عصر ایران؛ جعفر محمدی* - در زلزله کرمانشاه، نه فقط شاهد بحران زلزله که حتی بیش از آن، نظاره گر بحران های رفتاری و مدیریتی بودیم. نه مسؤولان می دانستند که در آن شرایط بحرانی چه باید کنند، نه مردمی که به آسیب دیدگان کمک می کردند و نه زلزله زدگان.
اکنون نیز که چند روزی از زلزله می گذرد، باز شاهد هرج و مرج در منطقه هستیم.
می توان این مشکلات را ناشی از سوء مدیریت ستاد بحران دانست، که هست.
می توان سخن از ناکارآمدی هلال احمر به میان آورد، که می توان.
می توان نقدهایی بر نیروهای مسلح، وزارت نیرو، وزارت ارتباطات و اطلاعات، وزارت بهداشت ، استانداری و ... وارد کرد که می توان.
حتی می توان رفتار مردم را مورد انتقاد قرار داد که باز می توان.
همه این ها درست است ولی می خواهم بزرگ ترین متهم این بلبشو را معرفی کنم: وزارت آموزش و پرورش، واقع در خیابان قرنی تهران.
شاید تعجب کنید که مشکلات ناشی از زلزله و امدادرسانی چه ربطی به آموزش و پرورش دارد؟
پاسخ من این است: همه مشکلات کشور، ریشه در نظام آموزشی فشل و ناکارآمد ایران دارد چرا که آموزش و پرورش هرگز نتوانسته است کودکانی که تحویل می گیرد و در اوایل جوانی تحویل جامعه و دانشگاه می دهد را "توانمند" کند.
خروجی آموزش و پرورش، تازه جوانانی هستند که 12 سال در یک سیستم پادگانی، تحت گسترده ترین فشارهای آموزشی و روانی قرار می گیرند و به جز چند آموزه کاربردی مانند خواندن و نوشتن (آن هم ناقص) و چهار عمل اصلی ریاضی (آن هم ناقص تر) چیزی یاد نمی گیرند و به عنوان یک شهروند ناتوان وارد جامعه می شوند.
فقط بخش کوچکی از این شهروندان ناتوان به واسطه خانواده، شرایط خاص زندگی، طی کردن دوره های توانمندسازی در بیرون از مدرسه و دانشگاه و نظایر این ها، تبدیل به انسان های توانمند می شوند، اما بقیه -یعنی اکثریت- همچنان ناتوان می مانند و همین ناتوان ها، عهده دار نقش ها و مسؤولیت های جامعه می شوند: شهروند ناتوان، پدر ناتوان، مادر ناتوان، همسر ناتوان، مدیر ناتوان، مهندس ناتوان، پزشک ناتوان، معلم ناتوان، فروشنده ناتوان، راننده ناتوان، روزنامه نگار ناتوان، تاجر ناتوان، تکنسین ناتوان، صنعتگر ناتوان، کشاورز ناتوان، کارگر ناتوان و ... .
معلوم است که در چنین جامعه ناتوانی، هم طلاق زیاد می شود، هم منابع آب هدر می رود، هم هوا آلوده می شود، هم ارزش پول ملی کاهش می یابد، هم ترافیک گره سردرگم می شود، هم دانشگاه ها افت علمی پیدا می کنند، هم افسردگی فراگیر می شود، هم بازارهای جهانی به دست رقبا می افتد و ... .
حال همین جامعه ناتوان -که در حالت عادی اش هم بحرانی است- وقتی با بحرانی مزید بر وضعیت عمومی مواجه می شود، بیش از پیش به هم می ریزد، آشفته تر می شود، هرج مرج وجودش را فرا می گیرد و همه انگشت اتهام را به سوی یکدیگر دراز می کنند.
اگر آموزش و پرورش، به جای مجبور کردن کودکان و نوجوانان به حفظ کردن هزاران صفحه مطلب بیهوده و درگیر کردن آنها در چرخه کنکور، "راهبرد"ش را تغییر دهد و "توانمندسازی" افراد را "هدف اصلی" قرار دهد، آنگاه در سال های نه چندان نزدیک، می توانیم امیدوار باشیم که مردم ایران، با توانمندی زندگی کنند و به عنوان مثال بدانند که در موقعیتی مانند زلزله چه کنند و بتوانند آنچه می دانند را عمل نمایند.
بی هیچ تعارفی می گویم: هر زلزله ای در هر ساحتی از ایران می بینید، کانون آن زلزله، آموزش و پرورش است.
مادام که آموزش و پرورش ایران اصلاح نشود، کشور اصلاح نخواهد شد.
*صاحب امتیاز و سردبیر عصر ایران و عضو اندیشکده آموزش و پرورش عصر ایران
پیشنهاد میکنم سری بزنید به کتابنامه های رشد که در آن کتاب های مناسب برای دانش آموزان ، معلمان و ... معرفی می شوند .ببینید برای مخاطبان دبیرستانی چه کتاب هایی توصیه شده اند. کتاب های کنکوری و تستی حضور پر رنگی در این کتابنامه ها دارند. شما از نظامی که ارزشیابی خروجی های آن با تستینگ انجام می شود ، چه انتظاری دارید.
