۱۵ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۱۶:۰۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۴۶۲۱۶
تاریخ انتشار: ۱۵:۰۹ - ۲۵-۰۴-۱۳۹۳
کد ۳۴۶۲۱۶
انتشار: ۱۵:۰۹ - ۲۵-۰۴-۱۳۹۳

جوابیه انصار حزب الله به عصرایران و پاسخ سایت:‌ از موتورسوارهای لباس شخصی تا حکایت پرمعنای سعدی

انصار حزب الله:‌ ما نیاز به مجوز نداریم/ عصرایران: اگر قرار باشد هر کس به اداره ثبت شرکت ها برود و یک موسسه ثبت کند و موتورسوار به سراغ خانواده ها بفرستد که سنگ روی سنگ بند نمی شود.
عصرایران - چند روز قبل ، یادداشتی در عصرایران منتشر کردیم تحت عنوان «بازگشت "گشت های انصار حزب الله" ؛ واجب یا حرام؟!» (اینجا)
در پی انتشار آن مطلب ، موسسه فرهنگی انصار حزب الله، جوابیه زیر را به عصرایران ارسال کرد که به طور کامل منتشر می شود و در پایان توضیحات عصرایران می آید:

 مدير مسئول محترم پايگاه خبري عصرايران
سلام عليکم


احتراما پيرو درج تحليلي با عنوان «بازگشت گشت‌هاي انصار» مورخ 21 تير ماه 93 در پايگاه خبري متبوع جنابعالي جوابيه موسسه فرهنگي انصارحزب‌الله جهت درج در صفحات مجازي آن پايگاه خبري ارسال و مقتضي است وفق قانون مطبوعات و رسانه‌ها نسبت به بازتاب آن اقدام لازم معمول دارند.

1- ملاحظه اول مربوط به تيتر گزارش خبري آن رسانه است که با عنوان بازگشت گشت‌هاي انصار، عمل انصار را به وصف واجب يا حرام متصف نموده است.

اولا بحث بازگشت دوباره گروه‌هاي سيار امر به معروف مطرح نبوده و بلکه در مسير ارتقايي و وفق مقتضيات امر به معروف اکنون به مرحله امر به معروف سيار رسيده است.

ثانيا تحليلگر عصر ايران چگونه به خود حق مي‌دهد در مسند فتوا قرار گرفته و عمل ديگران را به واجب يا حرام محکوم کند.
جهت مزيد اطلاع بايد گفت بار کردن احکام تکليفي نظير حليت يا حرمت بر افعال مکلفان کار ويژه اختصاصي فقيهان صاحب فتواست و لاغير. گرچه بقيه افراد غير مجتهد در اظهار مطالب و نقد و نظر خود ذيحق و صالحند.

2- در بند اول نقد عصر ايران، نخست وظيفه بودن امر به معروف و نهي ازمنکر براي هر مسلمان بدون ترديد پذيرفته مي‌شود اما در ادامه پس از ذکر مثال بدون ربط مجددا وظيفه بودن امر به معروف نفي مي‌شود که بايد گفت تحليلگر عصر ايران چرا شعري بگويد که در قافيه‌اش درمانده ‌شود و براي فرار از بن بست فريضه ام الفرائض را از بيخ و بن نفي کند.
گرچه متاسفانه اين رويه در کل نقد عصر ايران اعمال شده و در ساير بندهاي نقد نيز با ديدي منفي انگار دچار مخالف خواني مفرط شده است.

پرواضح است که هرکنش و فعاليت گروهي و جمعي منوط به نظم و سازماندهي است وذکر قيد نظم و سازماندهي پس از واژه امر به معروف تغييري در ماهيت مسئله نداده و از وظيفه شرعي و قانوني و همگاني بودن آن نمي‌کاهد تا نيازمند مجوز گردد.

