خوانندگان "عصرایران" به یکدیگر کتاب معرفی می کنند. اگر شما هم کتابی خوانده اید و از آن خوش تان آمده، خواندنش را به دیگران هم پیشنهاد کنید.
خوانندگان عصر ایران به یکدیگر کتاب معرفی می کنند. اگر شما هم کتابی خوانده اید و دوست دارید خواندنش را به دیگران هم پیشنهاد کنید، از طریق فرمی که در این لینک است، اقدام کنید.
* فقط این نکته را در نظر داشته باشید که درباره چرایی پیشنهاد کتاب، دستکم یک یا دو پاراگراف توضیح دهید. توضیحات یک سطری، چندان به معرفی کتاب کمک نمی کند و لذا با عرض پوزش، از معرفی کتاب های پیشنهادی بدون توضیح یا با توضیح ناکافی خودداری خواهیم کرد
*** لطفا اگر درباره کتاب های معرفی شده، نظری دارید، زیر همین پست برایمان بفرستید. (ولی معرفی کتاب را فقط از طریق این لینک باشد).
_______________________________________________________
نام کتاب: سرگذشت ندیمه
نام نویسنده/ مترجم: مارگارت اتوود / سهیل سمی
پیشنهاد دهنده:مهسا ریحانی)تهران- فوق لیسانس- کارمند)
ناشر: ققنوس
چرا این کتاب را پیشنهاد میکنم:
تاب سرگذشت ندیمه(قصه ی ندیمه) یا قصه ی کُلفَت (نام کتاب به زبان اصلی: The Handmaid's Tale)
-اطلاعات کتاب:
نخستین بار سال ۱۹۸۵ توسط انتشارات McClelland and Stewart در کانادا منتشر شد.
نویسنده: مارگارت اتوود Margaret Elenor Atwood: شاعر، داستاننویس، منتقد ادبی، فعال سیاسی و فمینیست سرشناس کانادایی است. آتوود در طول زندگی حرفهایاش بیش از ۵۵ جایزه ی ملی و بینالمللی کسب کردهاست و درجات افتخاری متعددی از دانشگاههای مختلفی همچون دانشگاه آکسفورد و سوربن و کلمبیا دریافت کردهاست. همچنین او موفق به دریافت جایزه ی بوکر و Hammett برای رمان «آدمکش کور» شد.
وی تاکنون بیش ازچهل رمان، داستان کوتاه، داستان کودک و کتابهای غیرادبی منتشر کردهاست . وی به عنوان یک نظریه پرداز مهم در ادبیات و مسائل اجتماعی همیشه چهره جذاب و محبوبی داشته است. همچنین با بنیان نهادن «بنیاد نویسندگان کانادا» و موسسه مرتبط با آن، خدمات فراوانی به نویسندگان جوان کشورش ارائه داده است.
کتاب به زبان فارسی: این کتاب در سال ۱۳۸۲، به دست سهیل سُمی ترجمه شد و انتشارات ققنوس آن را به چاپ رساند.
_______________________________________
نام کتاب: شما که غریبه نیستید
نام نویسنده/ مترجم: هوشنگ مرادی کرمانی
پیشنهاد دهنده:علی عابدینی فر( قزوین- فوق لیسانس- مسئول آموزش)
ناشر: معین
چرا این کتاب را پیشنهاد میکنم:
«شما که غریبه نیستید» شرح خاطرات دوران کودکی پرماجرا و جالب هوشنگ مرادی کرمانی است. خاطرات کودکی که گاه شیطنت و بازیگوشیاش خواننده را به خنده وامیدارد و گاهی هم مظلومیت و تنهاییاش، چشمهای مخاطب را خیس اشک میکند. در بخشی از کتاب آمده است: «نمیدانم، یادم نیست چند سال دارم. صبح عید است. بچههای مدرسه آمدهاند به عیددیدنی پیش عمو. عمو قاسم، معلم است. جوان خوشلباس و خوشقدوبالایی است. کت و شلوار میپوشد. توی روستا چند نفری هستند که کت و شلوار میپوشند. «کت و شلوار فرنگی». کت و شلواری که رنگ کت با شلوار یکی است و شلوار را با کمربند میبندند؛ لیفهای نیست. عمو، معلم مدرسه روستاست. من هنوز به مدرسه نمیروم…»
_______________________________________
نام کتاب: اجارهنشینها
نام نویسنده/ مترجم:برنارد مالامود/ میلاد شالیکاریان
پیشنهاد دهنده: محسن دشتی ( قم – کارمند)
ناشر: انتشارات چترنگ
چرا این کتاب را پیشنهاد میکنم:
اجارهنشینها همگی ساختمان را ترک کردهاند و اگر «هری لسر»، نویسنده، اسباب ببندد، «لونسپیل» دیگر برای خراب کردن ساختمان مشکلی ندارد.
«هری» تا فصل آخر کتابش را تمام نکند، آرامش و سکوت خانهاش را رها نمیکند؛ درحالیکه او فکر میکند تنها ساکن ساختمان است، صدای ماشین تحریر نویسندهای سیاهپوست، او را به یکی از واحدها میکشاند. این مهمان ناخوانده با خود ماجراهایی را به همراه میآورد که خط داستان به کلی تغییر میکند.
