خوب به خاطر دارم که یکی از کارگردانان سینمای ایران گفت: «اگر بازیگرانِ نقشهای منفی نبودند، هرگز نقش اولها نمیتوانستند عرضاندام کنند»؛ بیشک این سخن حقیقتی غیر قابل انکار است.
به گزارش روزنامه «خراسان» نوشت: چراکه برخی بازیگران با هنرمندی تمام و با وجود اینکه در کارنامهشان شماری از نقشهای مثبت و خاکستری را در گونههای متفاوت سینمایی دارند تماشاگر نهتنها از حضورشان در نقش منفی دلخور نشده بلکه آنها را دوست داشته و باور کرده است و بازیگران نیز برای ایفای این نقشهای منفی از جشنوارههای مختلف جایزه هم گرفتهاند. جالب این که برخی از این بازیگران و نقشهای منفی نیز دوست داشتنیاند و نزد مخاطب خاص و عام سینما و تماشاگران و منتقدان حس همدلی برمیانگیزند.
نیکو خردمند ( پرده آخر)
بیشتر نقشهای کارنامه بازیگری زندهیاد نیکو خردمند شخصیتهایی مثبت یا خاکستری است اما در «پرده آخر» اثر تحسینبرانگیز «واروژ کریم مسیحی» یکی از متفاوتترین نقشهای منفیاش (تاج الملوک) را ایفا کرد. شخصیتی جاهطلب و سنگدل که تصمیم میگیرد به کمک برادرش کامران میرزا (داریوش ارجمند) با به جنون رساندن فروغالزمان (فریماه فرجامی) همسر برادرش، خانه پدری را حفظ کند. وی بهخاطر ترس از آوارگی دررفتار با اطرافیانش ذرهای احساس ترحم ندارد حتی در اوج اجرای نمایشی برای به جنون رساندن فروغالزمان هیچ عاطفه و احساسی بروز نمیدهد و تا حد توان نفرت عمیقش را از «فروغ الزمان» زن متجددی که گمان میکند همه زندگیاش را از وی گرفته است بروز میدهد.
ملوک الزمان وقتی نقشه خود را شکست خورده میبیند، افسار گسیخته و در میان بهت کامران میرزا قصد جان فروغ الزمان را میکند. تاج الملوک آماده ایجاد یک تراژدی اساسی است اما کریم مسیحی ترجیح میدهد منفی بودن تاج الملوک هم چون کل داستان «پرده آخر» در حد یک نمایش باقی بماند. نیکو خردمند برای ایفای نقش«ملوک الزمان» در فیلم «پرده آخر» برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن در نهمین جشنواره فیلم فجر شد.
خسرو شکیبایی (سارا)
پس از بازی در فیلم «هامون» داریوش مهرجویی بود که نام زندهیاد خسرو شکیبایی سر زبانها افتاد. وی علاوه بر نقشهای مثبت در فیلمهایی چون «ابلیس»، «عاشقانه»، «کاغذ بیخط»، «روانی»، «حکم» و... ایفاگر نقشهای منفی بوده است. بیشک ماندگارترین نقش منفی او در فیلم مهرجویی خلق شده است. در «بانو» با حضوری کوتاه، تاثیر خیانت و جفای شوهر را بر زندگی مریم بانو به خوبی رقم زد اما چون بانو چندین سال توقیف بود و حضور کمرنگی در آن داشت نقش منفیاش به چشم نیامد.
در حقیقت شکیبایی درخشانترین و دوست داشتنیترین نقش منفیاش را در فیلم «سارا»ی مهرجویی به تماشا گذاشت و برای ایفای آن نامزد دریافت جایزه مردمی بهترین بازیگر نقش دوم مرد از سومین جشن سینمای ایران شد. وی در «سارا» نقش شیادی کلاش (گشتاسب) را ایفا میکند که میخواهد از نقطه ضعف سارا همسر رئیسش (نیکی کریمی) بهره ببرد و به نوایی برسد، گشتاسب به سارا کمک مالی کرده است، متهم به جعل اسناد شده است و موقعیت شغلی او در بانک دچار مخاطره میشود و از سارا میخواهد از طریق اعمال نفوذ حسام (امین تارخ) که حالا رئیس بانک شده است در شغلش ابقا شود.
آتیلا پسیانی (دو زن)
آتیلا پسیانی نیز با این که در کارنامه خود ایفاگر نقشهای مثبت در فیلمهایی چون«خاکستر سبز» حاتمیکیا،« مسافران» بیضایی، «آتشبس» میلانی و... بوده اما در فیلمهای بسیاری چون «روز شیطان»، «آب و آتش» و «شام آخر» توانمندیاش را در ایفای نقشهای منفی به رخ کشید. بیتردید تنها نقش منفی باورپذیر و دوستداشتنی آتیلا پسیانی برای مخاطب در همکاریاش با تهمینه میلانی در فیلم «دو زن» خلق میشود که با ایفای آن به شمایلی تازه در سینمای ایران تبدیل شد.
