این سیاست مصداق «آش نخورده و دهان سوخته» است. این چه عقلانیتی است که تمام توان خود را بسیج کردید تا مانع پیوستن دولت پیش به FATF و پالرمو و CFT شود و حالا خودتان بدون پیوستن آن را انجام میدهید؟ یعنی تمام دستورات را اجرا میکنید، بدون اینکه در شکلگیری آن مشارکت داشته باشید و از منافع آن بهرهمند باشید. با این سیاستها ره به جایی برده نمیشود.
روزنامه اصلاح طلب هم میهن در گزارشی به نقد سیاست دولت رئیسی در پرونده FATF پرداخته است.
روزنامه هم میهن در سرمقاله امروز خود با تیتر «آش نخورده و دهان سوخته» نوشت:
یکی از مهمترین نقدهایی که به سیاستهای رسمی ایران وارد میشود، در امور بینالملل است. سخنان اخیر آقای ظریف، به برخی از مؤلفههای نادرست این سیاست که شکلی و نه حتی محتوایی هستند، اشاره کرده است. آقای ظریف از معتمدترین نیروها در سیاست خارجی کشور بوده که بیش از چهار دهه در سطوح گوناگون و بالای مدیریت سیاست خارجی فعال بوده که هشت سال آن را در سمت وزیرخارجه ایفای نقش کرده است.
بنابراین نقد او، نه نقدی از بیرون یا نقدی غیرمسئولانه و از موضع غُر زدن است و مهمتر اینکه نقد وی از موضع تخصصی و تجربی در سطح بالای کارشناسی است. ظریف چند ویژگی منفی را در نقد خود میشمارد. یکی از مهمترین آنها، موقعیت ایران در «میز» است؛ اینکه در هر مسئلهای کجای میز مذاکره قرار داریم؟ اگر دور میز نیستیم، بهطور قطع روی میز قرارمان میدهند. چنین نیست که اگر دور میز نباشیم، کلاً میز را به هم زدهایم و پرونده آن موضوع بسته میشود. خیر. پرونده باز و روی میز است و یکی از بخشهای آن ما خواهیم بود و اینکه دیگران چگونه درباره ما مذاکره میکنند و تصمیم میگیرند.
نکته بسیار مهم دیگر، انتظارات از دور میز بودن است. محصول نهایی که از میز بیرون میآید، لزوماً مطابق میل ما نیست. بهطور طبیعی، امکان دارد که مطابق میل نهایی هیچیک از اطراف میز نباشد که معمولاً همینگونه است؛ ولی هرچه که به دست میآید، قطعاً بیش از زمانی است که روی میز قرار داریم و این یک اصل بدیهی است. آنچه که نصیب ما میشود در درجه اول ناشی از قدرت ما و سپس توانایی گروه مذاکرهکننده در اقناع دیگران و کیفیت آنان در بازی با برگهایی است که در دست دارند.
ایراد دیگری که بحق هم گرفته است، شاید اشاره به سخنان اخیر مقام وزارت اقتصاد و دارایی باشد که گفته است استانداردهای FATF در مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم را پذیرفتهایم و تلاش میشود قوانین و مقررات نیز منطبق با آن پیش برود! آقای ظریف بهخوبی توضیح میدهد که شما FATF را نمیپذیرید، پالرمو و CFT را نمیپذیرید اما مقررات سختگیرانهتری را مجبور میشوید اعمال کنید. یعنی با پولشویی مبارزه میکنید و گزارش کامل آن را ارائه میدهید، اما در تصمیمگیریها نقشی ندارید.
این سیاست مصداق «آش نخورده و دهان سوخته» است. این چه عقلانیتی است که تمام توان خود را بسیج کردید تا مانع پیوستن دولت پیش به FATF و پالرمو و CFT شود و حالا خودتان بدون پیوستن آن را انجام میدهید؟ یعنی تمام دستورات را اجرا میکنید، بدون اینکه در شکلگیری آن مشارکت داشته باشید و از منافع آن بهرهمند باشید. با این سیاستها ره به جایی برده نمیشود.