البته جسارتا عرض کنم که مسئله را ساده دیده اید. بنده به عنوان فردی که سالها در آموزش و پرورش کار کرده و می کنم بر این باورم که آموزش و پروش دغدغه هیچ یک از ارکان نظام نیست چر اکه به عمل کار برآید به سخندانی / سخنرانی نیست
خواهش میکنم تا این روش غیر فنی و بیهوده این وزارتخانه عریض و طویل که جز به هدر دادن عمر این بچه ها و پول مملکت و تمام ضرر و زیانهای مشهود و غیر مشهود که به این مملکت وارد میکند از پا ننشینید و قول میدهیم ما هم با شما همصدا شویم تا این روش تئوری و منسوخ شده تبدیل به رشته های فنی و تخصصی گردد که حد اقل بچه هامون بعد از 20 سال قادر به جدا کردن دو عدد نخود ولوبا از هم باشند.:blush:
بر هيچكس پوشيده نيست كه ريشه اكثر مشكلات جامعه امروز مادر ناكارآمدي آموزش هست، نه فقط ناكارآمدي آموزش و پرورش بلكه ناكارآمدي همه دستگاه هاي متولي
ولي به اعتقاد من اين شيوه انتقادي هيچ كمكي به بهبود وضعيت آموزش نخواهد كرد
در وهله اول مقالات شما در حوضه آموزش پر از انتقاد و كلي گويي هست ولي در كنار آن هيچ راهكاري ارائه نميدهيد
وزارت آموزش و پرورش يك وازرتخانه عريض و طويل هست كه توانش از برطرف كردن حداقل نيازهاي كاركنانش فراتر نمي رود
شما هم هر از چندگاهي با يك كارشناس اهل فن مصاحبه ميكنيد كه چيكده اش اين ميشود مدنيت در تركيه و مالزي و امارات افزايش يافته است
طرح مشكل و قياس با كشورهاي همسان خوب هست ولي هيچكس نميگه كه ما از كجا بايد شروع كنيم و ايراد اول چيست راه حلش چيست
اگر امروز شروع كنيم توقعمان اين است ده سال ديگه كجاي اين برنامه باشيم
وبعد از بيست سال به چه چيزي ميرسيم
اگر
پارسال برای هنرستان فنی با 300 دانش آموز دو میلیون بودجه داده شده چه انتظرای داری آقای سرمقاله نویس؟؟؟
حقوق معلم پنج روز اول ماه تمام میشه. 25 روز بقیه را باید به فکر زندگی روزمره خودش باشه نه چیز دیگه
شماها در یک فضای فانتزی نشستید و از هیچ چ چ چیز خبر ندارید. کمی منصف باشید
فقط سانسور نکنید و پیام را بگذارید
از مرده چه انتظاری
مدیریت هم به ژن خوب است
وقتی ژن های خوب مدیرند همین است
زنده باشی
اگر به اطرافمان یک نگاه بیندازیم به وضوح می بینیم نخبگان ما از مملکت رفته اند و یا در فکر رفتند جوانان با تحصیلات بالا بی کار هستند چنین جامعه ای و رستگاری
در کشور های توسعه یافته معلمان بالاتارین حقوق را در میام مردمان خود دارند ان هم بر خلاف کشور ما ...
هر گرهی تو کشور باشه، سرنخش تو وزارت آموزش و پرورشه که رسما فاجعه است
2- قانون الزام مردم به پرداخت هزينه و دريافت تاييديه توسط سازمان نظام مهندسي و پرداخت هزينه بي معنا برداشته شود اينهمه خرابي مسكن هاي نوساز نشان دهنده ناكارآمدي نظام مهندسي و دريافت نابجا و نامشروع هزينه ها بود - با احترام به مهندسين با وجدان و مسئول
مردم اگر خودشون کمک به زلزله زدگان را جمع آوری و ارسال می کنند ،همه چیز را بصورت سهمیه ای بسته بندی کنند.
اینجا امکان اینکار وجود ندارد.
یک کارتن کنسرو را میدهند به یک نفر و به بقیه نمی رسد.
یک پلاستیک بزرگ لباس را میدهند به یک نفر و به بقیه نمی رسد.
لطفا بصورت کارتنی و پلاستیک زباله ای نفرسید.
بسته بسته کنید .کمک میرسه اما به همه نمی رسه.
استعدادهای ما الان خارج از کشور هستند
متهم اصلی دولت ها هستند
من که نخبه نیستم فقط تحصیلات دانشگاهی دارم نمی تونم تحمل کنم دارم میرم، وای به حال اونا
برید تحقیق کنید ببینید مدیران تریلیاردی کشور کجا هستند
خیلی خیلی اشتباه کردی!
موقع تقسیم بودجه کجا بودی که قلم بزنی که سهم آموزش و پرورش چقدر میشه؟
بودجه نمیدین انتظار دارین شق القمر کنه آموزش و پرورش
عزیزم یه بار دیگه مقاله رو بخون، اصلا بحث کمبود بودجه نیست بلکه رویکرد است که داره راه اشتباه میره
یکم تحقیق کن! دانش آموزان ممتاز مدرسه ها ، فارغ التحصیلان برتر دانشگاه ها الان کجا هستن؟ همکلاسی های زرنگ مدرسه ما الان میدونی کجا هستن...
خودتون هر از چند مدتی تیتر می زنید. نابغه های این مملکت تو کدوم کشور زندگی می کنن.
بعد انتظار دارید کارهای این مملکت رو چه کسانی اداره کنند.
به معجزه نیاز داره این برهه زمانی ما