 3-1 مقابل ژاپن بود. آمیزهای از طعنه و خنده!
حتی وقتی ایران در تورنمنت حضور داشت، قطر به یکی از تیمهای محبوب بسیاری از ایرانیان تبدیل شد. فوتبال شجاعانه، شناور و تهاجمی چیزی است که ما دوستش داریم. طبیعی است کسانی هم باشند که از فوتبال مبتنی بر دفاع آهنین و ضدحمله لذت ببرند اما عنابیها در حالیکه کشور میزبان با آنها رفتاری غیر ورزشی داشت قاطعانه قهرمان شدند.
امارات متحدهعربی در راستای سیاستهای غیرفوتبالی، مقابل حضور مقامات قطر و تماشاگران این کشور سنگ اندازی کرد. تماشاگران اماراتی با پرتاب لنگه کفش و صندل و هو کردن قطریها هنگام پخش سرود ملی جسارت را به حد اعلی رساندند اما قطریها «نه رمیدند نه گسستند» و پاسخ آن همه توهین و تحقیر را با توپ گرد در زمین سبز دادند. پیش چشم میلیون ها نفر! کوبنده و تحسین برانگیز. تا هیچکس حتی اماراتی ها نتواند آنها را انکار کند.
پس از این پیروزی موجی از تحسینها در ایران نثار قطریها شد و مثل همیشه خودتخریبی و سرزنش کادر فنی و بازیکنان و مدیران آغاز شد و از این پیروزی چنان چماقی ساختیم که هنوز سرمان درد می کند!
در اینکه آنها با شکست دادن چهار قهرمان آسیا یعنی عربستان، عراق،کرهجنوبی و ژاپن قهرمان شدند، میزبان را با چهار گل در هم شکستند، با 19 گل زده و تنها یک گل خورده تمام عناوین فردی از بهترین مهاجم تا بهترین دروازهبان و گلساز و ... را به خود اختصاص دادند تردیدی نیست. نمایششان هم دلچسب بود اما آیا این همه مجوزی میشود که ما دست به تخریب گسترده خودمان بزنیم؟
آنها را به خاطر تدوین برنامه ۲۰ساله با۲۰میلیون دلار، تاسیس کمپ اسپایر با ۵ میلیون دلار پرورش حدود ۳۵۰۰ نونهال و نوجوان در کمپ از سال 2006 و به کارگیری فلیکس سانچز کم نام و نشان اما بسیار موثر میتوان تحسین کرد اما خودزنی کمکی به پیشرفتمان نمی کند. آن چه ما را جلو می برد واقعبینی است. صراحت در نگاه به عمکردمان.
اینکه آیا وقتی 43 سال است جامملتها را فتح نکرده ایم، 43 سال است به المپیک صعود نکردهایم، 28 سال است هیچ تیم باشگاهی ایرانی فاتح جام باشگاههای آسیا نشده و ... میتوانیم خودمان را قدرت اول آسیا بنامیم؟
افتخار به رنکینک یک آسیا دستاورد است یا دلخوشی؟ ما با رتبه 29 در این رنکینگ به خانه برگشتیم، ژاپن با رتبه 50 سه گل زد و به فینال صعود کرد و قطر با رتبه 93 قهرمان با کیفیتی بود، آیا وقت آن نیست صریح تر با کیفیت واقعیمان روبرو شویم؟
ما بودجه نداریم، ما زمین تمرین خوب نداریم، ما روانشناس نداریم، داورها حق ما را میخورند، ما فرهنگ کار تیمی نداریم، ما روی تیمهای پایه کار نمیکنیم و ... این دست مسائل در باور عموم مردم «بهانه» است. بهانه هایی که ضعفهایمان را پشت آن پنهان کنیم.
طبیعی است در کشوری که کارگرها ماهها حقوق نمیگیرند، مسائل اقتصادی، زندگی مردم را دچار تشنج کرده، نتوانیم مثل قطر برای ورزش سرمایه گذاری کنیم اما انصاف بدهیم که برای تیم ملی کوتاهی نشد. حتی بسیاری از مردم از اختصاص بودجه و اعتبار خوب به این تیم خوشحال بودند و برخی گفتند نوشجان کارلوس کیروش هر چقدر گرفت، اما پنهان شدن پشت بهانه ها کافی است.
ما بیش از ستایش محض قطر و مستندسازی در مورد کارگروهی ژاپنیها نیاز داریم با خودمان روراست باشیم. بپذیریم که به یک آشتی ملی نیازمندیم. در ورزش و به ویژه در فوتبال به جای صرف انرژی برای جنگیدن با هم، برای اثبات کی سرور کیه، کنار هم بایستیم و از «تیم ملی» حمایت کنیم.
گرچه حمایت به تنهایی برای قهرمانی کافی نیست اما در حال حاضر به نظر میرسد مهمترین وظیفه سرمربی جدید تیمملی آشتی دادن دوباره همه هواداران با تیم ملی است. تجربه نشان داد بنزین ریختن روی شعله های اختلاف، باعث میشود ما بسوزیم. ما که هنوز چراغمان در این خانه میسوزد و تا ابد «ایرانی» هستیم. اگر همین یک نکته را از جام ملتهای 2019 امارات آموخته باشیم، ما شکست خورده محض نیستیم.
چقدر ما به این فرهنگ سازی احتیاج داریم
در تمام زمینه ها به فرهنگ سازی احتیاج داریم