دشت جیرفت در حاشیه رود ۴۰۰ کیلومتری هلیلرود در جنوب استان کرمان، یکی از پهناورترین محوطههای باستانشناسی در ایران است. سیدسجادی، باستانشناسی که در نتیجه کوششهایش در شهرسوخته در سیستان و بلوچستان، این تمدن ثبت جهانی شد، میگوید که در سال ۱۳۶۳ خورشیدی، ۴۲ محوطه پیش از تاریخ را در دشت جیرفت در حاشیه هلیلرود شناسایی کرده است.
به گزارش اطلاعات آنلاین، لباس محلی بر تن دارد، شلواری گشاد و پارچهای که تمام سر و گردنش را با آن پوشانده. زیر آفتاب گرم پاییزی بر بلندای تپهای باشکوه و رازآلود نشسته است. چکشی کوچک و نوکتیز در دست راست دارد و بیلچهای کوچک در دست دیگر. با چکش آرام آرام و پشت هم بر توده محکم خاک ضربه میزند، ذرات خاک که از هم جدا شد، با بیلچه آن را صاف میکند و وجب به وجب جلو میرود. میگوید: «۲۰ سال است در کنارصندل، کاوشگری میکنم. باید در محدودهای که آقای دکتر مشخص کرده، خیلی آرام به خاک ضربه بزنیم و اگر سفالی یا چیز دیگری پیدا کردیم آن را در ظرفی که کنارمان هست بگذاریم.»
میپرسم: از صبح تا حالا چیز خاصی از زیر خاک در آوردهای؟ پاسخ میدهد: «فقط سفال» و بلافاصله زمانی را به یاد میآورد که هیأت کاوشهای باستانشناسی کُنارصندل جیرفت به سرپرستی دکتر یوسف مجیدزاده، پیکرهای بزرگ را از دل این تپه باستانی بیرون کشیدند. او هم آنجا بود. با شوق از آن لحظه میگوید و اینکه چقدر همه با دیدن پیکره خوشحال شدند.
کاوشگری نامی است که این مرد میانسال جیرفتی بر کاری که انجام میدهد گذاشته است. او و جمع دیگری از مردان محلی چند روزی است که یک گروه ۲۰ نفره از متخصصان باستانشناس و معمار و مردمشناس را تحت سرپرستی دکتر سیدمنصور سیدسجادی همراهی میکنند. فصل جدید کاوشها از بیستم آبانماه شروع شده و قرار است ۴۵ روز ادامه پیدا کند.
کنارصندل، معروفترین و در عین حال رازآلودترین محوطه دشت جیرفت تا به امروز است. باستانشناسان، کنارصندل را یکی از قدیمیترین و معدود آثار شهرنشینی در تاریخ دنیا معرفی میکنند.
نخستین بار، وقوع سیلاب در اوایل دهه هشتاد خورشیدی بود که یک لایه از غبار تاریخ را از چهره این تمدن کنار زد. یکی از بدترین خاطرات تاریخ جیرفت، غارت اشیای فراوانی است که در آن زمان از گورستانها و دیگر سایتهای باستانی این منطقه صورت گرفت.
مدتی بعد، دکتر مجیدزاده و تیمش به جیرفت آمدند و کاوشها را آغاز کردند. در جریان این کاوشها مجیدزاده نظریه معروف خود را بیان کرد، اینکه کنارصندل جیرفت احتمالا همان تمدن گمشده اَرَتَ یا کهنترین تمدن شرق است.
پس از آن اما گروه مجیدزاده چندان مجالی نیافت تا کار خود را برای ردّ یا اثبات این نظریه ادامه بدهد. کاوشها از حدود سال ۱۳۸۷ خورشیدی متوقف شد و مجیدزاده جیرفت را ترک کرد. ۱۶ سال بعد و از دیماه سال ۱۴۰۲ خورشیدی، باری دیگر باستانشناسان به کنارصندل آمدند اما اینبار با سرپرستی دکتر سیدسجادی؛ باستانشناسی که مجیدزاده در نامهای به پژوهشگاه میراثفرهنگی کشور، او را مناسبترین پژوهشگر و باستانشناس برای این کار نامیده است.
