عصرایران ؛ مریم جعفری - "طالبان
هفته آینده در نشست پاریس برای مذاکره درباره آینده افغانستان شرکت میکند اما این
گروه گفتوگویی درباره صلح و آشتی نخواهد داشت."
این بخشی از سخنان سخنگوی
گروه شبه نظامی طالبان است.
گفته شده که نشست پاریس که توسط یک
کارشناس فرانسوی در حومه پاریس برگزار میشود، قرار نیست نتایج مشخصی داشته باشد
اما یک بار دیگر این فرصت را فراهم میکند تا بازیگران اصلی افغانستان رو در روی
هم بنشینند.
این در حالی است که جنبش تندرو طالبان ثابت کرده که به دنبال جنگ خونینی
در افغانستان است و اصلیترین تهدید در مقابل آنان، دولت کابل است.
طالبان همچنین
تهدید کرده است که پاکستان را بیثبات میکند ؛ کشوری که کنترل مناطق شمال شرقی آن
را در دست دارند و به خاطر انبوه حملات انتحاری و دیگر حملات سرزنش میشوند اما همچنان بر اقدامات خود اصرار می ورزند.
بسیاری
از شاهدان اکنون بر این باورند که صلح آینده در افغانستان تنها در شرایطی مهیا میشود
که دولت کابل با طالبان مذاکره کند.
قوانین تند و تلخ
طالبان
در اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی در شمال پاکستان به دنبال عقبنشینی ارتش شوروی سابق از
افغانستان به وجود آمد. پس از گسترش جنبش پشتوها، طالبان در پائیز سال ۱۹۹۴ حوزه
نفوذ خود را گسترش داد.
آنان در ابتدا
در مکانهایی رشد یافتند که با پول و سرمایه عربستان سعودی اداره میشدند و از همان
ابتدا توسط وهابیون افراطي عربستان و سرویسهای اطلاعاتی پاکستان حمايت ميشدند.
افغانها که از تندروهای مجاهدین و مبارزات دهه ۸۰ میلادی و ناامنی های گسترده ، خسته شده بودند، از
حمکرانی طالبان در روزهاي نخست، به خوبی استقبال کردند. در
ابتدا مردم افغانستان به این گروه خوشبین بودند و گمان میکردند، آنها میتوانند
به جنگهای داخلی افغانستان پایان دهند؛ به همین دلیل طالبان پیشروی خود را از
جنوب افغانستان آغاز کرد و در مدت کوتاهی ایالات مختلف افغانستان را یکی پس از دیگری
به تصرف خود درآورد.
آنان به مردم وعده دادند با تجارت در مناطق پشتون در پاکستان و
افغانستان، صلح و امنیت را به کشور بازگردانند و اگر به قدرت برسند قانون شریعت و
اسلام را اجرا کنند.
اما در دوران حکومت آنان سیاهترین دوران در افغانستان رقم خورد ؛
مردان باید ریش میگذاشتند و زنان بدون برقع نمیتوانستند در اماکن عمومی ظاهر
شوند.
آنان در هر دو کشور قوانین اسلامی افراطی را اجرا میكردند و به دلایل واهی
بسیاری از افراد را در ملأعام گردن زده میزدند.
طالبانیها تلویزیون، موسیقی و سینما
را ممنوع کردند و مخالف تحصیل دختران بودند؛ اكثر مردانی که به این جنبش پیوسته
بودند، در مدارس ویژه آنان در پاکستان تحت آموزش قرار میگرفتند.
پاکستان همراه با
عربستانسعودی و امارت متحده، یکی از سه کشوری بود که به قدرت رسیدن طالبان در
افغانستان را در اواسط دهه ۹۰ میلادی به رسمیت شناخت. اسلامآباد همچنین آخرین
کشوری بود که روابط دیپلماتیک خود را با این گروه تروریستی قطع کرد.
جهان پس از
حملات ۱۱ سپتامبر به مرکز تجارت جهانی آمریکا، نگاه خود را به افغانستان تغییر
داد.
