دکتر علیرضا رجایی
دشواری "زندگی آرمانی" و آنچه در ادبیات مذهبی پایداری در "صراط مستقیم" گفته میشود، در روزگار ما آنچنان است که نسلهای نوپاتر چه بسا در اصالت این مفهوم در تردیدند. عناوین شاعرانه و پرهیبتی نظیر "شیرآهنکوه مرد" در گذشته در توصیف همین کسانی بود که به واقعیت زندگی آرمانی باور داشتند و با درکِ دشواریِ ایستایی در صراط مستقیم بود که این کسان، فروتن و محجوب و با همه مجاهدتی که بیکم و کاست در زندگی ایمانی خویش داشتند، پیوسته در کلامشان احساس قصور بود نسبت به آنچه باید انجام میشد و نشد.
محمد بستهنگار تنها یک نام ساده در ذیل زندگی آرمانی و صراط مستقیم نیست. حاصل دسترنج بیش از نیم قرن مجاهدت متواضعانه است بیآنکه دقیقهای شکایت از رنجها و نامرادیها بر زبان براند؛ بیلافزنی و گزافهگویی؛ مصداق تمام عیار "و لاترکَنوا الی الذین ظلموا"... به ظالمان نه گرایشی، نه میلی، نه تکیهای؛ و نه حتی سخنی به تواضع با آنان هر چند که سراسر عطوفت بود. بلند اقبالیِ سنت دراز دامن ملی و ملی-مذهبی بود که او را در میانه خویش داشتند و باز او بود که محجوب و فروتن در نشستن بر این جایگاه میبالید.
بستهنگار چنان زندگی میکرد که گویا همانند او زندگی کردن بهآسانی میسر است. این چنین نبود. از بیست و یکیدو سالگی در مسیر مبارزه قرار بگیری و از همان ابتدا حبس و زندان را به جان بخری و در تکاپوهای سخت زندگی سیاسی، باورهای ایمانی خویش را بارور سازی و چنان گستره ایمان خویش را وسعت بخشی که ناهمسویان با خود را بیگانه مپنداری و شریک دردهای آنان باشی و در صلح کامل با حق، حق را نه فقط در آسمانها که در اعاده حق فروافتادگان و دوزخیان زمین جستجو کنی و باز چنان با اطمینان قلب زندگی کنی که گویا در امن و امان و آسایش، همانند کسانی هستی که جز راه و مسیر خانه و حجره، دلبستگی دیگری ندارند.
نه، بستهنگار بودن آسان نیست. زندگیِ آرمانی آسان نیست. در صراط مستقیم بودن آسان نیست. مصداقی از لاترکنوا الی الذین ظلموا بودن آسان نیست. این بستهنگار بود که مسیرهای دشوار را آسان زندگی کرد و به همان آسانی زمین این گود تعبآلود و پررنج را بوسید و با همه وداع گفت.
ارجعی الی ربک بستهنگار، راضیه مرضیه.