خوشبختانه در نظام مقدس جمهوري اسلامي قوانين اساسي و عادي همگي منطبق بر شريعت اسلام است و هر آنچه قانوني است حتما شرعي هم هست و اصولا کار ويژه شوراي نگهبان در نظارت استصوابي براي هميشه شبهه و توهم تعارض و دوگانگي قوانين شرع را منتفي و بلامحل مي کند.

تحليل نويس عصر ايران پس از تکيه بر مسند مجتهد صاحب فتوا اين بار پارا فراتر نهاده و خود را –معاذ الله- در مسند خداوند عالم السر و الخفيات پنداشته و امر به معروف انصار را داراي ظاهر ديني قلمداد مي کند که بايد پرسيد اي داناي اسرار و باطن اعمال! لطفا بفرماييد باطن امر به معروف انصار چيست که شما آن را به ظاهر ديني متهم مي سازيد؟!

3- سزاوار بود که عصر ايران ذکر مي‌کرد چگونه احراز کرده است که تذکرات امر به معروف انصار اثرگذار نيست. مگر آن که خداي ناکرده بپذيريم نويسنده نقد خود از هنجارشکناني بوده است که در معرض تذکر انصار قرار گرفته و بي اثر بودن آن را تجربه کرده است، وانگهي فتواي حضرت امام(ره) و مراجع عظام در وجوب امر به معروف و نهي ازمنکر «احتمال اثر» است و نه تاثير قطعي و صد در صد.

نويسنده با کدام مشاعر باطن بين، حتي احتمال تاثير در مخاطبان امر به معروف و نهي از منکر را منتفي اعلام مي‌کند در حالي که رهبر معظم انقلاب در رهنمودهاي خود باتاکيد بر موثر بودن تذکر لساني در واقع هر نوع شبهه‌ بي اثر بودن امر به معروف را رد کرده‌اند.

زير سوال بردن امر به معروف مومنان حزب‌الله به بهانه سياسي بودن تهمت ناجوانمردانه‌اي است که شوربختانه پيش از اين در قاموس معاندان فتنه گر و برانداز سابقه درازي دارد و چون سخنی واهي و بي‌دليل است از اهميتي براي پاسخ برخوردار نیست. آنچه مهم است روحيه نهراسيدن مومنان از سرزنش ملامت‌گر است که بحمدالله در حد اعلا موجود است.

4- به راستي؛ بايد احتمال وجود مفسده در امر به معروف و نهي ازمنکر را با کدام معيار ارزيابي کرد. آيا ناخوشايندي عده‌اي ليبرال مسلک دنيازده و يا برخي سکولارهاي وطني معیار و ملاک سنجش ترتب مفسده بر امر به معروف است و يا مفسده در نظر فقهاي عظام و در فرهنگ فقاهت تعريف و حدود ويژه خود را دارد. آيا روش امر به معروف انصار- که ضمنا روش ويژه‌اي نيست- به ضرر اسلام و انقلاب و نظام جمهوري اسلامي است و بايد تعطيل شود اما سيل بنيان‌کن لاابالي‌گري و نابودي حيا و نجابت بايد به حال خود رها باشد- فاين تذهبون- نظر گروه دانشگاهي پيشکش کساني باد که به علم سکولار دل خوشند. به فضل الهي در جمع برادران انصار به حد کفايت اساتيد و حائزان تحصيلات عالي موجود و دست اندرکار رتق‌و‌‌فتق امور و ارائه نظر و شور و مشورت جمعي مي‌باشند. اگر چه هرکز خود را بي نياز از نقد و نظر و رهنمود سازنده حوزويان و دانشگاهيان نمي‌پندارند.

نکته شايان توجه آن که اجراي حدود‌الهي و انجام فريضه امر به معروف ونهي ازمنکر هرگز وابسته به هوي و هوس و خوشايند يا ناخوشايند افراد نيست. فسق علني مستحق تذکر امر به معروف و نهي از منکر است هر چند به مذاق هنجارشکن مرتکب جرايم آشکار ناخوش باشد.

