عصر ایران؛ سروش بامداد- در میان تمام مجلات نوروزی از حیث حجم و تعداد صفحات شاید مجلۀ «تجارت فردا» یا بیش از 500 صفحه مقام نخست را دارا باشد.
زیرا اگر هم برخی دیگر در چنین حجمی منتشر شده باشند در قطع کتاباند در حالی که «تجارت فردا» - که نزد اهل رسانه به «اکونومیست ایرانی» شهرت دارد - در قطع معمول مجلات منتشر میشود و هفتهنامه است نه فصلنامه و درعین هفتگی بودن چنین ویژهنامهای تدارک دیده و عرضه کرده است.
روی جلد طرحی است که بر دونالد ترامپ جامۀ حاجی فیروز (خواجه پیروز) پوشانده شده به خاطر طرح این پرسش: آیا اقتصاد ایران برای شوک بزرگ آماده است؟ و در شرح آمده: سال 1403 با قوت گرفتن احتمال حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید آغاز می شود. پیروزی احتمالی در انتخابات پیش رو او را جری تر می کند و ممکن است رفتارهایش از گذشته خصمانه تر باشد. زمانی که ترامپ در سال 2017 به ریاست جمهوری رسید از قرارداد برجام خارج شد و مردم ایران را زیر فشار حداکثری قرار داد. تحریم های بی سابقه باعث تحمیل شوک های بزرگ به بازارها و کاهش شدید درآمدهای دولت شد. بازگشت دوبارۀ ترامپ چه اثری روی زندگی و کسب و کار ما می گذارد؟
طبعا مطالبی به همین موضوع اختصاص یافته اما اگر تصور میکنید مباحث آن محدود به همین موضوع است یا چون صبغۀ اقتصادی دارند مردانه یا خشک است و دستکم به کار خانمها نمیآید -که بیشتر اهل مجلهخوانی و کتاباند - اشتباه کردهاید چون در 200 صفحه - بله 200 صفحه - از شمارۀ نوروزی «تجارت فردا» به معرفی 100 زن پرداخته شده که در حوزههای مختلف چهرههای اقتصادی جهان بودهاند و در واقع این 200 صفحه را میتوان کتابی در دل مجله دانست و تا مجله را در دست بگیرید با رنگ صورتی ملایمی شما را راهنمایی میکند و نیاز به مراجعه به فهرست برای یافتن آن نیست.
این فهرست شامل زنان کارآفرین، مدیر، سیاستگذار و اقتصاددان میشود که حداقل برای این نویسنده اکثر قریب به اتفاق آنان ناشناخته بودند اگرچه در بین این 100 نفر یکی بسیار مشهور است منتها نه در عرصۀ اقتصاد و به خاطر همین از مشاهدۀ نام و تصویر او در این فهرست شگفت زده میشویم.
او «جسیکا آلبا»ست که با فیلم «هانی» به شهرت رسید و حالا دیگر یک هنرپیشۀ هالیوود نیست بلکه یک کارآفرین سختکوش است که خود را متعهد کرده دنیا را به جایی بهتر از آنچه تحویل گرفته تبدیل کند.
مطلب مربوط به او این گونه آغاز میشود:
«همه چیز در سال 2008 این گونه شروع شد: وقتی جسیکا آلبا هنرپیشه شناخته شدۀ هالیوودی در ماه های آخر بارداری میهمانی گرفت و پس از آن تصمیم گرفت لباسهای نوزادی را که هدیه گرفته بود با یک برند رایج مواد شوینده بشوید. آنچه اتفاق افتاد برای جسیکا شوکه کننده بود. او بلافاصله پس از استفاده از آن شوینده دچار کهیر و حساسیت پوستی شد. او که خود از کودکی به آسم و آلرژی مبتلا بود دریافت قرار گرفتن کودکش در برابر این مواد میتواند پیامدهای منفی برای سلامت او داشته باشد و چند سال را به مطالعه و تحقیق دربارۀ شویندهها گذراند و دریافت مواد پتروشیمی و فرمالدئیدهای سمی تا چه حد میتواند خطرناک باشد.»
7 سال بعد در این باره گفت: «به دنبال محصولاتی با طرحهای زیبا بودم که در عین این که برای کودکان امن است قیمت بالا هم نداشته باشد.»
این گونه بود که کسب و کار خود را راه انداخت و شرکت Honest پا گرفت که به سرعت رشد کرد. او در ادامه یک شبکه برای پشتیبانی از زنان شاغل را برای ارتقای آنان در شبکه های مدیریتی را هم به راه انداخت.
طبیعی است که قرار نیست تمام این 200 صفحه را معرفی کنیم اما برای این که بیشتر انگیزه پیدا کنید تا این مجموعه را تهیه کنید و بخوانید اشاره به نام «کورین مایر» هم خالی از لطف نیست زیرا او پیشتر نویسندۀ کتابهای طنز بوده است.
در ژنو (سوییس) به دنیا آمده، در رشتۀ اقتصاد و روابط بینالملل فارغالتحصیل شده ولی بعد دکتری روانکاوی گرفته و با همۀ اینها شهرت او به خاطر کتابهای طنز است و از همه مشهورتر این کتاب: «سلام تنبلی» که در سال 2004 در فهرست پرفروشهای فرانسویزبان آمازون قرار گرفت و خود او 12 سال بعد در انتخاب بیبیسی جهانی به عنوان یکی از 100 زن برجسته معرفی شد.
