عصرایران؛ کوثر شیخ نجدی - یکی از آموختنی های هر سفر آشنایی با آداب و سنن مردم سرزمین های دیگر است و آنچه توجه مرا در هندوستان جلب کرد موضوعات مربوط به "خانواده" بود.
در حالیکه اخیرا می خواندم درهر ساعت، ۲۲ طلاق در ایران ثبت میشود (۲/۱ درصد) اما در هندوستان هنوز آمار طلاق پایین و چیزی حدود ۱/۱ درصد است. ظاهرا علی رغم نفوذ فرهنگ غربی هنوز هم طلاق در هند امری دشوار به نظر می رسد. برخی علت را مربوط به عقاید هندوان می دانند.
عقایدی که طلاق را تقریبا ناممکن می کنند. درست مثل آنچه در "دور دنیا در ۸۰ روز" دیدیم. در رساله «مانو» و رساله های فقهی قدیم هندو، زن جزو ملک و دارایی مرد محسوب می شود و مرد هر گونه خواست با وی رفتار می کند. ازدواج هنوز برای بسیاری از هندی ها پیوندی ناگسستنی و برای تمام عمر است.
اما خودشان حرف های دیگری هم می زنند. می گویند در هندوستان از قدیم رسم بر این بوده که زن همسر خود از میان مردان زیادی انتخاب می کرده است. به این صورت که خانواده دختری که قصد ازدواج داشته، پسرهای مهاراجه و خوش تیپ و پولدار( این ملاک ها همیشه بوده اند، هستند؟ و خواهند بود) یا کسانی را که می دانستتند از نظر خانوادگی تناسبی دارند، همه را دعوت می کرده. آنها با پدرانشان جمع می شدند. و ظاهرا پشت سر هر مهاراجه یک کارگزاری بوده که درباره وی توضیح میداده است. اینکه چگونه شخصی ست و چه مهارت هایی دارد و چه اموالی و خلاصه دختر از میان این افراد یکی را به همسری انتخاب می کرده. البته به نظرم این رسم هم اختصاص به خانواده های طبقه خاصی باید داشته باشد (چیزی مثل ماجرای سیندرلا ولی همه چیز را برعکس کنید .. اینجا پسر ها جمع می شدند و دختر یکی را انتخاب می کرده ..) و به این ترتیب دختر بعدا حق شکایت ندارد چون خودش انتخاب کرده است.
اینگونه بود که برخی خوش تیپ ترها و مهاراجه ها توانستند ۱۲ همسر بگیرند. آیا خودشان می خواستند؟ هرگز!
ازدواج مهمترین اتفاق زندگی مردم این سرزمین است و برایش از سالها قبل پول جمع می کنند تا مراسم با شکوهی برگزار کنند. هندوان به طلا علاقه زیادی دارند و مادران معمولا همه طلاهایی را که طی سالها جمع کرده اند و یا هدیه گرفته اند ( البته به جز آنچه همسرشان هدیه کرده است) بین عروس هایشان تقسیم می کنند. همچنین "زن برادر" نقش پررنگی در زندگی و ازدواج هندی ها دارد. او شخص بسیار محترمی به حساب می آید که نظرش در مورد ازدواج "برادر شوهر" پرسیده می شود و تمام کارهای مربوط به ازدواج او را مدیریت می کند.
خانواده های هندی همچنان "گسترده" هستند و خانواده ی سنتی هنوز ارزش مهمی دراین کشور دارد. عروس با خانواده همسر و مادر شوهر و پدر شوهر و هم عروس های دیگرش یک جا زندگی می کنند. به همین دلیل غالب خانه ها ویلایی هستند و هنوز آپارتمان نشینی آنچنان جایگاهی ندارد. همچنین "والدین" جایگاه ویژه ای دارند و می گویند حتما در هر خانه اتاقی ویژه پدر و مادرمان در نظر گرفته ایم و هر زمان به دیدار ما بیایند هرگز نمی گوییم آنها به خانه ما آمده اند. بلکه خانه متعلق به پدر و مادرمان ست و این ما هستیم که نزدشان زندگی می کنیم.
در معابد یا تفرجگاه ها هنوز می توان این خانواده های گسترده را دید که مادر، دختران و عروس ها دسته جمعی برای عبادت یا تفریح آمده اند. یکی از این مکان ها دروازه هند(Indian Gate) است.
هندوستان نیز تاریخ پر فراز و نشیبی داشته است. در برهه هایی یکی از بزرگترین و ثروتمند ترین کشورهای جهان شناخته می شده و به همین علت مورد تاراج و دست درازی کشورهای قدرتمند واقع گردیده است. لذا سربازان زیادی جان خود را برای حفاظت ازاین سرزمین پهناور از دست داده اند. اما شاید یکی از دردمندانه ترین وقایع تاریخ هندوستان، کشته شدن ۹۰۰۰۰ سرباز هندی در جنگ جهانی اول بوده است. سربازانی که به واسطه انگیسی ها به جنگ برده شدند و حتی یک نفر از آنها زنده برنگشت. بسیاری از اجساد حتی شناسایی نشدند.