5- براي هزارمين بار مي گوييم وظيفه و کار ويژه ماموران نيروي انتظامي و برادران انصارحزب‌الله تفاوت‌هاي اساسي دارد اگر چه برادران آمر به معروف انصارحزب‌الله نيز يقينا در حيطه کاري خود که همان تذکر لساني است مجرب و منضبط و آگاهند.

نکته پاياني آن که متاسفانه عصر ايران با برخورد ناقص و سطحي و يا تغافل از مواضع تبيين شده دبير کل انصارحزب‌الله در گفت و گو با ايسنا به سرنوشت آن مدعي پهلواني دچار شده که مي‌خواست تصوير شير بر بازو و نقش کند اما به دليل بي‌طاقتي از خير دم و يال و شکم شير گذشت و به جای نقش شیر بربازو به نقش شمایی مبهم و گنگ بسنده کرد!
چه نيکوست برادران ما در عصر ايران نقد خود را مجددا بازبيني کنند که آيا با اين اما و اگرها، آن هم بدون آگاهي کافي از تمام سخن مورد انتقاد خود به وادي نفي مطلق عمل به فريضه مقدس ام الفرايض- امربه معروف و نهی از منکر- نيفتاده و ناخواسته مدافع وضع نابهنجار موجود نشده‌اند!

والعاقبه للمتقين
والسلام
روابط عمومي انصارحزب‌الله
حسین روشنی


پاسخ عصرایران به جوابیه انصار حزب الله

در ابتدا، از روابط عمومی انصار حزب الله سپاسگزاریم که پاسخگو بوده و در عین حال،‌ ما را نقد کرده اند. اما درباره توضیحات این مؤسسه چند نکته وجود دارد که به نظر می رسد ذکر و تذکرشان خالی از تأمل نباشد:

1 - ما را متهم کرده اند که در مسند فتوا قرار گرفته و حکم صادر کرده ایم و پرسیده اند:‌ "تحليلگر عصر ايران چگونه به خود حق مي‌دهد در مسند فتوا قرار گرفته و عمل ديگران را به واجب يا حرام محکوم کند؟!" و سپس یادآور شده اند:"جهت مزيد اطلاع بايد گفت بار کردن احکام تکليفي نظير حليت يا حرمت بر افعال مکلفان کار ويژه اختصاصي فقيهان صاحب فتواست و لاغير."

خدمت برادران عرض می شود که:
اولاً در کجای تحلیل عصرایران ، فتوا صادر شده است؟ فقط "سؤال" شده است که بر اساس دو اصل مقدماتی امر به معروف و نهی از منکر که عبارتند از " احتمال اثر گذاری"‌ و "نبودن مفسده"‌، آیا روشی که آقایان برای امر به معروف و نهی از منکر به کار می گیرند، واجب است یا طبق فتوای امام در مسأله 2791 رساله حضرت امام خمینی (ره) حرام؟
دوستان حتماً فرق بین "فتوا"‌و "سؤال" را می دانند و در جریان هستند که آنچه در این باره گفته شد، بازخوانی رساله حضرت امام(ره) بوده است نه فتوای تحلیلگر عصرایران.

ثانیاً برادرانی که می گویند"بار کردن احکام تکلیفی نظیر حلیت و حرمت بر افعال مکلفان کار ویژه اختصاصی فقهاست"‌ ، چگونه به خود اجازه می دهند درباره دیگران چنین کنند و مدام این و آن را متهم نمایند؟ ( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ  : ای کسانی که ایمان آورده اید، چرا بدانچه می گویید عمل نمی کنید،خداوند سخت به خشم می آيد که بگویید آنچه را عمل نمی کنید؟ "سوره مبارکه صف ،آیتین 2 و 3")

اگر دوستان فقط به همین جمله ای که در جوابیه شان نوشته و زیرش را مهر و امضا کرده اند، پایبندی عملی داشتند، رفتارشان خیلی متفاوت تر و اسلامی تر بود. امید که همه ما عامل به گفتار خود باشیم.

