*جعفر محمدی
در روایت است که اگر همه گناهان را در صندوقچه ای گذارند، کلید آن صندوقچه، "دروغ" است. (نقل به مضمون)
بی تردید، هر اندازه جایگاه اجتماعی و سیاسی کسانی که در یک جامعه لب به دروغ می گشایند، بالاتر باشد، آن جامعه، نابسامان تر، واپسگراتر و شوربخت تر خواهد بود.
این، نکته ای است که در کشورهای پیشرفته دنیا، سال هاست بدان رسیده اند و ساختارهای سیاسی و اجتماعی، قضایی و حتی اقتصادی خود را به گونه ای تنظیم کرده اند که اولا نیازی به دروغ گفتن نباشد و ثانیا دروغگویان، هر چه والا مقامتر باشند، در معرض تنبیهات شدیدتری قرار بگیرند.ماجرای معروف بیل کلینتون و منشی اش مونیکا لوینسکی ، هر چند در ایران به رسوایی جنسی رییس جمهور آمریکا تعبیر شد، اما در خود ایالات متحده بیش از آنکه روابط خصوصی این دو مد نظر باشد، دروغی که رییس جمهور گفته و مدعی عدم وجود چنین رابطه ای شده بود، برایش گران تمام شد و یک رابطه جنسی را تبدیل به یک رسوایی سیاسی کرد.
مردم آمریکا در آن ایام می گفتند می توان به رییس جمهوری که دچار لغزش جنسی شده اعتماد کرد ولی به کسی که به ملت دروغ گفته است، فارغ از اینکه دروغش چه بوده، نمی توان اطمینان داشت. آن "یک دروغ" کلینتون که از قضا موضوع سیاسی و مرتبط با وظایف کاری رییس جمهوری هم نداشت، نه تنها برای خود او بسیار هزینه زا شد، بلکه حزب دموکرات را نیز بسیار آزرد.چند سال قبل نیز همین صداو سیمای خودمان خبری از یک کشور اروپایی (که نامش را فراموش کرده ام) پخش کرد که مربوط بود به وزیری که به دروغ، نیاز خانواده اش به آپارتمان دولتی را فقط چند متر بیشتر از حد متعارف اعلام کرده بود و پس از عیان شدن این دروغ، زیر فشارهای سیاسی و انتقاد افکار عمومی ناگزیر از عذرخواهی و استعفا شد.
البته این یک واقعیت است که همین دولتمردان کشورهای پیشرفته، در عرصه بین الملل، از هیچ دروغ و تزویری ابا ندارند زیرا تعهدی در قبال دیگر ملت ها ندارند.آیا مردم را به امور نشدنی دلخوش کردن که مثلا فلان پروژه را در شهرتان می سازیم و سپس همه چیز را به فراموشی سپردن معنایی جز دروغ گفتن دارد؟
آیا به دلیل منافع جناحی، به دیگران تهمت زدن و دروغ بستن، از امور شناخته شده جامعه امروز ایران نیست؟
آیا اوضاع جامعه را بهتر از آنچه هست نشان دادن از سوی حاکمان و بدتر از واقع جلوه دادن از سوی رقبای خارج از قدرت ، تحریف و دروغ سازی نیست؟
تردید ندارم تا زمانی که دروغ گفتن در جامعه ما، کنتور نداشته باشد، پیش نخواهیم رفت، نه از نظر مادی و نه از نظر معنوی.
فقط مسئله ای که هست این است که گاهی اوقات ، فقط گاهی اوقات گفتن دروغ مصلحتی لازم است !!!!
ایکاش میشد با تلاش فرهنگی, در یک بازه چند ساله, این درد مزمن را از بین ببریم.
آیا تابحال دیده اید در رسانه ملی مناظره ای " واقعی "که در آن مسئول - وزیر و مدیری به چالش کشیده شود.اگر همتی برای اصلاح باشد براحتی بااین روش از دروغگویی پیشگیری می شود.*لطفا چاپ کنید*