این هیأت باستانشناسی در فصل گذشته، کار کاوش انجام ندادند، چرا که هم پیکره معروف و هم بقایای معماری که در جریان کاوشهای مجیدزاده و همراهانش بیرون آمده بود تحتتأثیر عوامل محیطی مثل آفتاب و باد و باران، تخریب شده و نیاز جدی به مرمت داشتند. از این رو تا بهار امسال، اقدامات این گروه به مرمت و ساماندهی اوضاع و احوال کنارصندل محدود شد.
تابستان که رسید، باستانشناسان، کنارصندل را ترک کردند و منتظر مجوز جدید پژوهشگاه میراثفرهنگی و شروع فعالیتها از مهرماه امسال ماندند. مهرماه آمد و رفت و خبری از شروع فصل جدید نشد و در حالی که امیدها رو به نومیدی گذاشته بود، آبانماه اعلام شد که سیدسجادی و هیأت همراهش به کنارصندل بازگشتهاند.
این روزها هرکسی که به کنارصندل سر میزند با دیدن گروههایی که در این سو و آن سو در پیرامون تپه مشغول به کار هستند به وجد میآید. همه چشمانتظار خبرهای جدید از سوی باستانشناسان هستند. در دامنه تپه کنارصندل، اطراف سیدسجادی را گرفتهایم تا بگوید در این فصل از کاوشها در پی یافتن پاسخ چه سؤالهایی هستند.
او در پاسخ به این پرسش گزارشگر روزنامه اطلاعات میگوید: مگر سؤالات یکیدوتاست؟ و ادامه میدهد: «در این فصل از کاوشها قصد داریم تعدادی از ساختارهای معماری را پیدا کنیم. براساس موادی که در آن پیدا میشود میتوانیم بگوییم در کجای این محدوده، اداره و کارگاه و صنعت و خانه مردم بوده است. پس از یافتن این ساختارها، توزیع آن روی نقشهها وضعیت شهر را نشان میدهد. همچنین به دنبال این هستیم که ببینیم آیا این شهر باستانی، دیوار دفاعی یا حصار داشته یا نه.»
آنها همچنین بهدنبال چیزی هستند که میتوان آن را یک گنج بزرگ نامید: آرشیو شهر. سیدسجادی در اینباره میگوید: «خیلی دوست داریم آرشیو این شهر را پیدا کنیم. با پیدا کردن آرشیو، بسیاری از سؤالات پاسخ داده میشود.»
«منظورتان از آرشیو شهر چیست؟» من میپرسم و این باستانشناس پاسخ میدهد: «همانطور که در دنیای امروز، نهادهای گوناگون از جمله فرمانداریها و شهرداریها و ... بخشهایی دارند که مدارک و اسناد را آنجا بایگانی میکنند، در گذشته هم اینطور بوده است. اگر بتوانیم به آرشیو یا همان بایگانی کنارصندل دست پیدا کنیم اتفاق بسیار مهمی است.»
در جریان کاوشهای باستانشناسی در کنارصندل جیرفت در دهه هشتاد خورشیدی، تعدادی کتیبه و لوح کشف شد که بر روی آن علائمی شبیه خط وجود دارد. این لوحها هنوز رمزگشایی نشده است اما باستانشناسان براساس شواهد موجود معتقدند جوامع ساکن در این شهر باستانی، نهتنها بیسواد نبودند بلکه یکی از بنیانگذاران خط هم بودهاند.
سیدسجادی در پاسخ به این پرسش که برای گرهگشایی و ترجمه این الواح چه باید کرد، میگوید: «همه دعا کنیم بتوانیم یک کتیبه دوزبانه پیدا کنیم تا براساس آن، لوحهای دیگر را ترجمه کنیم.»
