در شرایطی که تیترهای خبری هشدار دهنده امروز به مسائلی مانند تروریسم بین المللی، گرمایش جهانی، و رکود اقتصادی اشاره دارند، احتمالا همه ما اندکی مضطربتر از هر زمان دیگری هستیم. به عنوان یک احساس زودگذر روزانه، اضطراب می تواند چیز خوبی باشد و ما را وادار به اتخاذ اقدام های احتیاطی کند.
به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از "هاروارد"، اما هنگامی که اضطراب حالتی مزمن و پایدار به خود می گیرد بدون این که نیازی به مبارزه یا فرار از چیزی داشته باشیم نه تنها می تواند در زندگی عادی ما اختلال ایجاد کند، بلکه سلامت جسمی انسان را نیز تحت تاثیرات منفی قرار می دهد. شواهد و مدارک موجود نشان می دهند افرادی که به اختلال اضطراب مبتلا هستند در معرض خطر بزرگتر ابتلا به تعدادی از بیماری های مزمن قرار دارند. همچنین آنها هنگام بیماری نشانه های شدیدتری از خود نشان داده و بیشتر در معرض خطر مرگ قرار دارند.
اضطراب یک واکنش به استرس است که هم دارای ویژگی های جسمانی و هم ویژگی های روانی است. این احساس گمان می شود از آمیگدال (بادامه)، منطقه ای در مغز که مدیریت بسیاری از واکنش های احساسی شدید را بر عهده دارد، ناشی می شود. چنان که انتقال دهنده های عصبی محرک را به سیستم عصبی سمپاتیک انتقال می دهند، ضربان قلب و نرخ تنفس افزایش می یابد، عضلات سفت می شوند، و جریان خون از اندام های شکمی به سمت مغز تغییر جهت می دهد. در کوتاه مدت، اضطراب با قرار دادن بدن در وضعیت هشدار انسان را برای مقابله با یک بحران آماه می سازد. با این وجود، آثار جسمانی می توانند نامطلوب باشند و شرایطی مانند سر درد خفیف، تهوع، اسهال، و تکرر ادرار شکل بگیرد. اما هنگامی که اضطراب حالت پایدار و مزمن پیدا می کند می تواند تاثیرات منفی هم بر سلامت روانی و هم سلامت جسمانی فرد به همراه داشته باشد.
پژوهش در زمینه فیزیولوژی بیماری ناشی از اضطراب هنوز جوان است اما شواهد و مدارک روز افزون درباره اثر متقابل بین احساسات و عملکرد جسمانی دیده می شوند. اضطراب اغلب به عنوان منبعی برای اختلالات دیگر مانند سوء مصرف مواد مخدر که می تواند در تلاش برای سرکوب این احساس صورت بگیرد، مورد توجه قرار نگرفته و در نشانه های بی شمار بیماری های مزمن مانند سندرم روده تحریک پذیر (IBS) یا سر درد میگرنی نیز نادیده گرفته می شود.
بییشتر بزرگسالان مبتلا به اختلالات اضطراب را بانوان تشکیل می دهند. آن چه بین افراد مبتلا به این اختلالات مشترک است، ترس ناگهانی و غیر منطقی یا پریشانی است که زندگی روزانه آنها را تحت تاثیر قرار می دهد. اضطراب در اختلالات شبه جسمی نیز نقش ایفا می کند که با نشانه های جسمانی مانند درد، تهوع، ضعف، و سرگیجه که هیچ دلیل جسمی آشکاری ندارند، توصیف می شود. اختلالات شبه جسمانی شامل خود بیمار انگاری، اختلال بدشکلی بدن، اختلال درد، و اختلال تبدیلی می شود.
اختلال اضطراب فراگیر
نگرانی اغراق آمیز درباره سلامت، ایمنی، پول، و دیگر جنبه های زندگی روزانه که شش ماه یا بیشتر طول می کشد. اغلب با درد عضلانی، خستگی، سر درد، تهوع، تنگی نفس، و بی خوابی همراه است.
فوبیاها
ترس غیر منطقی از چیزها یا شرایطی خاص مانند عنکبوت ها (Arachnophobia)، حضور در جمعیت (Agoraphobia)، یا حضور در فضاهای محصور و تنگ (Claustrophobia).
اختلال اضطراب اجتماعی
خودآگاهی ناتوان کننده در برخوردهای عادی اجتماعی که با یک حس دیده شدن و قضاوت شدن توسط دیگران و ترس از شرمساری و خجالت تشدید می شود.
اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
زنده شدن یک تهدید یا آسیب جسمی یا عاطفی (به عنوان مثال، مورد سوء استفاده قرار گرفتن در دوران کودکی، زلزله) در رویاهایی واضح، بازگشت به گذشته (فلش بک) یا خاطرات عذاب آور. مشکل در خواب یا تمرکز، طغیان خشم، عقب نشینی احساسی، و واکنش وحشت زده تشدید شده از دیگر نشانه ها محسوب می شوند.
اختلال وسواس اجباری (OCD)
افکار وسواسی مانند ترس غیر منطقی از آلودگی که با اقدام های اجباری مانند شستشوی مداوم دست ها همراهی می شود که این کارها برای کاهش اضطراب ناشی از افکار شکل گرفته انجام می شوند.
اختلال هراس
دوره های عودکننده احساس ترس بی دلیل یا عذاب قریب الوقوع که با تسریع ضربان قلب، عرق کردن، سرگیجه، یا ضعف همراهی می شوند.
