عضو ارشد یک لابی ضد ایران هسته ای با انتشار مقاله ای که در وب سایت " الگماینر" بازتاب یافته، به دولت بایدن توصیه کرده برای جلوگیری از رسیدن ایران به نقطه گریز هسته ای، "چماق و هویج بزرگتری" به ایران نشان دهد.
به گزارش عصرایران، " باب ففرمن" هماهنگکننده گروه حمایت غیرحزبی، لابی ضدایرانی " اتحاد علیه ایران هستهای (UANI)، با انتشار مقاله ای تحت عنوان "با چماق و هویج بزرگتر برنامه هسته ای ایران را متوقف کنید"، نوشت استراتژی مذاکراتی با ایران در قالب گروه 4+1 به شکست انجامیده و نیاز است آمریکا در استراتژی خود در قبال جلوگیری از پیشرفت برنامه هسته ای ایران تجدید نظر کند.
این عضو لابی ضد ایرانی نوشت:
ناکامی جامعه جهانی در جلوگیری از پیشرفت برنامه هسته ای ایران، باید دست اندرکاران مذاکره احیای برجام با جمهوری اسلامی ایران را به این نتیجه برساند که دست از کار بکشند و در استراتژی خود تجدید نظر کنند.
علایم هشدار دهنده هم در اورشلیم و هم در واشنگتن به رنگ قرمز چشمک می زند و برای افزایش اهرم فشار در مذاکرات هسته ای، ایالات متحده و شرکای مذاکره کننده اش به هویج و چماق بزرگتری نیاز دارند.
"بنی گانتز" وزیر دفاع اسراییل، اخیرا در یک سخنرانی ( در 17 می در دانشگاه رایشمن در هرتزلیا) گفت که ایران "فقط چند هفته تا انباشت مواد کافی برای تولید نخستین بمب هسته ای خود" فاصله دارد.
این ارزیابی بر مبنای برآورد "دیوید آلبرایت" یکی از کارشناسان برجسته آمریکا در زمینه سلاحهای هستهای و رییس موسسه "علوم و امنیت بینالمللی" انجام شده است. در 11 آوریل، آلبرایت این هشدار هولناک را نوشت: " انتظار میرود ایران تا اواخر آوریل، به آستانه خطرناک و بیثباتکننده جدیدی برسد که اورانیوم با غنای بالا (HEU) کافی برای ساخت یک ماده منفجره هستهای داشته باشد. 42 کیلوگرم (کیلوگرم) اورانیوم 60 درصد غنی شده. "
بدیهی است که استراتژی مذاکره کنونی کشورهای طرف مذاکره ایران برای احیای برجام، شکست خورده است. به نظر می رسد حتی دولت بایدن نیز این را درک کرده است، زیرا ضمن تسلیم نشدن به خواسته های ایران طی روزهای گذشته حتی تحریم های جدیدی را علیه ایران وضع کرده است.
به منظور جلوگیری از دستیابی ایران به نقطه گریز هسته ای، ایالات متحده و شرکای مذاکره کننده آن باید استراتژی جدیدی را اتخاذ کنند که به طور قابل توجهی تحلیل هزینه- فایده رهبران ایران را تغییر دهد.
ما نشانههایی از آغاز تغییر استراتژی را می بینیم، زیرا رزمایش نظامی بزرگ اسراییل در حال حاضر با نام "ارابههای آتش" در حال انجام است، که چالشهایی را که اسراییل در حمله احتمالی نظامی به تاسیسات هسته ای ایران با آن مواجه خواهد شد، مورد تمرین قرار می دهد.
بر اساس گزارش روزنامه "تایمز اسراییل"، در بخشی از این رزمایش، نیروی هوایی اسراییل "حمله شبیه سازی شده به اهداف هسته ای ایران" را بر فراز دریای مدیترانه انجام خواهد داد. رسانه های اسراییل گزارش دادند که برای اولین بار در این رزمایش تانکرهای سوخت رسان نیروی هوایی آمریکا نیز مشارکت خواهند کرد.
اگر این گزارش درست باشد، مطمئنا پیامی به رهبران ایران میدهد که ایالات متحده اسراییل را برای مقابله با برنامه هسته ای ایران تنها نخواهد گذاشت. با این حال، یک سیاست بسیار قوی تر آمریکا برای بازدارندگی ایران ضروری است.
اگرچه نیروی هوایی اسراییل (IAF) یکی از بهترینها در جهان به حساب میآید، اما فاقد قابلیتهای مهم برای وارد کردن ضربه قاطع به برنامه هسته ای ایران است.