پاکستان، چالش اصلی
دولت
"حامد کرزی" رئیس جمهوری افغانستان، در موقعیت بسيار دشواری قرار داد.
از همین رو، او تلاش میکند که روابط افغانستان را با همسایه نه چندان دوستداشتنیاش،
پاکستان بهبود بخشد ؛ پاکستانی که برغم گزارشهای فراوان مبنی بر اینکه سرویسهاي
امنیتی اسلامآباد از طالبان حمایت میکنند، همواره پناه دادن به شبهنظامیان را
تکذیب میکند!
از سوی دیگر ، کرزی به مناسبتهای مختلف گفته است که گفتوگوهای صلح
با طالبان تنها در شرایطی موفق میشود که پاکستان دست از حمایت از آنان بردارد. یکی
از مشاوران او نیز در اینباره میگوید که اگر شما هزاران راه برای مذاکره با
طالبان پیدا کنید و پاکستان را در نظر نگیرید، تمامی این راه به بنبست میرسد، اما
اگر راه کوچکی را بیابید که پاکستان با آن موافقت کند، مطمئنا به نتایج خوبی دست مییابید.
بازگشت طالبان
برخی از مقامهای عالیرتبه در افغانستان هشدار میدهند که برخی از اعضای دولت کابل معتقدند طالبان ممکن است دوباره به عرصه حکومتی و سياسي بازگردد.
آنان بر اين
باورند كه مقامات به طالبان میگویند "به ما نگاه کنید، ما با شما مهربان هستیم
و در عوض طالبان به آنها میگوید که حمایت خود را ثابت کنید و حتی در برخی موارد
آنان از مقامات میخواهند که در حمل سلاح، اجرای حملات انتحاری و یا در مسیر دستیابی
به تجهیزات به آنان کمک کنند"!
کارشناسان نیز میگویند که یکی دیگر از دلایل
بازگشت طالبان آن است که سیاستهای دولت منتخب برای بازسازی و برقراری نظم شکست
خورده است. نیروهای امنیتی افغان را اغلب افراد بیسواد تشکیل میدهند و این مسئله
مانع اصلی برای جلوگیری از قاچاق موادمخدر و در نتیجه عدم برقراری آرامش است.
با
وجود گزارشهای متعدد مبنی بر فروش اسحله نظامیان به گروههای شبهنظامی و حتي زمانی که مقامهای رسمی افغان میپذیرند که
ارتش و پلیس با فسادهاي بي شماري روبهرو هستند، سران ارشد كابل تنها به گفتن این
جمله بسنده میکنند که هیچ اشتباه سیستماتیکی را مرتکب نشده اند. یکی از مقامهای
ارشد افغانی در اینباره به شبكه خبري "بيبيسي" میگوید "حقیقت
آن است که نظامیان گلولهها و سلاحهای خود را در بازار به بالاترین قیمت میفروشند
و گاهی این خریداران همان اعضای طالبان و گروههای مرتبط با آنان هستند."
به گفته كارشناسان، در داخل افغانستان نیز صدای واحدی وجود ندارد. اپوزیسیون دولت که
بخشی از قدرت سیاسی را نیز در اختیار خود دارد، مدعی تصمیم درباره مذاکره با
طالبان است، اما دولت از طرفي دیگر میخواهد خودش این پروسه را رهبری کند.
این
اختلاف آرا باعث شده است تا از طرفی اعتماد به رهبری در افغانستان مورد تردید قرار
بگیرد و از طرف دیگر هم مخالفان امتیازهاي بیشتري را طلب كنند.
از سوی دیگر، آمریکا
با حضور بيشتر قصد دارد تصمیمگيرنده نهايي باشد و با استفاده از استراتژي
"بازی با وقت" راه را برای اعمال سیاستهای کلان منطقه ای خود هموار
کند.
منابع:
ای.بی.سی نیوز
دانشنامه ویکی پدیا
سایت شورای روابط خارجی آمریکا