عصر ایران؛ سروش بامداد- جلد شماره نوروزی ماهنامه «تجربه» به تصویر کوچیدگان و رفتگان سال ۱۴۰۲ اختصاص دارد و طبعا چون مجله هنر و ادبیات است (و بیاغراق معتبرترین و منظمترین در انتشار) به نامهای بزرگ فرهنگ و هنر پرداخته با این تیتر: چه کسی گفت که آن زنده جاوید بمرد؟
پژمان موسوی -سردبیر- در سرمقاله با عنوان «فرهنگ زنده است، هنر زنده است» با یک جمعبندی ساده نشان داده «در پایان سالی که دولت تلاش کرد فرهنگ و هنر را تمام قد از آن خود کند همچنان فرهنگ و هنر زندهاند.»
مژگان صمدی -پژوهشگر مسایل فرهنگی روسیه در دانشگاه منچستر -مقالهای دارد در این باره که روسها درباره مرگ ناوالنی چه میگویند؟ تجربه، سیاسی نیست اما این مقاله را هم یک پژوهشگر فرهنگی با رویکرد فرهنگی نوشته و از این نظر جای درستی منتشر شده است.
فرشین کاظمینیا مثل همیشه گزارشی خواندنی از پاریس نوشته و این بار به موزه «ارسی» در خیابان «لژیون دونوور» محله هفتم پاریس پرداخته که بخشی به هدایا و نشانهای سایر کشورها به دیپلماتهای فرانسوی اختصاص دارد و طبعا بخشی هم به ایران و البته از فتحعلیشاه قاجار به بعد. (پادشاه قاجار که از دست تعدیهای روس و دخالتهای انگلیس چاره ای جز گرایش به فرانسه نداشت).
از جمله بالاترین نشان کشوری با عنوان شیر و خورشید که در سال ۱۸۴۸ ناصرالدین شاه به سفیر کبیر فرانسه اهدا کرد یا تاج ایران که در ۱۹۰۰ مظفرالدین شاه.
گزارشی بسیار خواندنی که این پرسش را در مخاطب ایجاد میکند پس خبرنگار صدا و سیما در پاریس چه میند؟ چرا از این موزه گزارشی تهیه نمیکند و آیا کار او تنها این است که از اعتراضات در خیابانهای فرانسه گزارش تهیه کند و ذوق کند هر چند آن گزارش ها هم باز مخاطب را به این صرافت میاندازد تا به آزادی اعتراض و امکان گزارش یک خبرنگار خارجی از پاریس بیندیشد و البته اینها تاملات ماست و فرشین کاظمینیا و تجربه کاری به این نقد ندارند.
یادداشت محمد صادقی درباره ۸۰ سالگی فریدون مجلسی دیپلمات کهنهکار و اهل قلم و پژوهش (نویسنده و مترجم) هم خواندنی است که به ۶ ویژگی او پرداخته: خادم و دل سوخته وطن،ساده نویسی، واقع بینی همراه با امیدواری، بهره از تاریخ برای حل مشکلات کنونی،داوری با انصاف و پرهیز از احساسات در نوشته ها و دقت در انتخاب آثار برای ترجمه.
پوراندخت برومند هم از پدر خود ادیب برومند یاد کرده که سراسر شوق ایران بود و از سرودههای اوست:
من ایرانی ام باشد ایران سرایم
به وصف سرایم،قصیده سرایم
درخشنده فرهنگ ایران زمین را
ستایشگر در و فر و بهایم
ر ایران همه شوق پا تا به فرقم
ز ایران هم شور سر تا به پایم
تو گویی یکی ارغنونم خوش آوا
که از پنجه اوست دل کش نوایم
رومینا روشنبین هم به بررسی تطبیقی شخصیت «اوپنهایمر» و اسطوره «پرومتئوس» در فیلم جدید کریستوفر نولان پرداخته که جوایز اسکار را پیش از عید درو کرد با هفت اسکار!
اگر فیلم را دیدهاید نگاه بهتری در تحلیل آن به شما می دهد و اگر ندیدهاید انگیزه تماشای دقیقتر ایجاد میکند. درست است که مطالب درباره فیلمها را باید بعد از تماشا خواند تا اصطلاحا داستان لو نرود اما داستان اوپنهایمر را که نمیداند؟!
یادداشت های عسل آذرپور ذیل عنوان «روزنامهنگاری که روزنامه نگار نیست» هم خواندنی است و این بار به قانون اقبال پرداخته و این گونه تمام می شود: این دنیا به ما می آموزد که از واقعیت رنج ببریم نه این که تغییرشان بدهیم. گذشته را فراموش کنیم. نه این که درس بگیریم وآینده را قبول کنیم نه آن که بسازیم!