_________________________________
نام کتاب: بیقراری
نام نویسنده/ مترجم: زولفو لیوانلی/ پری اشتری
پیشنهاد دهنده: ساناز
ناشر: بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
چرا این کتاب را پیشنهاد میکنم:
پرفروشترین کتاب ترکیه در سال ٢٠١٧ با دهها بار تجدیدچاپ و ترجمه به زبانهای مختلف. داستان حسین و دختری ایزدی در دوران قدرتگیری داعش…ابراهیم که در هیاهوی استانبول، این شهر زنده و پر اتفاق، زندگی معمولی و یکنواختی دارد، با شنیدن خبر مرگ حسین، دوست دوران کودکیاش، به زادگاهش برمیگردد.
در آن شهر قدیمی، به دنبال سرنوشت حسین که با عشق و زخم آغاز شده و به مرگ در امریکا انجامیده، روانه میشود و به نام ملکناز میرسد؛ دختر ایزدی و سرآغاز پیوند و جدایی…
عمر زولفو لیوانلی، نویسنده ترک، بهواسطه رمانها و آثار موسیقی صلحجویانهاش موفق به کسب بیش از ٣٠ جایزه جهانی و ملی در حوزههای ادبیات، موسیقی و سینما شده است.
رمانهای وی در کشورهایی مانند چین، اسپانیا، کره و آلمان نیز در فهرست پرفروشترینها قرار گرفته است. لیوانلی تاکنون موفق به کسب جایزه ادبی بالکان، جایزه بارنس آمریکا، کتاب سال ایتالیا و فرانسه، جایزه یونس نادی ترکیه و جایزه اورهان کمال شده است.
_________________________________
نام کتاب: ثریا در اغما
نام نویسنده/ مترجم: اسماعیل فصیح
پیشنهاد دهنده: محمد شیخ الاسلام ( تهران – لیسانس)
ناشر: انتشارات ذهن آويز
چرا این کتاب را پیشنهاد میکنم:
کتاب «ثریا در اغما» اثر «اسماعیل فصیح» است. در مورد این کتاب میتوان نوشت: «ثریا در اغما یکی از آثار اسماعیل فصیح است. این رمان در سال ۱۳۶۲ در تهران منتشر شد و در عرض یک سال به چاپ چهارم رسید. همزمان با چاپ چهارم این اثر، ترجمه انگلیسی آن در سال ۱۹۸۵ منتشر شد. «ثریا در اغما» را در کنار «زمستان ۶۲» بهترین آثار اسماعیل فصیح شمردهاند.این کتاب که تا سال ۱۳۸۵، یازده بار تجدید چاپ شده، جزو پرخوانندهترین آثار ایرانی شمرده شده است»
__________________________________
نام کتاب: شازده کوچولو
نام نویسنده/ مترجم: آنتوان دو سنت اگزوپري/ احمد شاملو
پیشنهاد دهنده: مصطفی ( آبادان- کارمند)
ناشر: نشر نگاه
چرا این کتاب را پیشنهاد میکنم:
شازده کوچولو، شعری است منثور و نثری است شاعرانه که پر از یک دنیا لطف و معنی است. شازده کوچولو، رویایی است راستین که در درون آدمی ریشه دوانده. شازده کوچولو، آنقدر که رویایی میماند همان اندازه نیز آرزوها و آرمانهایش واقعی و لمسکردنی است و در کالبدی کوچک تمام پاکیها، زیباییها، حقیقتها و احساسهای راستین را در خود دارد و از دروغها، تظاهرها، فرومایگیها و نابخردیهای به ظاهر خردمندانه بهدور است. سخنان شازده کوچولو، پرندههای سپیدی هستند که به هر سو میپرند و حقیقت و راستی را به آنهایی که شیفته زیباییهای دروناند، هدیه میکنند و با صدای شازده کوچولو میخوانند: «آنچه اصل است، از دیده پنهان است.» در بخشی از داستان میخوانیم: «اگر به آدمبزرگها بگویید یک خانهى قشنگ دیدم از آجر قرمز که جلو پنجرههاش غرق شمعدانى و بامش پر از کبوتر بود، محال است بتوانند مجسمش کنند. باید حتما بهشان گفت یک خانهى صد میلیون تومنى دیدم تا صداشان بلند بشود که: واى چه قشنگ! یا مثلا اگر بهشان بگویید: «دلیل وجود شهریار کوچولو این که تودلبرو بود و مىخندید و دلش یک بره مىخواست و بره خواستن، خودش بهترین دلیل وجود داشتن هر کسى است.» شانه بالا مىاندازند و باتان مثل بچهها رفتار مىکنند! اما اگر بهشان بگویید: «سیارهاى که ازش آمده بود اخترک ب612 است.» بىمعطلى قبول مىکنند و دیگر هزار جور چیز ازتان نمىپرسند. این جورىاند دیگر. نباید ازشان دلخور شد. بچهها باید نسبت به آدمبزرگها گذشت داشته باشند.