پس از جنگ جهانی اول انگلیسی ها شروع به ساخت یادبودهای جنگی در انگلستان کردند و از این رو ایده ساخت "دروازه هند" Indian Gat در دهلی، به منظور زنده نگه داشتن یاد و خاطره سربازان از دست رفته جنگ پا گرفت.
نام ۱۳۲۱۸ سربازی که شناسایی شدند بر این بنا که از ماسه سرخ، گرانیت و سنگ مرمر ساخته شده است حک گردیده که در میان آنها نام تعداد زیادی از بانوان نیز وجود دارد.
بنای زیبایی ست و برای هندی ها بسیار ارزشمند. می شود در کنارش عکاسی کرد. اما بیشتر از آن به تمامی آن جان های جوان اندیشیدم که قربانی سیاستمدارها شدند. به مادرانشان، به عشق ها و آرزوهای ناکامشان و به استعمار که چگونه می تواند شیره ملت ها را بمکد. حالا اما این بنا با ۴۲ متر ارتفاع و ۹/۱ متر قطر نمادی ست از فداکاری همه سربازان هندوستان در طول تاریخ این کشور.
اطراف "دروازه هند" محوطه پارک گونه وسیعی وجود دارد، شامل حوضچه ها و فضای سبزی که مملو از دستفروشان است. بازدید از این بنا نیز مانند اغلب بناهای هند رایگان است. البته به طور کلی می توان گفت ورودی اماکن وغالب هزینه ها در هند مناسب است. شاید تمام هزینه هایی که از ابتدا تا انتهای سفر به این سه شهر متقبل شوید به اندازه هزینه یک روز تفریح در شهری مانند "دبی" نباشد.
شب ها محوطه اطراف دروازه نورپردازی می شود و همین زمان هم محبوب ترین وقت برای بازدید از دروازه هند است.
"منار قُطُب" یکی دیگر از جاذبه های دیدنی دهلی است. این مناره که بلندترین بنای آجری جهان است هزار سال قدمت دارد (برای هندی ها چیزی معادل تخت جمشید ما به حساب می آید) و نمونه ای زیبا و برجسته از معماری هندو_ اسلامی ست.
منار قطب ۷۲/۵ متر ارتفاع داشته و قطر پایه آن ۱۳ متر است همچنین دارای ۲۷۳ پله است. این مناره در ۵ طبقه ساخته شده و هر طبقه طراحی متفاوتی دارد. می گویند از آنجایی که برخی این مناره را برای خودکشی! انتخاب کرده اند مدتی ست اجازه ورود به داخل مناره داده نمی شود.
همچنین بر تنه مدورآن آیات قرآن به چشم می خورد. اگر برای بازدید منار قُطُب بروید در نزدیکی آن "مسجد قوه الاسلام" را نیز خواهید دید. این مسجد بر خرابه های تعداد زیادی از معابد آیین "جنیسم" در سال ۱۱۹۹ ساخته شده است. البته اکنون از این مسجد آثار اندکی به جا مانده است. در سفر نامه ابن بطوطه آمده است که تا قبل از این مسجد و مناره هیچ عبادت گاه اسلامی در این دیار وجود نداشته است.
هنوز هم در مجموعه منار قطب، ستون ها و بقایایی از معابد باستانی جنیسم وجود دارد که دیدنشان خالی از لطف نیست. این معابد دارای نقوش برجسته انسانی یا گیاهان هستند. آیین جنیسم در هندوستان همچنان پیروان زیادی دارد و معابد مختلف آن پا برجاست.
گفتنی ست منار قطب با سنگ ماسه ای قرمز و قهوه ای روشن و سنگ کوارتز توسط قطب الدین اول ساخته شده است. ماجرای قطب الدین اول نیز شنیدنی ست. اوغلام پادشاهی به نام "محمود قاری" در افغانستان بوده که به دلیل شایستگی هایش به سرعت به مقام وزارت می رسد. پادشاه به هندوستان حمله کرده و آنرا تصرف می کند. اما هرگز ادعای پادشاهی هند را نمی کند. پس از بازگشت وی، قطب الدین اول خودش را به عنوان پادشاه هندوستان معرفی می کند و اینگونه غلامی که محمود افغان از بازار خریده بود به مقام پادشاهی این سرزمین می رسد. یاد این بیت از استاد شهریار افتادم
عجب که خلعت زربفت پادشاهی عشق ۸
فلک به دوش من لات آسمان جل کرد
کار چرخ گردون است و حالا منار قُطُب در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است.
جذابیت دیگری که در این مکان باستانی می توان دید وجود یک ستون مرموز از فلزی ناشناخته است که در صحن اصلی مسجد قوة الاسلام قرار دارد و مربوط به قرن چهارم یا پنجم میلادی است. این ستون فلزی از آلیاژ ناشناختهای ساخته شده که هرگز زنگ نمیزند و رنگ عوض نمیکند و فرسوده نیز نمیشود.