عصر ایران؛ محمد حسن گودرزی- وضعیت خاورمیانه با حمله بیسابقه پهبادی و موشکی ایران به اسرائیل در پاسخ به ترور و حمله اسرائیل به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران وارد مرحله تازهای شده است.
با وجود اینکه حملات محدود ریزپرنده هایی در هفته گذشته توسط اسرائیل در اصفهان و در پاسخ به حملات ایران انجام شد اما با توجه به کوچک و محدود بودن این حملات فعلا این درگیریهای مستقیم را می توان پایان یافته توصیف کرد.
با این همه بعد از گذشت بیش از 200 روز از حمله اسرائیل به غزه و تبدیل این منطقه به یک تراژدی بشری، به نظر میرسد همچنان مذاکرات آتش بس بین حماس و اسرائیل در وضعیت بنبست است.
دکتر مارک فورنس(Dr. Mark Furness) کارشناس مسائل بینالملل و محقق ارشد مؤسسه سیاستهای توسعه آلمان (Deutsches Institut für Entwicklungspolitik) در گفت و گو با عصر ایران در مورد وضعیت کنونی خاورمیانه صحبت کرده است:
پس از حمله اسراییل به سفارت ایران در سوریه، ایران در واکنش به این اقدام ایران اقدام به حمله موشکی و پهپادی کرد. اهمیت این حرکت ایران چه بود و چرا تأثیر جهانی گستردهای به دنبال داشت؟
این اولین بار بود گزارش شد ایران به جای استفاده از نیروهای نیابتی خود مانند حزبالله (لبنان)، مستقیماً به اسرائیل حمله کرده است. حمله بدون فکر اسرائیل به سفارت ایران در دمشق و حمله موشکی و پهپادی گسترده ایران به اسرائیل تأثیر جهانی گستردهای داشته زیرا مردم نگران تشدید درگیریها در خاورمیانه هستند.
مقامات ایرانی اعلام کردهاند در صورت عدم پاسخ اسرائیل به این حملات ادامه نمیدهند. به نظر شما، با توجه به واکنش اخیر ایران، کشورهای حامی اسرائیل در قبال ادامه حملات اسرائیل به منافع ایران چه موضعی خواهند داشت و ادامه این تنش چه خطراتی برای منطقه میتواند داشته باشد؟
به نظر می رسد پاسخ اسرائیل با هدف قرار دادن اصفهان در روز جمعه فعلاً پایان کار باشد. البته اگر اسرائیل و ایران به تهدید یکدیگر ادامه دهند، درگیری ادامه خواهد یافت. ایران نمیتواند ترور افسران نظامی و دانشمندان ارشد خود را تحمل کند و اسرائیل هم نمیتواند موشکهای حزبالله و حملات حوثیها به کشتیها در دریای سرخ را بپذیرد.
من نمیتوانم تغییر عمدهای در مواضع کشورهای حامی اسرائیل ببینم، به ویژه تا زمانی که دولت ایران به حمایت از حزبالله در لبنان و حوثیها در یمن ادامه دهد.
از سوی دیگر، تلاشهای غرب برای کنار گذاشتن ایران و وانمود کردن اینکه این کشور یک قدرت مهم منطقهای نیست، کمکی به حل مشکلات نکرده و از واقعیات به دور است.
اخیراً چندین کشور اروپایی به همراه کشورهایی مانند استرالیا از تمایل خود برای به رسمیت شناختن فلسطین صحبت کردهاند. به نظر شما این چقدر میتواند به پایان جنگ در غزه کمک کند؟
جالب است که تنها وزیر امور خارجه نیوزیلند گفت که فکر نمیکند (به رسمیت شناختن فلسطین) کمکی به پایان جنگ کند و تمرکز باید بر آتشبس و اقدامات بشردوستانه باشد.
من حدس میزنم او درست میگوید که این به رسمیت شناختن در حالی که جنگ وحشتناکی همچنان ادامه دارد، حرکتی نمادین است. از سوی دیگر، تحقق فلسطین مستقل و دارای حاکمیت، کلید صلح بلندمدت در منطقه است. پس از رسیدن به آتش بس، این موضوع باید تمرکز اصلی و اولویت فوری باشد.
اگرچه حماس بارها تمایل خود را برای آتش بس با اسرائیل اعلام کرده، اما به نظر میرسد با توجه به تداوم تهاجم نظامی اسرائیل به غزه، هیچ تمایلی در دولت نتانیاهو برای کاهش تنش و پایان دادن به جنگ وجود ندارد. نطر شما چیست؟
تا زمانی که حماس اسرائیلیهایی را که در 7 اکتبر به اسارت گرفته بود، آزاد نکند، اسرائیلیها دست از حمله برنمیدارند. به نظر من، آزاد کردن اسیران کار هوشمندانهای برای حماس در حال حاضر خواهد بود. اگر این افراد آزاد شوند، ادامه حمایت بینالمللی از اسرائیل دشوارتر خواهد بود.
