۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۰۵:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۸۸۸۰۱
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۴ - ۰۵-۰۱-۱۳۹۴
کد ۳۸۸۸۰۱
انتشار: ۰۹:۲۴ - ۰۵-۰۱-۱۳۹۴
مرور سال کهنه؛ 12 ماه – 12 روز/ روز پنجم

مرداد 1393/ چالش «به جهنم» در گرمای تابستان

رییس جمهوری با انتقاد از دلواپسان گفت: «یک عده می گویند داریم می لرزیم. خوب! به جهنم. بروید یک جای گرم پیدا کنید.» منتقدان اما این «بروید» را که اول جمله بعدی بود آخر جمله قبلی قرار دادند.
 عصر ایران - «یک عده شعار می دهند ولی بزدل سیاسی اند. هر وقت می خواهد مذاکره شود، می گویند داریم می لرزیم. خوب! به جنهم. بروید یک جای گرم پیدا کنید برای خودتان. ما چه کار کنیم؟! خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده ما چه کار کنیم؟!»

این سخنان رییس جمهوری همه فضای سیاسی در مرداد 1393 را تحت تاثیر خود گرفت. با تمدید توافق موقت هسته ای تا سوم آذر بار دیگر مخالفان که خود را «دلواپس» نام گذاشته بودند در سخنان و نوشته های شان ابراز نگرانی کردند و حسن روحانی که همه تخم مرغ های خود را در سبد حل و فصل پرونده هسته ای چیده از هیچ موضوعی به این اندازه برنمی آشوبد که از تبلیغ منفی علیه توافق هسته ای.

دلواپسان اما سخنان روحانی را به گونه ای دیگر منعکس کردند. او اگرچه گفته بود «به جهنم» یعنی «اهمیتی ندارد» و هرگز نگفت «بروید به جهنم» بلکه آن «بروید» فعل این جمله بود که در آغاز آن آورد: « بروید یک جای گرم پیدا کنید برای خودتان». منتها چون قبل از آن گفته بود «خوب! به جهنم» آن «بروید» را فعل جمله قبلی القا کردند و بر پایه آن به تحلیل و تفسیر پرداختند.

روزنامه کیهان هم تیتر زد: «روحانی با دعوت منتقدان به جهنم از گفتمان اعتدال رونمایی کرد».

بخشی از این سوء تفاهم به خاطر بی ادبانه دانستن واژه «به جهنم» در ادبیات سیاسی بود حال آن که نویسنده ای یادآور شد چهره های شاخص ادبیات نیز این تعبیر را به کار برده اند و این سخن سهراب سپهری را نقل کرد که «به درک راه نبردیم به اکسیژن آب» یعنی که «اهمیتی ندارد. به آن فکر نکنیم» یا سوفی صابری که این غزل مشهور را سروده است: «سعی کردم که بمانی و بریدی به درک/ کارمان را به غم رنج کشیدی به درک...»

ماجرای اصلی اما بر سر همان «بروید» درگرفت که دلواپسان اصرار داشتند آن را فعل جمله «به جهنم» بدانند یعنی «به جهنم بروید» اما با دقت در سخنان روحانی مشخص می شد که گفته است: « بروید یک جای گرم پیدا کنید برای خودتان» و چون در زبان گفتاری الزامی به آوردن فعل در پایان جمله نیست آن را در آغاز آورده بود و بحث انگیز شد.

رییس جمهوری که به «دلواپس ها» پاسخ می داد همچنین گفت: «من از بس دیدم بعضی ها هراسان زندگی می کنند و چون اعتماد به نفس ندارند – کافر همه را به کیش خود پندارد- بنده و دیگران را هم این چنین می بینند ناگزیر شدم چند مورد مذاکرات خودم با مقامات اروپایی را در کتاب هسته ای عینا بیاورم. با این که عرف نبود اما این کار را کردم تا بخوانند و ترسوها ببینند.»

در میان واکنش ها در انتقاد و مخالفت از همه جالب تر دعوت رییس جمهور به وزانت و متانت و استفاده از ادبیات مناسب از جانب روزنامه ای بود که در میان خاص و عام به ناسزاگویی به هر که چون آنان نمی اندیشد شهره است و کافی است کسی را در طیف خود نبیند تا انواع و اقسام اتهامات را متوجه او سازد و خطاهای احتمالی در دوران طفولیت را نیز یادآور شود.

اندکی پس از نیمه تابستان - 22 مرداد 1393 - وزیر امور خارجه و سفیران و مدیران نمایندگی های سیاسی ایران در خارج از کشور با مقام معظم رهبری دیدار کردند.

