بچه ها دست بابا خونی شده
گمونم شش ماهه قربونی شده
السلام علیک یاعلی اصغر
*********************
هـــمین نــزدیـکی هـاست…
پــایــیـزی بــا
عــطر مُــحَــرم
حـســــین …
*********************
_عمه زینب؟
_جانم عزیزم!
_عمو عباسم کجاست؟!
_عزیزکم! عمو رفته پیش خدا …
_عمه؟
_جانم؟
_خونه ی خدا بالای نیزه هاست؟
*********************
از خـیمه خـرامـید قـد و قـامـت قـاسم
قــرص قـمر آل حــسن حـضرت قـاسم
دل می برد از اهـل حرم طلعت قـاسم
یـاد حـسن احیا شـده از حالت قـاسم
در چـشم خـریـدار ، عــقـیـق یـمن آمـد
انـگار بـه یــاری حـسینـش ،حسن آمـد
این قــامت رعــنا بــه حـرم کرده قیامت
تـــکرار حـسن آمـــده بـا هـیبت و عـزت
پــوشیده کــفن جــای زره بر قد و قامت
شایــد کــه بــگیرد ز عــمو هدیه رخصت
سـربــاز سـپـاه عـلی بـــت شــکن آمـد
انــگار بـه یاری حسینـش ،حــسن آمــد
*********************
سـرم غــیـر هــوای تــو
تـمــنـایــی نـیـست
بـطلـب تـا که فــقـط
سـیـر نـگـاهــت بـکنـم
*********************
جسم و روحم با حرَم گشته عَجین
حال و روزم با غَمَت گشته غَمین
این سه جمله ، خوابِ شبهای من است:
کربلا…پای پیاده…اربعین…
*********************
دخیـــل می بـــندم نـــه ایـــنــکـــه گـــره بگـــشـــایی ،
مـــــی بـــنـــدم کـــه رهـــایــــم نـــکـــــنی . . .
یـا عـباس بـن علی (ع)
*********************
نـذر کـرده ام
صد دور تـسبیح
"اهدنا الصراط المستقیم” بخوانم
شاید ایـنبار
مسیــرَم به کـربلا افتاد
حــســیــن جــان …
آقــا …
اشــکـــ در بــســاطــم نــیــســت…
عــرق شــرم قــبــول مــیــکــنــی ؟ …
*********************
بـردن نـام حـسیـن اذن خــدا مـیــطلبـد
نـــظر مــرحــمت فـــــاطـمه را مــیطلبـد
بـردن نـام حـسیـن دیـــده تـر مـیخواهد
سینه اى سوخته از سوز جگر میخواهد
*********************
از دوست داشتنی هایت هرچه قربانی کنی
*حسین*تر می شوی!