عصر ایران؛ روح الله صالحی- واژه ها بار روانی ویژه ای دارند، از نحوه استفاده شان توسط آدم ها ، در هر زبانی به دست می آیند . بعضی کلمات با کارکردی منفی ، حس بدی را در ذهن ته نشین می کنند و حالا به قدری مهم است که سه روز در سال، به عناوین متفاوتی به کار برده می شوند تا یادمان بیاورد که جهان بابت این واژه و اثرات مخرب جسمی و روحی آن بسیار آسیب دیده و می بیند.
از روز جهانی خشونت علیه زنان یا کودکان گرفته تا روز جهان عاری از خشونت و افراط گری و شاید بتوان گفت مهم ترین چالش بشر در جهان معاصر، خشونت است. به طوری که شرکت یوتیوب قصد دارد با استخدام ۱۰ هزار نفر در ۲۰۱۸ میلادی، ویدئوهای خشونت آمیز و تروریستی را از وب سایت خود پاک کند.
ماهم بخشی از این جهان لبریز خشونت هستیم که در شکل و شمایل خودمان ریشه خشونت را آبیاری می کنیم.
افراط در هر چیز پله نخست خشونت است که می خواهد از هر ترفندی بقیه را به راهی که خود می رود مجبور کند و خشونت ابزار حتمی این کار است.
خشونت گاهی آزردن های کوچکی است که به چشم مان نمی آید و باعث می شود ،دوستی از خشونت کوچک ما زخم بردارد و حتی مسیر زندگی اش تغییر کند.
خشونت های اجتماعی می تواند در قالب قضاوت ها سطحی شروع شود و به چاقویی و قمه ای ختم شود که در بیراهه زیر گردن مسافری بخت برگشته سرخ می شود.
خشونت های خانوادگی که هم پای فرهنگ تربیتی ما رشد کرده اند،باعث شده لبریز عصبانیت شویم و دیگران از پرخاشگری ما زخم بردارند.
در تعریف خشونت گفته می شود زبری و تندی، ما روح های مان به واسطه ته نشین شدن مشکلات اقتصادی و اداری و... زبر شده است وگاه ناخواسته باعث خراش هم دیگر می شویم و خونابه اش زندگی مان را تلخ کند.
زنان مهیای جهان زبر و تندی که ساخته ایم نیستند و کودکان سرزمین بیشتر ، زنان را همیشه از جمع منع کرده ایم و در باور بسیاری جای زن در مطبخ است و کمتر می آموزند که توی اجتماعی که مستعد خشونت است به چه سلاحی باید مجهز باشند.
نقطه مقابل خشونت، شادی و نشاط اجتماعی است. تا چه میزان در شادی دست جمعی مجاز و آزاد هستیم ؟ شادی کجای فرهنگ ما ایستاده است؟ حذف نرم نرمک شادی از بن مایه زندگی ایرانی کجا شروع شد؟ این که شادی را مساوی بدانیم با هنجار شکنی ،جایی خودش را نشان می دهد و زخم بر می داریم از چاقوی برنده افسردگی در جامعه، چرا که روح به موسیقی ،تئاتر ،ادبیات و...سرزنده تر خواهد بود و نرمش و کرنش روح در بار داشتن درخت زندگی خواهد بود که بی بار و بر بودن محکوم به بریدن است.
هیچ تعریف روشنی از شادی دسته جمعی نداریم ،چرا که در شادی نوعی برانگیختی رفتاری وجود دارد که در اندوه نیست .در اندوه ، فرمان پذیری و ادب زیادی نهفته است که بسیار به کار نظام مدیریتی ایران می آید. اما در شادی ،کنترل و حرف شنوی افراد دشوار است.
از هر سه زن تهرانی، یک نفر در معرض خشونت قرار می گیرد. معاون پیشگیری از آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی کشور براین باور است که در برخی از استانها ،خشونت علیه زنان بیشتر از تهران می باشد. چراکه به لحاظ فرهنگی و سایر شرایط، وضعیت زنان در شهر تهران، خیلی بهتر از مناطق دیگر کشور است.
یکی از کارکرد های اولیه خشونت واداشتن افراد برای تغییر مسیر رفتاری و حرف شنوی برای نیل به اهداف است که مهم ترین ابزار مقابله با این جریان نظام آموزشی است که وظیفه دارد کودکان را با آموزش های درست که بخشی از آن در سند 2030 آمده بود ، مهیای ورود به جامعه کند تا کمترین آسیب روانی را بابت خشونت های احتمالی ببینند.
بنا بر آمار سازمان بهداشت جهانی هر سال بیش از ۴۰ میلیون کودک در جهان مورد انواع آزارها قرار میگیرند و در جایی دیگر نتایج یک مطالعه مهم جهانی نشان میدهد خودکشی، دگر کشی و خشونت جمعی در خاورمیانه در مقایسه با سایر مناطق روند افزایشی سریعی داشته، به طوری که طی 25 سال گذشته خودکشی 100 درصد افزایش یافته است.
تصمیم های افراط گرایانه در نظام تربیتی و محدودیت در شادی نسل جوان باعث شده است ما در درون خود احساس رضایت و شعف نداشته باشیم و این بازتابی از دنیای پیرامون ماست .
آرامش امری اکتسابی است که مستلزم شرایط درونی است و چنان چه نتوانیم دوپامین طبیعی را هر روز از کسب انرژی جهان و فنگ شویی کسب کنیم افسردگی و روش های افراطی گری نرم نرم وجودمان را فرا خواهد گرفت...