برای برخی که تصور میکنند چون در دانشگاه 4 یا 7 سال یا کمتر و بیشتر در رشتهای تحصیل کردهاند بقیۀ عمر هم تنها باید در همان زمینه فعالیت کنند معرفی مایر از زبان خود او میتواند موجب تقویت اعتماد به نفس و جالب باشد: «من اقتصاددان، مورخ، روانکاو و نویسندۀ فیلمنامههای کارتونیام! برخی از کتابهای من خوانندگان بسیار زیادی دارند و بعضی هم نه ولی کاری ندارم دیده و خوانده شدهاند یا نه. چون من برای علاقۀ خودم مینویسم.»
هر چند به فرانسه مینویسد اما اصالت خود را متعلق به سوییس، فرانسه و بلژیک میداند، یک ترکیب نامحتمل!
ویژگی فرهنگی او اما بیشتر فرانسوی است چندان که میگوید: «هرگز از کسی نپرسید برای امرار معاش چه کار میکند و کجا تخصیل کرده است. این بسیار بیادبانه است. در یک میهمانی شام شما فقط با ملاحظاتی کمی اسپرسیونیستی به محل کار خود اشاره کنید و به تدریج در طول عصر ممکن است به نقطهای برسید که آن را بگویید.»
هر چند موفقیت مجلۀ «تجارت فردا» را بیشتر ناشی از تعلق آن به مجموعۀ «دنیای اقتصاد» می دانند اما پیداست که همواره ایده و ایدههایی پشت آن است و ضمن این که دنیای اقتصاد هم بنیاد فلان و بهمان نیست و به بخش خصوصی تعلق دارد و اگر صِرفِ صَرفِ پول کافی بود دستگاههای دولتی و عمومی که از بودجههای کلان برخوردارند چرا از عهدۀ ارایۀ چنین کاری بر نمیآیند؟!
ویژه نامۀ نوروزی مجلۀ «تجارت فردا» در واقع سالنامۀ «روزنامۀ دینای اقتصاد» هم هست و به این خاطر با قیمت کمتر همراه روزنامه هم عرضه شده ویکی از دلایل موفقیت در جذب آگهیهای بخش خصوصی میتواند همین اطمینان سفارش دهنده از شمارگان و قرار داشتن آن روی میز فعالان اقتصادی و مالی در طول سال باشد.
با این حال اقتصادی و مالی بودن آن سبب نشده پر از نمودار و عدد و رقم باشد چندان که مخاطب عادی را براند و برماند و نگاه به مخاطب همه جا دیده می شود.
از جمله میتوان به ابتکار سردبیر مجله در رویاروی هم نشاندن موسی غنینژاد – اقتصاددان- و بهروز افخمی – کارگردان- اشاره کرد که جسب ظاهر به دو دنیای متفاوت تعلق دارند. چه، یکی با عقل و عدد و رقم سر و کار دارد و دیگری با احساس و هیجان و تخیل.
یکی صریح است و رودربایستی ندارد و دیگری ابا ندارد به خاطر پارهای مواضع این شایعه هم درگیرد که لابد با دستگاههای رسمی هم سر و سِری دارد و هر چند بخشهایی از سخنان افخمی دربارۀ انقلاب مشروطه در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بیشتر بازنشر شده اما قسمتهای دیگر صحبتهای او هم متفاوت است خاصه آنجا که به نتایج تحقیقات خود در جریان ساخت فیلم «فرزند صبح» دربارۀ رهبر فقید انقلاب اشاره کرده است یا وقتی به صراحت می گوید: «من یک آنارکوفاشیستام».
محمد طاهری- سردبیر تجارت فردا- در این مصاحبه با طرح پرسشهای نامعمول و غافلگیرکننده نشان داده به جای آن که درصدد باشد گفتوگو را به گونهای هدایت کند تا مثلا غنینژادِ همفکر و همکار و باورمند به اقتصاد آزاد را بر کارگردان حاشیه ساز چیره سازد بیشتر به لذت مخاطب اندیشیده و الحق مصاحبه یا شاید مناظرهای لذت بخش و خواندنی از کار در آمده و نمیدانم توصیه کنم اول آن را بخوانید یا همان ملکههای صورتی- اقتصادی- مالی-تجاری را که در بالا اشاره شد!
روایت سریع رخدادهای سال 1402 با اندکی تحلیل و تفسیر هم در آغاز مجله و به سیاق سال های قبل به قلم مهرداد خدیر و در 4 صفحه آمده که خالی از اشارات سیاسی نیست خاصه آنجا که نوشته است:
«نمیتوان گزارش سال را برای معتبرترین مجله اقتصادی با توجه خاص به بخش خصوصی نوشت و به تلاش دولت برای دخالت در برکناری رییس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران اشاره نکرد و وقتی سلاحورزی را کنار زدند انگار برکناری او یا واداشتن به کناره گیری در زمره وعدههای رییس جمهور رییسی بوده و حتی مهمتر از ساخت ۴ میلیون مسکن در چهار سال یا ایجاد سالانه یک میلیون شغل یا کاهش نرخ تورم و بیکاری.» و در ادامه:
«سرانجام به ۱۱ اسفند میرسیم و روز برگزاری انتخابات دو مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری و این بار سید محمد خاتمی رییس جمهوری اسبق ایران در روزی که دو رییس جمهوری پیشین دیگر- حسن روحانی و محمود احمدی نژاد- به رغم تمام انتقادات پای صندوق حاضر شدند برای اولین بار رای نداد و پرهیز او خبر شد چندان که انتخاب او در ۷۶ و ۸۰ و تک رأی او در دماوند در سال ۹۰ و حمایت او در ۹۲ و تَکرار او در ۹۴ و ۹۶ و این گونه به استقبال نوروز 1403 رفت در سالی که پا به ۸۰ سالگی می گذارد.»