۱۵ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۱۷:۱۹
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۳۸۰۲
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۹ - ۱۹-۱۲-۱۳۸۸
کد ۱۰۳۸۰۲
انتشار: ۱۲:۳۹ - ۱۹-۱۲-۱۳۸۸

مهربانی، مسری است!


از قدیم و ندیم گفته‌اند که مهربانی، مهربانی می‌آورد؛ حال، مطالعه پویایی درون گروه‌های انسانی نشان می‌دهد که اگر کسی مهربان باشد،‌ دیگران با نسبت فزاینده‌ای مهربانانه‌تر رفتار خواهند کرد.

حوزه‌های متفاوت علوم،‌ خصوصا علوم مرتبط با رفتار انسانی،‌ بارها و بارها تاثیرگذاری رفتار افراد بر یکدیگر و نحوه انتشار یک رفتار در یک گروه انسانی را مورد مطالعه قرار داده‌اند. اما این بار،‌ در یک مطالعه جذاب، دو دانشمند با طراحی یک بازی گروهی چند مرحله‌ای،‌ مهربانی و دست و دلبازی آدم‌ها را در مقابل خودخواهی آن‌ها قرار داده‌اند. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که اعمال خوب کوچک،‌ در بین گروه‌های انسانی گسترش می‌یابد. این که بدانید یک دست و دلبازی کوچک از طرف شما، ‌می‌تواند تا مدت‌ها رفتار خوب آدم‌هایی که مستقیم یا غیرمستقیم با شما در ارتباطند را تحت تاثیر قرار بدهد و به نوعی حتی تایین ‌کننده باشد، چه تاثیری در تصمیم‌گیری‌های شما از این به بعد در مورد رفتارتان خواهد داشت؟

به گزارش وایرد، نتایج این مطالعه نه تنها دل کسانی را که همیشه فکر می‌کردند خوبی‌های کوچک،‌ نتایج بزرگی به بار می‌آورد شاد خواهد کرد،‌ ‌بلکه نشان می‌دهد که مهربانی و دست و دلبازی مسری است و در بین افراد با گذشت زمان،‌ آن‌هم با ضریب افزاینده‌ای گسترش می‌یابد.

آن‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که یک عمل کوچک می‌تواند روی چندین عمل دیگر تاثیر بگذارد،‌ در واقع این دانشمندان می‌گویند ثابت کرده‌اند که به قول قدیمی‌ها،‌ خوبی، خوبی می‌آورد.

 جیمز فلاور،‌ دانشمند علوم سیاسی در دانشگاه کالیفرنیا به اتفاق همکارش نیکلاس کریستاکیس، پزشک و جامعه‌شناس در دانشگاه هاروارد، برای مطالعه خود یک بازی گروهی را طراحی کرده بودند. در این بازی، خودخواهی بیشتر از همکاری به درد می‌خورد. با این حال، اعمالی که بخشیدن و مهربانی در خود داشتند، در طول بازی و در بین سایر شرکت کنندگان،‌ که به طور مستقیم یا غیرمستقیم تحت تاثیر این مهربانی قرار می‌گرفتند،‌ تا سه برابر افزایش می‌یافت.

این مطالعه که دیروز در نشریه پیشرفت‌های آکادمی ملی علوم به چاپ رسیده است،‌ آخرین یافته‌ از سری مطالعات این زوج بر روی روابط افراد در شبکه‌های اجتماعی مختلف را نشان می‌دهد.

در مقالات دیگر،‌ آن‌ها به چاقی،‌ تنهایی، ‌شادمانی و سیگار کشیدن در شبکه‌های اجتماعی انسانی پرداخته‌اند. اما در هیچ یک از این مطالعات، علیرغم رسیدن به وجود ارتباط و همبستگی،‌ راهی برای پی بردن به مسری بودن این نوع رفتارهای آشکار در دسترس نبوده است. برای مثال، آن‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که افرادی که اضافه وزن بالایی دارند، تمایل دارند با افرادی که از نظر وزنی مشابه خودشان هستند دوست بشوند یا در محله‌هایی زندگی کنند که برنامه‌های غذایی پرچرب و کم مغذی در آن‌ها رایج باشد.