میلاد محمدی دبیر گروه ادبیات تجربه در گزارش خود به این پرسش پرداخته که آیا داستان فارسی با تراژدی رو به رو خواهد شد؟
گفتوگو با حنانه سلطانی درباره رمان تازه منتشر شده او - چریک- هم برای رمان خوانان خواندنی است و با این که تم سیاسی و تاریخی دارد جای خوش وقتی است که گفته است: به جز چند کلمه و چند جمله کتاب با سانسور خاصی مواجه نشده و کتابی که حالا روی پیش خوان کتاب فروشی هاست همان است که در سال ۹۵ نوشته ام و اگر در ۱۴۰۲ می نوشتم قصه دیگری می شد ولی «چریک» ی که در سال ۹۵ نوشته ام همان چیزی است که به آن باور داشته ام و دوستش دارم.
گفتوگوی دیگر با هاجر رزمپاست درباره مجموعه داستانی «آنچنانتر». نویسنده دختری جوان (متولد ۱۳۷۰) است در دشستان بوشهر که با فوق لیسانس ادبیات از دانشگاه تهران در حوزه تبلیغات و برندینگ و طراحی کمپین و کپی رایتینگ فعالیت میکند.
مصاحبه درباره داستانهای اوست اما برای کار به دستان جا مانده از تحولات جامعه بد نیست با این چهرهها آشنا شوند تا ببینند دختری که در دشتستان بوشهر به دنیا آمده تا چه حد شکوفیده و بالیده و باید با این نسل محترمانهتر صحبت کنند.
از خواندنیترین مطالب تجربه گزارش نشست تجلیل از بیهقی در ۶۰ سال قبل است که در دانشگاه تهران برگزار شده و برای اولین بار منتشر میشود. نگاه کنید چه کسانی در آن شرکت داشتهاند: فضل الله رضا، جلال الدین همایی، مجتبی مینوی، غلامحسین یوسفی، محمد علی اسلامی ندوشن. حتما این گزارش را بخوانید!
گزارش دیگر هم باز مربوط به بیهقی است و خاطره دکتر محمد جعفر یاحقی استاد زبان و ادبیات فارسی از مجلس بزرگداشت ابوالفضل بیهقی در سال ۱۳۴۹ در مشهد.
کتابهایی که مجله برای ایام نوروز معرفی کرده هم با هر سلیقهای سازگار است ویادداشتی که امیر محمد محدثی درباره زندگینامه هانا آرنت نوشته مخاطب را به خواندن این کتاب راغبتر میکند.
در دوره جدید مجله بخش مطالعات ایرانی اضافه شده و به خصوص روایت های «وارثان زعفران و نمک» هم غنای فرهنگی ایران را بازمیتاباند و هم به غنای فرهنگی خواننده یاری میرساند.
چنانکه در آغاز آمد پرونده مجله به رفتگان بزرگ ۱۴۰۲ اختصاص دارد و اینجا تنها میتوان نامهایی را که به آنان پرداختهاند برشمرد و بیش از این مجال نیست:
احمد سمیعی گیلانی، کیومرث پوراحمد، پرویز اذکایی، محمد بهرامی، فخری خوروش،نصرالله ناصحپور، فریماه فرجامی،حمید منوچهری، کورش صفوی،محمد اسماعیلی، ابراهیم گلستان،مرتضی پورصمدی، محمد محمدعلی، آتیلا پسیانی، میر شمسالدین ادیب سلطانی، داریوش مهرجویی، اکبر گلپایگانی، داوود هرمیداس باوند، صمد موحد، بیتا فرهی، محمد رضا جودت، امیربانو کریمی، شهلا لاهیجی، احمد رضا احمدی و درباره تمام این ۲۵ رفته هم ۲۵ علاقهمند باشنده نوشتهاند.
هر چند قرار است تنها نگاهی به ویژه نامه های مجلات داشته باشیم و هر روز از ۱۲ روز یکی را معرفی کنیم و قضاوت نکنیم اما بی اغراق و مجامله باید گفت این شماره تجربه از تمام مجلات نوروزی دیگر یک سر و گردن بالاتر است. مدیر مسوول مجله کتایون بناساز است و سردبیری آن چنان که در ابتدا اشاره شد با پژمان موسوی. دبیر تحریریه سما بابایی است. طرح جلد هم کار مرتضی آکوچکیان است.
قیمت این شماره ۹۰ هزار تومان است و وقتی قیمت قلیان در کافههای تهران به ۲۰۰ هزار تومان رسیده پرداخت ۹۰ هزار تومان برای یک مجله فرهنگی و هنری که به ریه هم آسیب نمیرساند و به جای یک ساعت میتوانید یک ماه با آن سرگرم باشید پول زیادی نیست!
...