به طور خاص نیروی هوایی اسراییل فاقد قابلیتهای سوختگیری هوایی دوربرد لازم برای پشتیبانی از حملات متعدد به اهداف پراکنده در ایران است. همچنین هواپیماهای جنگی به اندازه کافی بزرگ برای حمل بمبهای سنگر شکن که بتوانند به تاسیسات هستهای ایران (مانند نطنز) که در اعماق زمین مدفون شدهاند، نفوذ کنند، ندارد.
به همین دلیل است که ایالات متحده باید در مورد گزینه نظامی خود برای جلوگیری از یک ایران مسلح به سلاح هسته ای موضع روشنی اتخاذ کند. به عبارت دیگر، آمریکا به "چماق بزرگتر" نیاز دارد.
در مقاله ای که در اکتبر 2021 در نشریه "فارین پالیسی" منتشر شد، "دنیس راس" سفیر سابق ایالات متحده از موسسه واشنگتن نوشت: "اگر واشنگتن می خواهد استفاده از زور علیه برنامه هسته ای ایران را کمتر محتمل کند، بازگرداندن بازدارندگی ضروری است. برای این مهم، رهبران ایران باید بر این باور باشند که اگر در مسیر فعلی باقی بمانند و نتیجه مذاکره را رد کنند، یا ایالات متحده یا اسراییل برای از بین بردن سرمایه گذاری عظیم آنها در برنامه هسته ای اقدام نظامی خواهند کرد.
با این حال، برای موثرتر شدن آن، گزینه نظامی آمریکا باید به سیاست رسمی ایالات متحده تبدیل شود. به سادگی تکرار این عبارت کلیشه ای که "همه گزینه ها روی میز هستند" کافی نیست.
در عین حال، ایالات متحده همچنین می تواند "حسن نیت" خود را با ارایه "هویج بزرگتر" به ایران ثابت کند.
ایران طی چند سال گذشته با بحران شدید آب مواجه بوده که اعتراضات گسترده ای را به ویژه در استان خوزستان به دنبال داشته است.
طبق گزارشی در نیویورک تایمز، معترضان تابستان گذشته فریاد می زدند: "ما تشنه ایم". این اعتراضات به شهرهای بزرگی مانند اصفهان نیز کشیده شده است، جایی که کشاورزان به کمبود آب اعتراض کردند.
کمبود آب ناشی از ترکیبی از عوامل مانند خشکسالی، دمای شدید و دهه ها بی توجهی و سوء مدیریت است. "کاوه مدنی" کارشناس محیط زیست و معاون سابق سازمان محیط زیست ایران در این باره می نویسد: "مشکلات آب ایران نتیجه دهه ها سوء مدیریت، مدیریت ضعیف زیست محیطی و عدم آینده نگری است."
و کم آبی ایران به این زودی ها برطرف نمی شود.
همانطور که "مصعب العلوسی" کارشناس خاورمیانه در گزارش اخیر موسسه واشنگتن نوشت، "ایران در حال حاضر با ناآرامیهای اجتماعی مواجه است که تنها به دلیل کمبود آب بر شدت آن افزوده میشود. بر اساس گزارش سازمان هواشناسی جمهوری اسلامی ایران، ۹۷ درصد از کشور تا حدودی با خشکسالی مواجه است."
شدت بحران آب اکنون می تواند رهبران ایران را به یک تحلیل هزینه و فایده جدید در رابطه با پیشرفت برنامه هسته ای این کشور به سمت نقطه گریز هسته ای برساند.
پیشنهاد آمریکا برای کمک به بحران آب ایران، همراه با اعلام روشن در مورد استفاده آمریکا از نیروی نظامی برای جلوگیری از یک ایران مجهز به سلاح هستهای، میتواند برای تغییر طرز فکر و محاسبات رهبران ایران حیاتی باشد. به طور خاص، به ایران باید در مورد ادامه توسعه اورانیوم با غنای بالا هشدار داده شود.
با نزدیک شدن ایران به نقطه گریز هسته ای، اکنون زمان آن فرا رسیده است که پرزیدنت بایدن و تیم مذاکره کننده آمریکا خلاقیت، صراحت و اراده بیشتری در استراتژی مذاکره خود با جمهوری اسلامی ایران نشان دهد. زمان آن فرا رسیده است که رهبران ایران را مجبور کنیم که بین دستیابی به سلاح هسته ای و رفاه مردم ایران یکی را انتخاب کنند.