اما این مطالعه اخیر به نحوی طراحی شده بود که بتواند روابط علی و یا حتی تاثیرگذاری را نشان دهد. در این مطالعه،‌ فلاور و کریستاکیس نتایج یک بازی که به اصطلاح بازی خوب‌های اجتماع نامیده شده بود را بررسی کردند. در این بازی، افراد به گروه‌های چهار نفره تقسیم می‌شدند و به هر کدام 20 واحد اعتبار داده می‌شد. آن‌ها باید به طور مخفیانه تصمیم می‌گرفتند که چه قدر از این اعتبار را برای خودشان بردارند و چه قدر از آن را صرف یک کار خیریه عمومی نمایند. پول جمع شده برای خیریه به نسبت دو پنجم افزایش می‌یافت و به طور مساوی بین همه اعضای روه تقسیم می‌شد. اگر همه افراد گروه،‌ تمام پولشان را برای خیریه پرداخت می‌کردند،‌ همگی بهترین پاداش را دریافت می‌کردند،‌ اما مسئله این‌جا بود که باید این تصمیم را در شرایطی می‌گرفتند که از تصمیم سایر افراد گروه خود بی‌خبر بودند. در چنین مواردی اغلب به صرفه‌تر است که نقد را بچسبی و نسیه را رها کنی! پس روش مفیدتر این بود که هر کس پول خودش را بردارد و منتظر دست و دلبازی افراد گروه نماند.

بازیکنان تنها در آخر هر دوره بازی می‌فهمیدند که بقیه اعضای گروه با پولشان چه کرده‌اند. بازی مجددا تکرار می‌شد و هر بار اعضای گروه‌ها با هم جابه‌جا می‌شدند و البته اطلاعاتشان محرمانه باقی می‌ماند،‌ بدین ترتیب تصمیم‌گیری‌ها بر اساس افراد گروه و هویت آن‌ها نمی‌توانست باشد.

وقتی یکی از افراد گروه تصمیم می‌گرفت مهربان و بخشنده باشد،‌ احتمال این که بقیه اعضای گروه در طی بازی‌های بعدی از خود دست و دلبازی نشان بدهند بیشتر می‌شد. در مقابل، کسان دیگری هم که از این افراد بزرگی و بخشندگی می‌دیدند،‌ مانند حلقه‌های پی در پی یک زنجیر، در دوره‌های بعدی بازی خود مهربانی و دست و دلبازی بیشتری نسبت به افراد گروه نشان می‌دادند. وقتی به بازی یک دوره تنبیه هم اضافه شد،‌ باز نتایج جالب‌تری به دست آمد. تنبیه به این صورت بود که بازیکنان می‌توانستند از پول خودشان خرج کنند تا پاداش بازیکنان خودخواه کاهش یابد، در این شرایط طول دوام زنجیره بخشندگی و مهربانی حتی طولانی‌تر هم شد.




نحوه انتشار مهربانی در گروه‌ها

فلاور و کریستاکیس در مقاله خود می‌نویسند: «اغلب انتظار می‌رود که افراد در چنین آزمایش‌هایی بیشتر خودخواهی به خرج بدهند و سعی کند تا جایی که ممکن است پول بیشتری را برای خودشان نگه دارند. الگویی که ما پیشبینی می‌کردیم این بود که افراد در پرداخت‌ها مشارکتی نکنند و هیچ پولی هم برای تنبیه افراد خودخواه نپردازند. اما رفتاری که افراد در این آزمایش داشتند،‌ به هیچ عنوان منطبق بر الگوی فرضی ما نبود.»

بر اساس نوشته‌های این پژوهشگران،‌ نتایج به دست آمده ربطی به محاسبه امتیازها و پاداش‌ها ندارد، بلکه به نحوی بسیار ساده به تقلید رفتاری مربوط می‌شود. نگاه میمونی،‌ رفتار میمونی، ‌اما با سبک انسانی. وقتی مردم به صورت غیرمنطقی مهربانانه و دست و دلبازانه رفتار می‌کنند، بقیه این مهربانی آن‌ها را ادامه می‌دهند و تقلید می‌کنند.

درست است که شبکه‌ای که این دو دانشمند طراحی کرده‌اند لزوما بازتابی از پویایی‌های درون گروهی طبیعی انسان‌ها نیست،‌ اما یک مدل عمومی برای چگونگی گسترش یک رفتار در گروه انسانی ارائه می‌کند.

این دو دانشمند در پایان مقاله خود پیشنهاد کرده‌اند که پژوهشگران حوزه‌های نوع‌دوستی و تحول فرهنگی،‌ با مطالعه ترکیب‌ها و انواع مختلف گروه‌ها،‌ نحوه ارتقا یا محدودسازی گسترش یک رفتار در گروه‌های مختلف با ترکیب‌بندی متفاوت را بررسی نمایند.

با این حال،‌ داستان به طور کل با یک پایان خوب تمام نمی‌شود، چون بر اساس این نتایج، رفتار ناشی از خودخواهی هم به همین نحو بین افراد گسترش می‌یابد.

ارسال به دوستان