آیا به نظر شما عدم برگزاری انتخابات در فلسطین از سال 2006 بر افزایش فشار اسرائیل بر فلسطینیان تأثیری داشته و آیا برگزاری انتخابات آزاد در فلسطین میتواند راهی برای به رسمیت شناختن حقوق فلسطینیان در جهان باشد؟
من فکر میکنم فلسطین تا حدودی امکان برگزاری انتخابات آزاد را ندارد. البته اشغالگری اسرائیل یکی از دلایل اصلی عدم برگزاری انتخابات از سال 2006 و عدم توانایی فلسطین برای ایجاد نهادهای کافی برای انجام این کار بوده است. مقصر دانستن حماس و از سوی دیگر مقامات فلسطینی به دلیل خودکامگی و فاسد بودن (دولت خودگردان) آسان است، اما فلسطینیها این شانس را نداشتهاند که چیز بهتری بسازند.
اولین گام پس از آتش بس در غزه احتمالاً نیاز به یک مأموریت حفظ صلح سازمان ملل و یک تلاش بینالمللی برای ساختن نهادها و همچنین زیرساخت های فیزیکی مورد نیاز در سراسر سرزمین فلسطین براساس توافق 1967 است. برای این منظور، آمریکا و اروپا باید اسرائیل را وادار به اجرای توافقات بینالمللی موجود در مورد فلسطین، به ویژه در مورد شهرک سازی در کرانه باختری و محاصره غزه کنند.
برخی معتقدند جنگ غزه راهی برای فرار نتانیاهو از اتهامات فساد و سوء استفاده از قدرت است و طولانی شدن جنگ غزه به بقای دولت او کمک میکند. این نظر چقدر درست است؟
بیشتر از آنچه در رسانهها گزارش می شود نمیدانم. ممکن است جای نتانیاهو در زندان باشد. همچنین ممکن است با پایان جنگ، دولت او سقوط کند یا او دیگر از تعقیب قضایی مصون بماند. اما من همچنین فکر میکنم این بحث که نتانیاهو برای محافظت از خود جنگ غزه را طولانی میکند، سادهانگارانه است.
من فکر نمیکنم هیچ یک از دولتهای اسرائیل حداقل در ابتدا واکنش متفاوتی به عملیات 7 اکتبر نشان میدادند. اینکه آیا یک رهبر اسرائیلی دیگر با مجازات دسته جمعی مردم غزه تا این حد پیش میرفت، حدس و گمان است، اما من شک دارم یک رهبر اسرائیلی بتواند به چنین درگیرییی پایان دهد تا زمانی که حماس اسرائیلیها را در اسارت دارد.
به نظر شما آیا با توجه به ادامه سیاستهای خصمانه اسرائیل و ادامه شهرکسازیهای اسرائیل راهی برای برقراری صلح و تشکیل کشور فلسطین وجود دارد؟
بله. راه حل دو دولتی بر اساس مرزهای 1967، به همراه مذاکراتی در مورد بازگشت پناه جویان، شهرک سازی اسرائیل و وضعیت بیت المقدس. اسرائیل باید بپذیرد هیچ صلحی وجود نخواهد داشت مگر اینکه این مسائل محقق شود. حامیان غربی اسرائیل دیگر نمیتوانند اشغال نظامی، محاصره و تسلط اسرائیل بر زندگی روزمره در سرزمینهای فلسطینی را بپذیرند که با سیاستهای دوران آپارتاید آفریقای جنوبی مقایسه میشود.
به نظر شما برای پایان دادن به جنگ غزه و برقراری آتش بس چه باید کرد؟
اگر حماس اسرا را آزاد کند، اسرائیل بخش زیادی از توجیه خود را برای حمله با هدف تبدیل کردن غزه به زمین سوخته از دست خواهد داد. یک آتش بس دائمی باید توسط یک ماموریت نیروهای حافظ صلح سازمان ملل اجرا شود. برگزاری یک کنفرانس بینالمللی در مورد فلسطین، شامل همه ذینفعان، نیاز به ایجاد یک نقشه راه برای ایجاد یک کشور فلسطینی پایدار دارد. من احتمالاً دارم رویا پردازی میکنم اینطور میشود، اما باید امید را حفظ کنیم.