2 - تصریح کرده اند که در جمهوری اسلامی ، هر آنچه قانونی است ،‌حتماً شرعی هم هست و در ادامه ، فرموده اند امر به معروف نیازی به مجوز ندارد.
هر دو سخن کاملاً‌ درست است اما یادشان رفته است که بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ، هر گونه اقدام اجتماعی سازماندهی شده و جمعی ، نیازمند مجوز از مراجع قانونی است.
 به عنوان مثال، هم امر به معروف و نهی از منکر در قانون اساسی ذکر شده (اصل 8) و هم آزادی تجمعات و راهپیمایی ها (اصل 27). با این تفاوت که در انتهای اصل 8 تصریح شده است که شرایط و حدود و کیفیت  امر به معروف و نهی از منکر را قانون معین می‌کند ولی در اصل 27 چنین قیدی وجود ندارد.
با این حال ، هیچ کس نمی تواند با استناد به اصل 27 ،‌هر روز در خیابان ها تجمع کند بلکه باید از نهادهای ذیربط مجوزهای لازم را اخذ کند. وقتی درباره اصل 27 چنین است ،‌ به طریق اولی، درباره اصل 8 نیز چنین است و هر گونه کار گروهی و سازماندهی شده جمعی، باید مستند به قانون و مجوزهای قانونی باشد و نمی توان گروه گروه موتورسوار را به نقاط مختلف شهر اعزام کرد تا جلوی مردم را بگیرند و به آنها تذکر بدهند.

حال با توجه به گفته خود برادران که "هر آنچه قانوني است حتما شرعي هم هست"‌ سوال این است که " آیا کار بدون مجوز قانونی اینان شرعی هست یا نه؟" (دقت فرمایند که "سؤال" کردیم ، "فتوا" ندادیم!‌)

وانگهی مگر نمی گویند امر به معروف لسانی وظیفه همگانی است (که با لحاظ شروط فقها هست) ؛ پس چرا برای انجام این فریضه حتماً باید در قالب «مأموریت» به «محدوده جغرافیایی مشخص شده»‌، «اعزام» شوند؟(ر.ک به سخنان رئیس انصار در گفت و گو با ایسنا‌: اینجا) مگر نه این است که باید به عنوان یک فرد مسلمان ، هر جا که شرایط میسر بود این فریضه را محقق کنند و مثلاً در یک مهمانی خانوادگی ، اگر دیدند یکی از اعضای فامیل نیازمند راهنمایی است و احتمال اثر هم هست و بیم مفسده هم نیست، با رعایت سلسله مراتب ، امر به معروف و مهی از منکر کنند؟ پس چه نیازی به این همه سر و صدا و موتورسوار و مأموریت و اعزام و محدوده های جغرافیایی مشخص شده و ...؟!

3 - فرمایش کرده اند که عصرایران امر به معروف و نهی از منکر را از بیخ و بن نفی کرده است و در پایان هم تکرار کرده اند که این فریضه "نفی مطلق" شده است!
این در حالی است که ما در بند یک مطلب مورد نقد ایشان به زبان سلیس فارسی این کلمات را نوشته ایم: «در این که امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یکی از فروع دین ، وظیفه هر مسلمانی است تردیدی وجود ندارد.» و در ادامه «روش» انصار حزب الله را در برپایی این فریضه نقد کرده ایم.
اگر آقایان از این عبارت صریح،‌ برداشت نفی مطلق کرده اند که حوالت شان می دهیم به فرهنگستان زبان و ادب فارسی.

اگر هم فکر می کنند که هر کس روش آنها را نقد کند مخالف فرائض دینی است ،‌دیگر حرفی برای گفتن باقی نیست جز این که این تمثیل را بیاوریم که اگر کسی نمازگزاری را دید که نمازش را اشتباه می خواند و به وی تذکر دهد که این روش نماز خواندن درست نیست، کسی نمی تواند به تذکر دهنده بگوید تو اصل نماز را از بیخ و بن نفی کردی!