وی در این اثر نقش شوهری پارانوییک و بدطینت (احمد) را ایفا میکند که مدام همسرش فرشته (نیکی کریمی) را به خاطر بددلیها، تردیدها و تعصبات بیجایش میآزارد. فرشته که برای ادامه درس در دانشگاه و کمک به خانواده، تن به ازدواجی ناخواسته با احمد داده است به خاطرسوءتفاهمهای او آزار فراوان میبیند. احمد با آگاه شدن از علاقه حسن (محمدرضا فروتن) به فرشته دست به هر کاری میزند تا همسرش از فرمانبرداری او خارج نشود. آتیلا پسیانی با این نقش بدطینتی جامعه مردسالار را در قبال همسرانشان به بهترین نحو به نمایش گذاشت. شخصیتی که یک لحظه انفجار و برونریزی روانی دارد و گاه به خشونت فیزیکی اقدام میکند.
جمیله شیخی (لیلا)
نام زندهیاد جمیله شیخی برای بسیاری از مردم با نام سریالهایی چون «پاییز صحرا« و «پدر سالار» گره خورده است. آثاری که با بازی درخشان ایشان در نقشهای منفی ماندگار و خاطرهانگیز است. جمیله شیخی در سینما هم تجربه ایفای نقش منفی را در فیلمهایی چون «پاییزان» و«پرنده کوچک خوشبختی» دارد.
اما در کارنامهاش یک نقش منفی دلنشین باورپذیر و دوستداشتنی دارد که در نخستین همکاریاش با داریوش مهرجویی در فیلم ماندگار «لیلا» رقم خورد؛ نقشی که مورد توجه منتقدان قرار گرفت و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم زن جشنواره فجر را برای جمیله شیخی به ارمغان آورد.
جمیله شیخی (مادر جون) پس از اینکه پسرش رضا (علی مصفا) نمیتواند از همسرش لیلا (لیلا حاتمی) نوهای برایش به دنیا آورد، لیلا را تحت فشار میگذارد. بچهدار نشدن لیلا برای رضا اهمیتی ندارد، اما مادرجون با وجود این احساس رضایت و خوشبختی رضا از زندگی بدون فرزند، لیلا را تحت فشارهای شدید قرار میدهد و با التماس و گریه از او میخواهد که اجازه دهد برای رضا همسری بگیرند تا فرزندی برای او بیاورد و سپس همسر دوم رضا از زندگی آنها خارج شود. لیلا، رضا را راضی میکند. اما شب عروسی، لیلا به خانه مادرش پناه میبرد و حاضر نمیشود به زندگی رضا برگردد.
جمشید هاشمپور ( واکنش پنجم)
جمشید هاشمپور در فیلمهایی چون «مادر» ،«هیوا»، «هیس دخترها فریاد نمیزنند»، «سفر به فردا»، «مزرعه پدری» و... ایفاگر نقشهای مثبت بوده اما با مروری بر کارنامهاش میتوان با حجمی انبوه از نقشهای منفی مواجه شد؛ فیلمهایی از جمله «تاراج»، «بالاش»، «یوزپلنگ»، «تیغ و ابریشم»، «افعی» و ... با وجود ایفای نقش منفی در فیلمهای مختلف یکی از نقشهای منفی ماندگار و دوستداشتنی هاشمپور در «واکنش پنجم» تهمینه میلانی رقم میخورد. حاج صفدر (جمشید هاشمپور) که کمتر فردی خنده او را دیده و فرمانهایش را با تکان دادن سر صادر میکند، سرپرستی نوههای بازمانده از پسرش را از
عروس عزادارش فرشته (نیکی کریمی) میخواهد ولی فرشته حاضر به پذیرفتن آن نیست.
حاج صفدر از موضع قدرت همیشگیاش وارد میشود و حتی نزدیکترین افراد خانوادهاش را هم به وحشت میاندازد. مهمترین ویژگی شخصیت حاج صفدر در «واکنش پنجم» قدرت غرور اوست که جزج مشید هاشمپور با آن جبروت منحصر به فردش هیچ بازیگری نمیتوانست آن را تا بدین حد باورپذیر و دوستداشتنی بازی کند. بازی تحسینبرانگیز هاشمپور در نقش حاج صفدر «واکنش پنجم» تحسین منتقدان جشن خانه سینما را برانگیخت.
