کارگردان فیلم سینمایی «اخراجیها ۳» معتقد است این فیلم به طور مشخص به جریانات انتخابات سال ۸۸ اشاره نمیکند و نباید برای شخصیتهای فیلم مابه ازای خارجی متصور شد.
به گزارش خبر، «میدانم شمشیرهایشان را تیز کردهاند، اما با انتقادهایشان نمیتوانند شاهد مرگ یک منتقد باشند!» این مسعود دهنمکی است که اینگونه از «اخراجیهای ۳» دفاع میکند. رزمنده اسبق، فعال سیاسی سابق و روزنامهنگار پیشین که در دهه ۸۰ فیلمسازی را پیشه اصلی خود قرار داده، پیش از اولین اکران بخش سوم فیلم «اخراجیها» درباره تازهترین ساختهاش سخن میگوید؛ فیلمی که به دلیل موضوع سیاسیاش بیشک باری دیگر بحثهای بسیاری به راه خواهد انداخت.
به نظر میرسد، مراحل فنی فیلم «اخراجیهای ۳» خیلی با عجله انجام شد و حتی این مسئله باعث شد اکران فیلم به تعویق بیافتد.گفته بودم فیلم قطعا برای یکشنبه شب آماده نمیشود و در خوشبینانهترین حالت ممکن است به دو روز آخر جشنواره برسد. از اینکه مجبور شدیم مونتاژ فیلم را خیلی سریع پیش ببریم راضی نیستم و معتقدم این اتفاق میتواند به فیلم ضربه بزند. فعلا تمام تلاشمان این است که فیلم را سریعتر به جشنواره برسانیم، اما بعد از جشنواره حتما باید سر فرصت یکبار دیگر فیلم را روی میز مونتاژ ببریم و تغییراتی در آن داشته باشیم.
فیلمبرداری را خیلی دیر شروع کردید و دور از ذهن نبود که این اتفاق بیافتد.چاره ای نداشتم. دو مشکل اساسی وجود داشت که کارمان را به تاخیر انداخت. اول این که فیلم نیاز به پیشتولید وسیعی داشت و دوم اینکه چون فیلم بازیگران زیادی داشت، نفرات کلیدیمان درگیر بازی در پروژههای دیگر بودند. مثلا شریفینیا باید در «کلاه پهلوی» بازی میکرد و امین حیایی هم همینطور. اکبر عبدی و رویگری هم در پروژههای دیگری مشغول بودند. باید با این مشکلات زمانی شروع میکردیم که همه شخصیتهای اصلی فیلم را در اختیار داشته باشیم.
«اخراجیهای ۳» از همان روزهای انتخابات سال قبل سر و صدای زیادی به پا کرد. این که همان روزها گفتید، میخواهید فیلمی با محوریت انتخابات بسازید.به هرحال، خیلی برایم مهم بود که درباره سه دوره از جنگ فیلم بسازم. دوره اول، روزهای جنگ بود. دوره دوم، زمان اسارت بود و در قسمت سوم مسائل اجتماعی روزهای بعد از جنگ.
اما فیلم شما درباره انتخابات سال ۸۸ است.نه، این طور نیست. من درباره همه رقابتهای انتخاباتی و مناسبات سیاسی بین جناحها فیلم ساختهام. درباره همه رقابتهای سیاسی که در دو دهه بعد از جنگ اتفاق افتاده. اصلا این فیلم ادامه همان دعواهای سرخ و آبی است که در «کدام استقلال، کدام پیروزی» ساختم. حالا ممکن است هر کس برداشتی از فیلم داشته باشد. من فیلمی درباره همه این دعواهای حیدری - نعمتی ساختم که همیشه در فضای سیاسی بوده، نه فقط یک انتخابات خاص! تازه موضوع انتخابات تنها بخشی از قصه است، نه همه آن.
اما با جزئیاتی که درباره فیلم منتشر شده، به نظر میرسد محوریت فیلم روی انتخابات است.ما در دیالوگهای فیلم با همه شوخی کردهایم. از تکه کلامهای همه سیاسیون استفاده کردیم، اما حداقل خودم حاضر نیستم برای شخصیتهای فیلم مابهازای خارجی قائل شوم. ممکن است تماشاگران فیلم این کار را بکنند. به هر حال فیلم یک طنز سیاسی است. به سبکی که دهههای قبل گل آقا در فضای رسانههای مکتوب به آن می پرداخت.
حالا بگذارید فیلم اکران شود، بعد میبینید که من یک طرفه به قاضی نرفتم و سعی کردم با همه شوخی کنم. امیدوارم که جناحهای سیاسی هم سعهصدر به خرج بدهند و بپذیرند این فیلم یک طنز سیاسی است. این بار چون خودم تهیهکنندگی فیلم را هم بر عهده داشتم دستم در گرفتن سکانسها بازتر بوده و محدودیتهایم این بار کمتر از قبل بود.
اما از همین حالا تقریبا میشود پیشبینی کرد فیلمتان با انتقاد جدی منتقدان مواجه میشود.شنیده ام دارند شمشیرهایشان را تیز میکنند، اما نمیتوانند با انتقادهایشان مرا وادار به ساخت فیلمهای خنثی کنند. همانطور که با توقیف نشریاتم نتوانستند، قلمم را بشکنند. در سینما هم دیدید با توقیف «فقر و فحشا» یا با حمله همه جانبه به «اخراجیها» نمیتوانند، شاهد مرگ یک منتقد باشند!
منظورتان این است که حالا دیگر حرفه شما فیلمسازی شده و دیگر دهنمکی یک فعال سیاسی نیست؟تقریبا همه سینماگران ما سیاسی هستند. مگر سینماگری میشناسید که دید سیاسی نداشته باشد؟ در این صورت که اصلا خلق ژانر فیلم سیاسی بیهوده بود.
