در میان نام هایی که برای ریاست احتمالی دولت آینده افغانستان آورده می شود غالبا روی یک نام اتفاق نظر وجود دارد و آن هم " ملا عبدالغنی برادر" رییس دفتر سیاسی طالبان که یکی از 4 نفر موسس اصلی گروه طالبان در سال 1994 بوده است.
به گزارش عصر ایران، ملاعبدالغنی 53 ساله معاون سابق "ملا عمر" رهبر اسبق طالبان است که در سال 2001 و همزمان با اشغال افغانستان از سوی آمریکا و سقوط دولت طالبان از افغانستان به پاکستان گریخت و در آنجا با جمعی دیگر ار رهبران اطلبان "شورای کویته" را تشکیل داد و ادامه فعالیت های نظامی شبه نظامیان علیه نیروهای خارجی و دولت افغانستان را از شورای کویته رهبری کرد.
او که هم اینک ریاست دفتر سیاسی طالبان را بر عهده دارد در جریان مذاکرات صلح بین طالبان و آمریکا در قطر مشارکت کرد و با "زلمای خلیل زاد" نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان توافقنامه صلح امضا کرد. او همچنین با "مایک پمپئو" وزیر خارجه سابق آمریکا نیز در قطر پشت میز مذاکره نشسته است.
او همچنین ریاست هیات گفتگوی طالبان در سفر بهمن ماه سال گذشته به تهران را هم بر عهده داشت.
" ملا برادر" که در فوریه سال 2010 در شهر کراچی پاکستان بازداشت شده بود و به مدت 8 سال در زندان پاکستان بود در سال 2018 از زندان دولت پاکستان آزاد شد و برای اداره دفتر سیاسی طالبان به شهر دوحه قطر رفت.
طالبان طی سال های گذشته در شهر قطر یک دفتر سیاسی تاسیس کرده بود و از این دفتر به عنوان پایگاهی برای دیپلماسی بین المللی و رایزنی با قدرت های منطقه ای و جهانی استفاده می کرد و در نهایت در اثر همین رایزنی های مستمر با ایالات متحده آمریکا و دیگر قدرت های منطقه ای توانست خود را به عنوان تنها نیروی " آلترناتیو" برای دوران پس از خروج آمریکا از افغانستان تثبیت کند.
برادر در سال 1968 در شهرستان "دهراوود" در استان "اوروزگان" افغانستان متولد شده اما مانند بسیاری دیگر از رهبران طالبان رشد یافته شهر "قندهار" در جنوب افغانستان است.
او با وجودی که در مدارس دینی تحصیل کرده اما دوران تحصیلات علوم دینی خود را به منظور شرکت در جهاد نظامی علیه اشغال افغانستان از سوی ارتش شورروی سابق در دهه 1980 نصفه نیمه رها کرده است.
او در آن دوره به عضویت "حزب اسلامی" به رهبری "مولوی یونس" پیوست و بعدها پس از خروج ارتش شوروی از افغانستان در سال 1994 و در شهر قندهار با همراهی ملاعمر و 2 نفر دیگر، کادر رهبری اصلی گروه "طالبان" را تشکیل داد.
گفته می شود او با "حامد کرزی" رییس جمهوری اسبق افغانستان هم قبیله است. هر دوی این شخصیت های سیاسی افغانستان از قبیله " پوپلزایی" در قندهار هستند.
او در زمان دولت سابق طالبان معاون وزارت دفاع افغانستان بود و در زمان حمله ایالات متحده آمریکا در اکتبر 2001 به افغانستان در این سمت مشغول به کار بود اما پس از سقوط طالبان و فرار به پاکستان در کادر رهبری طالبان به سمت معاونت "ملاعمر" رهبر سابق طالبان رسید.
گزارش های زیاد تایید نشده ای درباره مشخصات و زندگی ملا عبدالغنی برادر وجود دارد. از جمله درباره بیماری دیابت او و نیز رابطه شخصی او با ملاعمر که گفته می شود خواهران خود را به عقد یکدیگر در آورده بودند.
ملاعبدالغنی برادر طی بیش از 2 دهه گذشته از چهره های بین المللی گروه طالبان بوده و به نظر می رسد به کاربرد دیپلماسی عمومی برای ترمیم چهره طالبان باور زیادی دارد. او طی سال های گذشته با نشریات غربی مصاحبه کرده و تلاش کرده مواضع طالبان را برای جامعه جهانی تشریح کند.
عده زیادی از ناظران معتقدند در راستای همین دیپلماسی عمومی است که گروه طالبان امروز به رغم عدم تغییر دیدگاهش نسبت به ضرورت اجرای احکام شریعت در جامعه، می کوشد با تغییر رویکردهایش، به مقوله قدرت نرم و تغییر دادن نگرش جامعه جهانی نسبت به این گروه اهمیت زیادی بدهد و به گمان ناظران مسایل افغانستان این هوشمندی جدید طالبان در اهمیت قایل شدن به افکار عمومی بین المللی ناشی از دیدگاه های کادر رهبری جدید این گروه به ویژه ملا عبدالغنی برادر است.
در جریان تحولات روزهای گذشته در افغانستان کمترین میزان خشونت و تنش در تصرف ایالات مختلف از سوی طالبان اتفاق افتاد و طالبان با صدور اعلامیه ها و بیانیه های مختلف تلاش کرده خود را یک گروه مسئولیت پذیر و مدنی و نه مثل جنگ سالاران 2 دهه پیش نشان بدهد.
بیانیه اخیر طالبان در زمینه عدم منع تحصیل زنان و مجاز بودن خروج انفرادی آنها از خانه بدون همراهی یک محرم مرد، از دیگر نشانه هایی است که می توان آنها را در تلاش طالبان برای تغییر نگرش افکار عمومی جهانی و داخلی نسبت به این گروه دانست.
نحوه رفتار طالبان نسبت به زنان و اصحاب هنر و فرهنگ از متغیرهای مهمی است که جامعه جهانی در آینده نسبت به این گروه قضاوت خواهد کرد. با توجه به سابقه بد گروه طالبان در دوره حکومت گذاشته باید منتظر ماند و دید آیا تغییرات اخیری که در رفتار طالبان مشاهده می شود تنها یک تاکتیک سیاسی برای شکستن مقاومت ها در برابر سیطره این گروه بر طالبان بوده یا اینکه نشان از تغییر نگرش این گروه نسبت به شیوه حکمرانی و مقولات فرهنگی و اجتماعی دارد.