در سخنان آیت الله خامنه ای نیز به موضوع مذاکرات هسته ای اشاره شد:

«نرمش قهرمانانه بر خلاف برخی تفاسیر، معنای واضحی دارد که نمونه آن در مسابقات کُشتی نمایان است. در این مسابقات اگر کسی قدرت داشته باشد اما انعطاف نداشته باشد قطعا شکست می خورد. اما اگر انعطاف و قدرت را به موقع مورد استفاده قرار دهد پشت حریف را به خاک می نشاند... ما در زمینه ادامه مذاکرات هسته ای منع نمی کنیم و کاری که دکتر ظریف و دوستان شان شروع کرده و خوب هم پیش رفته دنبال می شود اما این تجربه هم ذی قیمت است که متوجه شویم نشست و برخاست و حرف زدن با آمریکایی ها مطلقا تاثیری در کم کردن دشمنی آنها ندارد و بی فایده است.»

فارغ از موضوع هسته ای تقارن مرداد 93 با ماه مبارک رمضان سبب شد هر شب مراسمی و اغلب به صورت میهمانی های افطار برپا شود و در مرقد امام خمینی هم پس از سال ها علی اکبر ناطق نوری در شب بیست و یکم رمضان سخنرانی کرد.

او که درباره مولای متقیان و صفات او سخن می گفت یادآور شد:

«علی ع می گفت من اگر خلافت را بپذیرم کسانی را که پیش از من از بیت المال برای خود هزینه کرده اند رها نمی کنم و حساب آنها را می رسم.»

این چهره محافظه کار و در عین حال منتقد احمدی نژاد که در انتخابات سال 92 در کنار اصلاح طلبان از حسن روحانی حمایت کرده بود این اشاره تاریخی را از آن رو اورد تا به این سخن برسد:

« شخصی مسوولیتی را در کشور بر عهده می گیرد و هر طور که دلش خواسته خرج می کند. آن وقت می گویند تا زمانی که بر مسند است مصلحت نیست جلوی او را بگیریم. وقتی هم که از مسندش کنار رفت می گویند حالا که رفته است. دیگر مرده را لگد نزنیم. پس کی و کجا می خواهیم به حساب بیت المال رسیدگی کنیم؟!»

در یکی از همان شب های ماه رمضان رییس جمهوری ضیافتی هم به افتخار جوانان نخبه برگزار کرد.

یک استاد جوان – بهاره آروین- در این آیین گفت: «ما امروز می توانیم نفس بکشیم. می توانیم امیدوار باشیم اما اگر بار دیگر این دولت جایش را به دولت قبل بدهد چه؟... غول، غول است. می تواند پایش را دوباره بگذارد روی گلوی جامعه و نفس های جامعه را به شماره بیندازد. پس حالا که فرصت نفس کشیدن بازگشته وقت آن است که ما و جامعه مان بلند شویم و  روی پای خودمان بایستیم تا اگر دوباره ناگزیر از تحمل روزهای سخت شدیم بتوانیم از خودمان دفاع کنیم و غول، نتواند هر کار که دلش خواست انجام دهد.»

یادآوری دوران هشت ساله گذشته نه تنها در سخنان حجت الاسلام ناطق نوری در مرقد امام یا خانم دکترِ عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس در حضور رییس جمهوری صورت پذیرفت که در ضیافت افطاری که به افتخار اصحاب رسانه برپا شد نیز محمد قوچانی سردبیر ماهنامه مهرنامه یکی از سخنرانان بود و گفت:

« ما روزنامه نگار ماندیم و آنها رفتند. ما حتی مهاجرت نکردیم تا برگردیم هر چند که هجرت از راه های حفظ حیات و ایمان است. اما برای حفظ همین ایمان ماندیم و نرفتیم و از روزنامه به هفته نامه و از هفته نامه به ماهنامه و از ماهنامه به فصلنامه و از فصلنامه به سالنامه و از سالنامه به خانه رفتیم اما آن قدر ماندیم تا شما آمدید. آن قدر ماندیم تا آنها رفتند. آنها که جز با پول بیت المال نمی توانند روزنامه نگاری کنند اما کسانی را که با بذل جان و مال خود روزنامه نگاری می کنند غیر خودی می خوانند. اما آقای رییس جمهوری! ما از کوچ خسته شده ایم. یک جا نشینی حق ماست. چرا به کوچک ترین اشتباه یک رسانه و یک نهاد مدنی را به اشد مجازات محکوم می کنند؟»
 
در عرصه هنر و ادبیات، مرداد 93 شاهد خاموشی سیمین بهبهانی غزل سرای نامبردار معاصر بود که هر چند شعر کلاسیک را پاس می داشت اما به خاطر ابداع اوزان تازه عروضی به «نیمای غزل» شهرت یافته بود و از آنجا که سیاست بر همه امور سایه افکنده مرگ بانوی غزل ایران نیز دور از سیاست نبود.