حمید فرخنژاد (عروس آتش)
حمید فرخنژاد نقشهای متفاوت و گونههای مختلف سینمایی از ملودرام و سیاسی گرفته تا تاریخی و دفاع مقدس را در کارنامهاش دارد. وی در بیشتر فیلم هایش درخشیده و تواناییهایش را به قضاوت تماشاگران ومنتقدان گذاشته است. فرخنژاد در فیلمهای «ارتفاع پست» و «به رنگ ارغوان» حاتمیکیا و «چهارشنبهسوری» اصغر فرهادی نقش بدمن داشت ولی سال۷۸ بود که با بازی در نقش منفی ولی دوستداشتنی، باورپذیر و ماندگار فیلم «عروس آتش» خسرو سینایی درخشید. بازی در این فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از هجدهمین جشنواره فجر برایش به همراه آورد و مورد توجه منتقدان قرار گرفت.
وی در فیلم «عروس آتش» ایفا گر نقش «فرحان» است. یک جنوبی خشن و بزن بهادر عشیره که لحن تحکم آمیز و خشن او هولناک است. وی به ازدواج از پیش تعیین شده با دختر عمویش احلام(غزل صارمی) که به شهر رفته و اکنون پزشک شده است اصرار دارد. زمانی که «احلام »راز دل میگشاید که او را نمیخواهد و به دیگری دلبسته است «فرحان» وجهی تلخ و تاسف آور از اصرار بر سنتها و باورهای غلط و خشونت افراطی یک مرد را به نمایش میگذارد وهمه راهها را برای دلسوزی مخاطب برای سرنوشتی که در انتهای فیلم نصیبش میشود میبندد.
سیاوش تهمورث (اجارهنشینها)
بیشتر تماشاگران سینما سیاوش تهمورث را با نقشهای منفی به یاد میآورند. وی در فیلم «رستگاری در هشت و بیست دقیقه» الوند یکی از پوچترین شکلهای ممکن نقش منفی را ارائه کرد و در فیلم «تسویه حساب» میلانی با یک نقش کوتاه همه جنبههای کار حرفهایاش را در هم آمیخت تا نقشش در عین واقعی بودن کمی هم کمدی جلوه کند.
ولی بیتردید تنها نقش منفی دوستداشتنی، باورپذیر و ماندگار سیاوش تهمورث در نخستین تجربه همکاریاش با مهرجویی در فیلم خاطرهانگیز و ماندگار «اجارهنشینها» رقم خورد. شاید هیچکس همچون او نمیتوانست نقش «غلام ترکهای» فیلم «اجارهنشینها» را اینگونه حسی و باورپذیر بازی کند. دسیسه چینی که در رقابت برای به دست آوردن یک ساختمان در آستانه تخریب یک دلال باهوش میشود و تمام هوشش را برای عملی کردن افکار شیادانهاش به کار میگیرد. تهمورث خیلی استادانه در نقش این آدم بد جا گرفته و شخصیت را فراتر از نوشتههای دیالوگهای فیلمنامه ارائه میکند.
محمدرضا فروتن (قرمز)
محمدرضا فروتن کارنامهای پرشمار از بازیهای خوب و قابل توجه دارد و در بیشتر فیلمهایش ایفاگر نقشهای مثبت یا خاکستری بوده است. اگرچه نقش منفیهایاندکی در کارنامهاش به چشم میخورد ولی در فیلمهایی چون «دو زن»، «عیار14»، «پستچی سه بار در نمیزند»، «ملاقات با طوطی» و «آااادت نمیکنیم» نقشهایی متمایل به منفی ایفا کرده است. فروتن پس از «دو زن» میلانی باورپذیرترین و دوستداشتنیترین نقش منفیاش را در فیلم «قرمز» جیرانی رقم میزند.
نقشی که به خاطر ایفای آن سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول هفدهمین جشنواره فجر بر شانهاش مینشیند و نظر مساعد منتقدان و تماشاگران را هم جلب میکند. فروتن در «قرمز» نقش مردی متعصب و روانپریش (ناصر ملک) را ایفا میکند که بیماری سوءظن دارد.
پس از ازدواج با هستی مشرقی (هدیه تهرانی) زنی جذاب و بیوه، عشق به او و ترس خیانت یا از دست دادنش، بیماری وی را تشدید میکند. برگ برنده فروتن در «قرمز» قرار دادن مرز پررنگ رفتاری بین ناصر عاشق و ناصر روانی است. بازی دوگانه فروتن در نقش ناصر ملک آنقدر دقیق است که مخاطب تا پیش از حبس کردن هستی در زیرزمین میان دوراهی دلسوزی برای ناصر یا نفرت از او میماند.