حدود 10 تا 20 درصد از آمریکایی ها از دو اختلال گوارشی شایع رنج می برند که شامل سندرم روده تحریک پذیر و سوء هاضمه عملکردی (معده ناراحت) می شوند. در این اختلالات، اعصاب تنظیم کننده گوارش حساسیت فوق العاده بالایی به تحریک دارند. از آنجایی که این شرایط به شکل گیری آسیب هایی مانند زخم معده یا تومورها منجر نمی شود به عنوان عامل تهدیدکننده زندگی فرد در نظر گرفته نمی شوند. نشانه های آنها شامل درد در ناحیه شکم، نفخ، و یبوست در سندرم روده تحریک پذیر و درد، تهوع، و استفراغ در سوء هاضمه عملکردی می شوند.
در بیماری آسم، انقباض مسیرهای هوایی ملتهب، جریان هوا به ریه ها را کاهش می دهد. در بیماری انسدادی مزمن ریه (COPD)، التهاب مسیرهای هوایی به واسطه از دست دادن قابلیت کشسانی ریه ها تشدید می شود و نه تنها رسیدن هوا به این اندام ها دشوارتر می شود، بلکه ریه ها به طور کامل از هوا پر و خالی نمی شوند.
اگرچه نتایج متفاوت هستند، بیشتر مطالعات نرخ بالایی از نشانه های اضطراب و حملات هراس را در بیمارانی که دارای بیماری مزمن تنفسی بوده اند، نشان داده و زنان بیشتر از مردان در معرض خطر قرار دارند. در چندین مطالعه که روی بیماران مبتلا به بیماری انسدادی مزمن ریه صورت گرفته، اضطراب با بستری شدن هرچه بیشتر در بیمارستان و ناراحتی شدیدتر در هر سطح از عملکرد ریه مرتبط بوده است. در نتیجه، حتی اگر اضطراب بر پیشرفت بیماری تاثیرگذار نباشد، اثر قابل توجهی بر کیفیت زندگی فرد دارد.
اضطراب و بیماری قلبی
اختلالات اضطراب با توسعه بیماری قلبی و عروق کرونر در افرادی که مبتلا به بیماری قلبی هستند، مرتبط است. احتمال تجربه حمله قلبی در افرادی با سطوح بالای اضطراب تشویشی بیشتر بوده و احتمال مرگ در نتیجه آن نیز بیشتر است. حملات هراس نیز می توانند خطر بیماری عروق کرونر یا سکته را سه برابر افزایش دهند. نتایج دو مطالعه جداگانه که توسط دانشکده پزشکی هاروارد و انستیتو پژوهشی لون انجام شد، نشان داد، در میان مردان و زنان مبتلا به بیماری قلبی آنهایی که از یک اختلال اضطراب رنج می برند نسبت به افرادی که هیچ گونه سابقه اختلالات اضطراب نداشته اند، دو برابر احتمال بیشتری دارد تا حمله قلبی را تجربه کنند.
روش های درمانی که برای درمان اختلالات اضطراب موفق بوده اند در حال حاضر برای کاهش نشانه های بیماری های گوارشی و تنفسی مزمن مورد استفاده قرار می گیرند. این روش های درمانی می توانند نقشی مهمی در جلوگیری و درمان بیماری قلبی داشته باشند.
درمان شناختی- رفتاری
بخش شناختی به افراد در شناسایی و پرهیز از افکار زاینده اضطراب کمک می کند و بخش رفتاری به آنها در فراگیری چگونگی واکنش به موقعیت های اضطراب آفرین کمک می کند. ویژگی های درمان با توجه به نوع اضطراب فرد تعیین می شوند.
روان درمانی روان پویشی
اضطراب اغلب با یک درگیری عاطفی یا یک تجربه آسیب زا شکل می گیرد که برخی مواقع می تواند از طریق روان درمانی کشف و برطرف شود.
داروها به تنهایی از اثرگذاری کمتری نسبت به روان درمانی در بلند مدت برخوردار هستند. آنها همچنین می توانند عوارض جانبی ناخوشایندی به همراه داشته باشند و با داروهای دیگر تداخل ایجاد کنند. با این وجود، مصرف داروها در ترکیب با روان درمانی می تواند سودمند باشد. رایجترین انواع دارو مورد استفاده شامل موارد زیر می شوند:
داروهای ضد اضطراب
بنزودیازپین ها - کلونازپام و آلپرازولام - برای تسکین اضطراب تولید شده اند. آنها به سرعت عمل می کنند و عوارض جانبی کمی به استثنای خواب آلودگی گاه به گاه دارند. اما مصرف این داروها در بلند مدت توصیه نمی شود زیرا بدن انسان در برابر آنها مقاوم شده و نیاز به افزایش دوز مصرفی وجود دارد. داروی جدیدتری به نام بوسپیرون نیازمند دو هفته زمان برای اثرگذاری است اما می تواند برای مدت زمان طولانیتری نسبت به بنزودیازپین ها استفاده شود.
داروهای ضد افسردگی
داروهای ضد افسردگی به ویژه مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) مانند سرترالین جایگزین بنزودیازپین ها در درمان بلند مدت اختلال ترس و اضطراب کلی شده اند. داروهای ضد افسردگی در کاهش افسردگی و همچنین اضطراب موثر هستند و خطر کمتری در زمینه وابستگی و سوء مصرف ایجاد می کنند. با این وجود، برخی مواقع بیماران باز هم به سراغ بنزودیازپین ها می روند زیرا بسیار سریعتر اثر می کند و موجب کاهش وزن و مشکلات جنسی نمی شوند.
مسدودکننده های بتا
این داروها اضطراب حاد را با کاهش ضربان قلب و فشار خون تسکین می دهند. به عنوان مثال، این داروها برای درمان صحنه هراسی مورد استفاده قرار می گیرند.
مترجم: محمد مهدی حیدرپور