کانون نویسندگان ایران از خانواده خانم بهبهانی انتقاد کرد که چرا زیر بار دفن جنازه در محلی غیر از امام زاده طاهر رفته است و گویا در مراسم تشییع در تالار وحدت شرکت نکردند اما داماد او – دوبلور مشهور ،ابوالحسن تهامی- در پاسخ گفت: اولا خانم بهبهانی پیش بینی می کرد که ممکن است اجازه دفن در امام زاده طاهر به هر دلیل داده نشود و مثلا گفته اند چون محل زندگی متوفا در کرج نبوده امکان پذیر نیست به همین خاطر گزینه دیگری هم در وصیت نامه آمده و آن دفن در محل مقبره خانوادگی است. ثانیا پیکر را که نمی توان معطل نگاه داشت و به هر حال باید به خاک سپرده شود و ثالثا چه تفاوت دارد که در خاک امام زاده طاهر آرام گیرد یا بهشت زهرا در حالی که درقلب ها باقی می ماند؟

نکته جالب در مراسم، حضور چهره های مشهور موسیقی بود به گونه ای که شهرام ناظری و همایون شجریان نیز قطعاتی را به صورت آواز اجرا کردند. کاری که در مراسم تشییع سابقه نداشته است. دست بر قضا در همان شب ها همایون شجریان «چرا رفتی» از سروده های سیمین بهبهانی را اجرا می کرد که بسیار هم با استقبال رو به روشد.

 در عرصه اخبار اجتماعی دو رخداد بحث انگیز شد. اولی افشای بخشنامه درون سازمانی شهرداری تهران برای جداسازی کارکنان مرد و زن از یکدیگر و توصیف این موضوع با عنوان «غیرت دینی » در سخنان پیش از خطبه های نماز جمعه محمد باقر قالیباف شهردار تهران بود که با واکنش وزارت کار و یادآوری تعهدات ایران به کنوانسیون های بین المللی حقوق کار در زمینه اعمال تبعیض جنسیتی رو به رو شد و دیگری اعلام آمادگی گروه انصار حزب الله برای راه اندازی گشت های موتوری که با مخالفت و هشدار وزارت کشور چنین مجالی نیافتند.

در شب های ماه رمضان تلویزیون ایران همچنین سریالی با عنوان «هفت سنگ» پخش می کرد که خیلی زود روشن شد بدون ذکر منبع و کسب اجازه از سریال مشهور «خانواده مدرن» یا «مدرن فامیلی» طابق النعل بالنعل کپی برداری شده است. تلویزیون البته این بار پشت این سریال ایستاد و ترجیح داد این قضیه را به روی خود نیاورد!

در صحنه های بین المللی نیز رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه خود را آماده انتخابات ریاست جمهوری در این کشور می کرد تا به عنوان اولین رییس جمهوری که با رای مستقیم مردم و نه پارلمان انتخاب می شود نام خود را ثبت کند و امید بیشتری داشته باشد تا در آیین های یکصدمین سال تاسیس جمهوری ترکیه که چند سال دیگر برگزار خواهد شد او رییس این جمهوری باشد.

در مرور سریع مرداد 1393 نمی توان از ابتکار نشریه حریم امام یاد نکرد که به مناسبت آغاز پنجاهمین سال حصر امام خمینی ویژه نامه ای در این باره منتشر و از دوران 245 روزه ای که رهبر فقید و بنیان گذار انقلاب اسلامی نه در زندان و نه در خانه خود یا تبعید که تحت نظر و در داوودیه و قیطریه تهران زندگی می کرد به عنوان حلقه مفقوده در زندگی نامه ایشان یاد کرد.

با این همه مهم ترین اتفاق که به هر سه حوزه سیاسی و فرهنگی و اجتماعی مربوط بود رای مثبت 145 نماینده اصول گرا به استیضاح وزیر اصلاح طلب علوم در دولت حسن روحانی بود تا عمر وزارت دکتر رضا فرجی دانا به یک سال نرسد و رایی را که در 5 آبان 1392 داده بودند در 29 مرداد 1393 پس گرفتند.

آنان سال قبل به جعفر میلی منفرد رای اعتماد نداده بودند و به تصریح رییس جمهوری پیغام فرستادند جعفر توفیقی را هم معرفی نکند ولی به رضا فرجی دانا رای اعتماد دادند و چون دیدند میلی منفرد و توفیقی دو بازوی او به حساب می آیند رای اعتماد خود را پس گرفتند و پس از آن موضوع وزارت علوم به چالشی پیش پای دولت بدل شد که تا آذرماه ادامه یافت و در این فاصله به گزینه های دیگر هم دست رد زدند که در ماه های مربوط و در روایت های آتی اشاره خواهد شد. آیا رای مثبت به استیضاح فرجی دانا واکنش پایداری ها به همان «به جهنم» روحانی بود یا وزیر علوم او بهای پی گیری موضوع بورسیه های غیر قانونی را پرداخت؟
ارسال به دوستان