4 - در بند 2 جوابیه انصار، تلویحاً پدیده ای به نام «مخالف خوانی مفرط»‌ نکوهش شده است که جای خرسندی دارد و امیدواریم برادرمان در انصار حزب الله نیز از این رفتار به دور باشند.

5 - یک جوابیه و اتهام پشت اتهام! بخوانید:‌ «تحليل نويس عصر ايران پس از تکيه بر مسند مجتهد صاحب فتوا اين بار پارا فراتر نهاده و خود را –معاذ الله- در مسند خداوند عالم السر و الخفيات پنداشته و امر به معروف انصار را داراي ظاهر ديني قلمداد مي کند که بايد پرسيد اي داناي اسرار و باطن اعمال! لطفا بفرماييد باطن امر به معروف انصار چيست که شما آن را به ظاهر ديني متهم مي سازيد؟!»

حالا خوب است که عین متن عصرایران در دسترس است(اینجا) و الّا اگر کسی بدون خواندن آن ،‌جوابیه انصار را می خواند به این باور قطعی می رسید که در اینجا کسی ادعای خدایی کرده است!

آنچه عصرایران نوشته، این است: «از سخنان دبیر کل تشکل انصار حزب الله چنین بر می آید که آنها برای آنچه امر به معروف سازماندهی شده می خوانند مجوزی ندارند و لذا کارشان هر چند که ظاهر دینی دارد، خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران است.» و «اگر هدف، چیز دیگری جز امر به معروف و نهی از منکر است و مثلاً پای بازی های سیاسی در میان است، امر دیگری است که نباید در لوای دین و امر به معروف و نهی از منکر صورت گیرد.»

حالا معلوم نیست از کجای این نوشته،‌ بر می آید که عصرایران -العیاذ بالله- ادعای خدایی کرده است؟! از این گذشته ،‌چرا آقایان از این که گفته ایم کارشان ظاهر دینی دارد، ناراحت شده اند؟‌ مگر کارشان ظاهر دینی هم ندارد؟!

در ضمن پرسیده اند: «لطفا بفرماييد باطن امر به معروف انصار چيست؟» که عرض می کنیم «به خاطر این که خدا نیستیم ،‌ نمی دانیم» و فقط یک سؤال می کنیم و آن این که چرا در این زمان ، احساس وظیفه دینی تان «در مسير ارتقايي و وفق مقتضيات امر به معروف اکنون به مرحله امر به معروف سيار رسيده است»؟!  

6 - در بند 3 نوشته اند: «سزاوار بود که عصر ايران ذکر مي‌کرد چگونه احراز کرده است که تذکرات امر به معروف انصار اثرگذار نيست. مگر آن که خداي ناکرده بپذيريم نويسنده نقد خود از هنجارشکناني بوده است که در معرض تذکر انصار قرار گرفته و بي اثر بودن آن را تجربه کرده است.»

اگر دوستان یک بار ، آن هم به طور معمولی و نه با دقت بالا نوشته عصرایران را می خواندند، جواب سؤال شان را می دیدند که نوشته بودیم و تکرار می کنیم که «خدای متعال به انسان موهبتی به نام عقل و نعمتی به نام حافظه داده است. اگر با این دو عطیه الهی، موضوع را بررسی کنیم به این نتیجه  می رسیم که اگر این روش ها اثربخش بود، در طول سه دهه گذشته که بارها و بارها آزموده شده، باید جواب می داد و امروز حتی یک زن و دختر بدحجاب هم نداشتیم.»

