در اواخر قرن نوزدهم، یک خانواده چهار نفری به جرم کشتن دهها نفر به شکل سریالی مجازات شدند. این خانواده عجیب ظاهری بسیار ساده و مهربان داشتند و حتی به عنوان افرادی مهربان و دوست داشتنی شناخته میشدند.
شواهد نشان میدهد این خانواده که خانواده بندر نامیده میشدند، مهاجران آلمانی بودند که یک مزرعه، فروشگاه عمومی و یک مسافرخانه را در مسیر کانزاس تاسیس کردند. اگرچه آنها ادعا میکردند که یک خانواده هستند، اما هیچ پروندهای مبنی بر اثبات روابط آنها با یکدیگر و یا جایی که آنها متولد شده اند وجود ندارد.
این خانواده شامل یک زن و شوهر به نام جان و الیورا و یک پسر و دختر به نامهای جونیور و کیت بودند. به نظر میرسید پدر خانواده پیش از ازدواج با الیورا ازدواج کرده بود و حتی گفته میشد الویرا نیز همسر قبلی خود را کشته، اما بعدها مشخص شد کیت بسیار مذهبی به نظر میرسید و حتی گاهی در کلیسا پند و نصیحت به مردم میداد.
آنها در ظاهر خانوادهای خوشبخت بودند، اما زمانی که دکتر ویلیام هنری یورک به همسایه خود یعنی خانواده بندر شک کرد برای همیشه ناپدید شد و اسرار این خانواده نیز از همین جا فاش شد چرا که برادر یورک که یک نظامی بود به سرعت برای یافتن برادر خود پروندهای جدی تشکیل داد.
ماجرا به سرعت به خانواده بندر ربط پیدا کرد، اما آنان شبانه فرار کردند و با تغییر نام و ظاهر خود متواری شدند.
هنگامی که یورک و برخی از مردم شهر خانه و مزرعه آنان را جست و جو کردند، یک اتاق با خون لخت شده پیدا کردند و پس از حفاری باغ با هشت جسد رو به رو شدند.
به سرعت پرونده قتلهای سریالی این خانواده جنجالی رو شد و مشخص شد این خانواده در ظاهر برای میزبانی از غریبه ها، ولی در باطن برای کشتن آنها وارد عمل میشدند.
در آن زمان فرماندار کانزاس برای یافتن قاتلان مبلغ ۲۰۰۰ دلار جایزه گذاشت. اما این خانواده مخوف هرگز پیدا نشدند.
منبع:فرانگر