وی در توضیح بیشتر در اینباره اظهار میکند: «کتیبهها و لوحهای باستانی با خطوط و علائمی نوشته شدهاند که ما به سادگی نمیتوانیم بفهمیم منظور آنها چه بوده است. کتیبهها و نوشتههای بابلی و آشوری و سومری که در بینالنهرین پیدا شده براساس یک کتیبه سهزبانه داریوش بزرگ در بیستون ترجمه شد، چون این کتیبه به زبان فارسی باستان، عیلامی و آکدی نوشته شده است. زبان آکدی و عیلامی را هیچکس نمیشناخت اما زبان فارسی باستان را میشناختیم. وقتی زبان فارسی باستان، رمزگشایی میشود براساس آن، دو خط دیگر نیز شناسایی و خوانده میشود.»
سرپرست کاوشهای باستانشناسی کنارصندل جیرفت ادامه میدهد: «مشکلی که در کنارصندل داریم این است که خطی پیدا شده که تاکنون نمونه آن را نداشتهایم. اگر شانس داشته باشیم و کتیبه یک زبان مرده دیگر را هم پیدا کنیم، اتفاق خوبی است؛ هنوز اما هیچ چیز مشخص نیست. در شهر باستانی «ابلا» در سوریه، دیکشنری هم پیدا شده است. در دهه ۳۰ میلادی در دشت سِند خطوطی پیدا شده و ۸۰، ۹۰ سال گذشته ولی هنوز خط آن کشف نشده، با وجود اینکه تمام این مدت دانشمندان مشغول کار در آنجا هستند. امیدواریم در کنارصندل اینطور نشود و زبانشناسان و خطشناسان بتوانند آن را بخوانند. چیزی که قطعیت دارد این است که وجود این خطوط ناشناخته، نشان از وجود تمدن دارد، چون تمدن از خط شروع میشود.»
باستانشناسان در این فصل از کاوشها هر روز از حدود ساعت ۵:۳۰ صبح به کنارصندل میآیند و تا بعدازظهر جستجوی خود را ادامه میدهند. در این فصل، پنج کارگاه فعال شده است و تمرکز بیشتر بر شهر پایین است. در یک منطقهبندی ساده، کنارصندل شامل دژ و شهر بالا و شهر پایین است. شهر پایین شامل مناطق مسکونی و صنعتی و به گفته سیدسجادی، بخشی از آن هم به احتمال بسیار زیاد، اداری بوده است.
سیدسجادی در بالای تپه، همانجا که مرد کاوشگر جیرفتی مشغول کندوکاو است، جبهه جنوبی دیوار دژ شهر را جستجو میکند که به احتمال زیاد، محل حکمرانی یا محلی مذهبی است.
تپه کنارصندل، ارتفاع زیادی دارد. پلههایی چوبی ما را از پایین به بلندای آن میرساند. در پاییندست تپه، نخلستانهای سبز، نشانیِ دقیق زندگیِ جاری در این دشت را میدهند. «زندگی در این دشت، از زمانی که انسان در آن حضور یافته تاکنون، ادامه داشته و هیچگونه خللی و وقفهای ایجاد نشده است»، این را سیدسجادی میگوید.
دکتر یوسف مجیدزاده، باستانشناس برجستهای که نظریاتش درباره کنارصندل جیرفت در دهه هشتاد خورشیدی عالمگیر شد، در بخشی از نامهای که در آستانه شروع فصل جدید کاوشها با سرپرستی دکتر سیدسجادی خطاب به رئیس پژوهشگاه میراثفرهنگی کشور نوشته، یادآور شده است: «همه شرقشناسان جهان این تفکر را که جیرفت و ایران براساس شواهد و مدارک باستانشناسی به دست آمده، یکی از خاستگاههای تمدن بشری در عصر مفرغ است تا حدود زیادی پذیرفتهاند.»
او با تأکید بر استمرار کاوشها ادامه داده است: «این کاوشها بسیاری از تفکرات و نظریات مرکزیت بینالنهرینی تمدن را موردسؤال قرار داده و از این نظر، نقطه عطفی در باستانشناسی ایران بوده و خواهد بود.»