جالب این که آقایان این جواب را (فارغ از درست یا نادرست بودنش) در متن اصلی ندیده اند و نتیجه گرفته اند که اگر ما گفته ایم که کارهای شما اثر مثبت ندارد، معنی اش این است که لابد خودمان هنجار شکنی هستیم که قبلاً از سوی انصار مورد تذکر قرار گرفته ایم و متنبه نشده ایم!
واقعاً آفرین بر این استدلال بسیار قوی که مبتنی بر این طرز فکر است که اگر مشکلی هست ، از خودتان است ، ما منزّهیم!

7 - نوشته اند: «زير سوال بردن امر به معروف مومنان حزب‌الله به بهانه سياسي بودن تهمت ناجوانمردانه‌اي است که شوربختانه پيش از اين در قاموس معاندان فتنه گر و برانداز سابقه درازي دارد و چون سخنی واهي و بي‌دليل است از اهميتي براي پاسخ برخوردار نیست. آنچه مهم است روحيه نهراسيدن مومنان از سرزنش ملامت‌گر است که بحمدالله در حد اعلا موجود است.»

به نظر می رسد روحیه «خود مؤمن بینی» بیش از روحیه «نهراسيدن از سرزنش ملامت‌گر» در میان بعضی برادران رواج دارد. به خدا پناه می بریم از خود بزرگ بینی!

8 - در بند 4 نوشته اند: «به راستي؛ بايد احتمال وجود مفسده در امر به معروف و نهي ازمنکر را با کدام معيار ارزيابي کرد. آيا ناخوشايندي عده‌اي ليبرال مسلک دنيازده و يا برخي سکولارهاي وطني معیار و ملاک سنجش ترتب مفسده بر امر به معروف است و يا مفسده در نظر فقهاي عظام و در فرهنگ فقاهت تعريف و حدود ويژه خود را دارد. آيا روش امر به معروف انصار- که ضمنا روش ويژه‌اي نيست- به ضرر اسلام و انقلاب و نظام جمهوري اسلامي است و بايد تعطيل شود اما سيل بنيان‌کن لاابالي‌گري و نابودي حيا و نجابت بايد به حال خود رها باشد.»

در پاسخ می گوییم: اولاً پاسخ سوال تان را در همان مطلب اصلی داده ایم ولی گویا اصرار عجیبی دارند برای گفتن حرف خودشان بی توجه به حرف دیگران.
در مطلب مورد اشاره نوشته بودیم:
«سوال اینجاست که آیا روشی که انصار حزب الله در پیش گرفته است، به نفع اسلام و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است یا مردم را بدان بدبین می کند؟ این نوشتار در این باره قضاوت نمی کند و آن را به مردم وا می گذارد. فقط پیشنهاد می شود یک گروه دانشگاهی بی طرف،‌این موضوع را مورد بررسی علمی و میدانی قرار دهد و نتیجه هر چه باشد، همه بدان تمکین کنند. اگر نتیجه این بود که مردم به اسلام و انقلاب و نظام خوش بین می شوند، این کار را در یک چارچوب قانونی ادامه دهند ولی اگر نتیجه این بود که کارهای انصار حزب الله مردم را بدبین می کند، اقدامات شان را برای همیشه متوقف کنند.»

می بینید که هم مشکل را گفته ایم و هم پیشنهاد کرده ایم یک گروه دانشگاهی بی طرف موضوع را به طور علمی بررسی کند. پس این همه عصبانیت و کلمات آشفته و متهم کردن زمین و زمان به "لیبرال مسلک دنیا زده"‌،‌"سکولارهای وطنی"‌،" لاابالی گری"‌و "نابودی حیا و نجابت"‌ برای چیست؟!

روی مسأله و اختلاف مشخص است:‌ ما می گوییم روش شما در امر به معروف و نهی از منکر، به ضرر نظام و انقلاب است و شما می گویید به ضرر نیست.
حرف هر کدام از ما می تواند درست یا نادرست باشد. ما راهی برای حل علمی مسأله پیشنهاد کرده ایم و گفته ایم یک گروه دانشگاهی بی طرف ، برود و مسأله را بررسی علمی و میدانی کند. این که این همه فحش و ناسزا ندارد. اگر شما راه معقول تری دارید بفرمایید.