اما به خیلی از سینماگران اجازه ساختن فیلم سیاسی نمیدهند.اتفاقا این طور نیست. دیگران از این جناح یا آن جناح پول میگیرند تا فیلم سیاسی بسازد، اما من با اراده خودم فیلم میسازم. همانطور که با هزینه شخصی نشریاتم را منتشر میکردم. جای تعجب است، کسانی که از نهادهای انتظامی، نظامی و امنیتی و ... سفارش کار میگیرند که فیلمنامه بنویسند یا فیلم بسازند ، پز روشنفکرانه میدهند و انتقاد میکنند و تا نوبت به دهنمکی میرسد انگار... آسمان میتپید!
بهتر است سر به سرم نگذارند تا مجبور نشوم پز روشنفکری و اپوزوسیون بازیشان را جلوی علاقهمندان به فیلمهایشان بشکنم. فقط بهتر است فیلم را نقد کنند و هرچه دلشان خواست فحش بدهند، به فروش فیلم کمک میکند. از آنها برای فحشهایشان تشکر میکنم!
اتهام همیشگی فیلمهای شما این است که حمایت میشوید. خیلیها میگویند این بار هم احتمالا به فیلمتان سیمرغ میدهند.من سیمرغ را بار قبل هم از مردم گرفتم. این حرفها را هم دربارهام میزنند که هیئت داوران تحریک شود و برای پز روشنفکری هم که شده به من جایزه ندهند، اما پیشاپیش اگر سیمرغی هم اینبار به من رسید، به فیلم خوبی که دیدم یعنی «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی هدیه میکنم.
ممکن است اگر سیمرغ نگیرید مثل «اخراجیها» عصبانی شوید؟آن موقع بازی را جدی گرفته بودم. تازه عصبانیت مرا هم ندیدهاید. اگر آن کار من عصبانیت بود که اینبار همه عصبانی هستند. فیلم بیرون میکشند، تو میآورند، هنوز داورها قضاوت نکرده بیانیه میدهند. انگار این عصبانیت فراگیر است. امیدوارم در سیمرغ مردمی از آرای مردم صیانت شود. «اخراجیهای ۲» که به صورت مخملی از دایره رقابت حذف شد. درحالی که جلوی سینماها صف کشیده بودند، شب خوابیدم، صبح بیدار شدم، دیدم سیمرغ بلورین مردمی برای «اخراجیها» نیست. این دوره هم که فیلم دیر میرسد، معلوم نیست چه شود!
بسیاری از کارشناسان و منتقدان، فیلمهای دهنمکی را سینمای فاخر نمیدانند. نوع ادبیات فیلمهایش و دیالوگهایش را فاخر نمیدانند.من هم آنها را فاخر نمیدانم. ما که در این پنج سال، دیالوگهای فاخرتر از «اخراجیها»، عشقهای مثلثی، ضربدری، مکعبی، تقلید لوگو و اسم فیلم، اکرانهای چهار یا پنج ماهه، تکرار ترکیب بازیگران و نگارش دیالوگهای فاخر زیر شانه تخممرغی، شوخیهای سیاسی با شخصیتهای طراز اول کشور و... را از سوی کارگردانان جبهه روشن فکری دیدیم. همه اتفاقاتی که میافتد به این امید است که رکورد «اخراجیها» شکسته شود، اما تاکنون موفق نشدهاند. امیدوارم بزودی این کار را انجام دهند و آتش بغضشان خاموش شود تا آن وقت دوستانه به «اخراجیها» نگاه کنند.
«اخراجیهای ۳» قرار است رکورد «اخراجیهای ۲» را بشکند؟راستش اگر «اخراجیهای ۳» رکورد قسمت دومش را بشکند، هنری نکرده چون رکورد خودش را شکسته است. من برای رکورد شکستن فیلم نمیسازم. از شکستن رکورد «اخراجیها» به واسطه هر فیلم دیگری هم استقبال میکنم؛ چرا که این به نفع همه سینماست.
مسعود دهنمکی فقط بلد است «اخراجیها» بسازد؟ باز هم میخواهید این قصه را ادامه بدهید؟این سه دورهای بود که دوست داشتم دربارهشان حرف بزنم. در جنگ همه ما یک کعبه آمالی داشتیم که فکر میکردیم در فضای بعد از جنگ هم پیاده میشود، اما این اتفاق نیفتاد. اسم «اخراجیها» یک برند برای فیلمهایم بود. هر سه قسمت داستانهای مستقل و محتوایی مجزا داشتهاند، اما سعی کردم از این برند استفاده کنم. اگر باز موضوع کشش داشته باشد، شاید باز هم «اخراجیها» ساختم.
میگویند از فیلم فرهادی تعریف کردید؟این را در یک جمع خودمانی گفته بودم. به خودت هم که گفتم میخواهم اگر سیمرغی بردم آن را به یک فیلم خوب هدیه بدهم. «جدایی نادر از سیمین» فیلم خیلی خوبی بود. با اینکه قصه فیلم خیلی تلخ است، اما پیام اخلاقی قصه و تکنیک ساخت فیلم خیلی خوب بود. فکر میکنم یکی از اخلاقیترین فیلمهایی بود که در این سالها در سینمای ایران ساخته شده است.
کلا فیلمهای پر تعلیق را دوست دارید. قبلا هم یک بار این جمله را درباره فیلم «کافه ستاره» گفته بودید؟واقعا این نوع فیلمها نیاز به توان بالایی از سوی کارگردان دارد و جمع کردن همه صحنهها کار خیلی سختی است که در این دو فیلم اتفاق افتاده است.