تازه به همین هم بسنده نکرده و نوشته اند:«نظر گروه دانشگاهي پيشکش کساني باد که به علم سکولار دل خوشند.»
این در حالی است که کسی نگفته سکولارها مسأله را بررسی کنند ، بلکه گفته ایم  یک گروه دانشگاهی «بی طرف» این مهم را بر عهده بگیرد.

تأسف انگیز است که برادران انصار به افرادی جز خود ، حتی اگر «بی طرف» باشند انواع انگ ها را می زنند و بعد هم می گویند:‌ «در جمع برادران انصار به حد کفايت اساتيد و حائزان تحصيلات عالي موجود و دست اندرکار رتق‌و‌‌فتق امور و ارائه نظر و شور و مشورت جمعي مي‌باشند».

9 - در بند آخر نوشته اند: «براي هزارمين بار مي گوييم وظيفه و کار ويژه ماموران نيروي انتظامي و برادران انصارحزب‌الله تفاوت‌هاي اساسي دارد.»
با این بند از نوشته برادران انصار موافق هستیم. اگر نیروی انتظامی توسط مأمورانش ،‌ تذکر لسانی می دهد و حتی در برخی موارد افراد را جلب هم می کند، این کار را به حکم قانون و مقام قانونی انجام می دهد و فرد تذکر دهنده هم با لباس فرم و نامش که بر روی آن نوشته شده ،‌ قابل شناسایی است تا اگر خودش هم تخلفی کرد ، مردم بدانند که باید به کجا مراجعه و علیه چه کسی اقامه دعوا کنند؟ نه این که یک عده بروند و در اداره ثبت شرکت ها ، یک موسسه ثبت کنند و یک عده را خارج از موسسه خودشان سازماندهی کند و به اسم امر به معروف و نهی از منکر با موتور به خیابان ها بفرستد.
اگر قرار باشد هر کس به اداره ثبت شرکت ها برود و یک موسسه ثبت کند و سپس مدیرعامل مؤسسه ،‌از بیرون عضو گیری کند و موتورسوار به سراغ خانواده ها بفرستد که سنگ روی سنگ بند نمی شود.
راستی آیا همه ایرانی ها می توانند با ثبت موسسه در اداره ثبت شرکت ها ، از این کارها بکنند؟!
 
10 - مرقوم کرده اند:‌ «عصرایران به سرنوشت آن مدعي پهلواني دچار شده که مي‌خواست تصوير شير بر بازو و نقش کند اما به دليل بي‌طاقتي از خير دم و يال و شکم شير گذشت و به جای نقش شیر بربازو به نقش شمایی مبهم و گنگ بسنده کرد!»

با صراحت تمام می گوییم که اتفاقاً آنچه گفتیم ، کاملاً هم شفاف و گویا بوده است ولی چون اصل مطلب را خوب نخوانده اند (که از جوابیه شان چنین بر می آید) برای خودشان "مبهم و گنگ"‌ آمده است. بنابراین خیلی شفاف و بی تعارف خدمت برادران مان در انصار حزب الله عرض می کنیم که دوستان! روشی که طی می کنید و انشاء الله که در آن صدق نیت دارید، ره به خطاست و یاد آور این حکایت سعدی بزرگ که فرمود:
« ناخوش آوازی به بانگ بلند قرآن همی‌خواند؛ صاحب دلی برو بگذشت، گفت: ترا مشاهره(دستمزد) چندست؟
گفت: هیچ.
گفت: پس این زحمت خود چندین چرا همی‌دهی؟
گفت: از بهر خدای می‌خوانم.
گفت: از بهر خدای مخوان؛
گر تو قرآن بدین نمط  خوانی   ببری رونق مسلمانی.
ارسال به دوستان