عصرایران؛ رضامیرمحرابی- عصر ایران در نظر دارد آثار موفق و برجسته سینمای ایران را که در حال حاضر در اکران عمومی به سر می برند به مخاطبان خود معرفی کند. این آثار با تاکید بر فیلم های گروه هنر و تجربه و البته هر فیلم محترم و استانداردی است که مخاطب می تواند با دیدن آن به دنیای جدیدی ورود کند و به معنای واقعی فیلم دیدن را تجربه کند. بعد از بحث و صحبت پیرامون مستند "من می خوام شاه بشم" و "آتلان" این بار به سراغ مستند "راننده و روباه" رفته ایم.
آقای راننده اختلال دو قطبی دارد و هر از چندگاهی چنان افسرده می شود که باید در انزوای محض به سر برد. او تصمیم می گیرد دریک اقدام و پس از مشورت با روانشناسش مجددا به ساخت فیلم رو آورد. «محمود کیانی فلاورجانی» مستندسازی است که حیوانات سوژه ی فیلم های قبلی بوده اند و او در اثر صبر و حوصله اش برای آمادگی حیوانات جهت حضور در مستندهایش کلی جایزه داخلی و خارجی را درو کرده است.
حال تصور کنید شخصیتی با این ویژگی ها و روحیات عجیب سوژه ی یک فیلم مستند شده است. فیلمی که آرش لاهوتی آن را ساخته و «راننده و روباه» نام دارد و از تابستان امسال در گروه سینمایی هنر و تجربه اکران عمومی شده است.
بالقوه آنقدر جناب فلاورجانی سوژه ی جذابی هست که شاید هر مستندساز دیگری که به دنبال پیدا کردن کاراکتری برای خلق یک موقعیت و ساخت فیلم هست پس از آشنایی با این فرد و دیدنش عنان از کف داده و برای ساخت فیلم مورد نظرش سرعت را چاشنی کارش کند که مبادا فلاورجانی دوباره دچار افسردگی شود و دو هفته از خانه اش بیرون نیاید. و لاهوتی سرعت را چاشنی تولید این فیلم می کند. سرعتی که به فیلم هم سرایت کرده و اثر مخربش را روی فیلم گذاشته است.
آرش لاهوتی، مستندساز جوان سینمای ایران نیز با همین ترفند و جلب اعتماد فلاورجانی، از او مستندی ساخته که این «راننده-فیلمساز» را در حال تکاپو برای پیدا کردن الاغ و کلاغ و روباه نشان می دهد تا بتواند اثر جذاب دیگری از زندگی حیوانات بسازد. فلاورجانی در جایی ازفیلم اشاره می کند که نیاز به پیدا کردن روباهی دارد تا یک سال با او کار کند و وقت بگذارد و او را آموزش دهد و پس از ساخت فیلم روباه امانتی را پس خواهد داد اما وقتی با قیمت بالای روباه مواجه می شود خود آستین هایش را بالا می زند وبرای پیدا کردن روباه تله گذاری می کند تا سرانجام حیوان موردنظرش را پیدا می کند.
مستند «راننده و روباه» که پُرترهای از «محمود کیانی فلاورجانی» راننده کامیون و فیلمساز تجربی سینمای ایران است، ضمن کسب جایزه نانوک طلایی جشنواره فلاهرتینا روسیه، جایزه هوگوی طلایی جشنواره شیکاگو آمریکا، جایزه ویژه هیات داوران جشنواره مستند «آسمان وسیع» آمریکا، جایزه هیات داوری دانشجویی جشنواره «حقوق بشر» اوکراین، جایزه بهترین کارگردانی مستعد بینالمللی جشنواره «اُوپنداکسیتی» لندن و جایزه هیات داوران «بخش مطبوعات» جشنواره پیامی به بشریت روسیه، در جشنوارههای هاتداکس کانادا، ویزیون دورئل سوئیس، کراکو لهستان، داک پوینت فنلاند، لوساس فرانسه، پالمبیچ آمریکا، هزاره مستند بلژیک، تیآرتی ترکیه، لاساد فرانسه، بوداپست مجارستان، مونترال کانادا، مینسک روسیه سفید، هفته مستند موزه هنرهای معاصر نیویورک و… به نمایش درآمده است.
حجم بالای استقبال از این فیلم از جایی سرچشمه می گیرد که آرش لاهوتی (که فیلمش آن چنان که باید و شاید نتوانسته نگاه مخاطب را به عمق زندگی فلاورجانی نزدیک کند) سوژه ی نابی را پیدا کرده که برای همگان محل توجه و بررسی است. فلاورجانی آنقدر زندگی خاص و عجیبی را برای خود ساخته است که روباهی را که پیدا کرده در حمام منزلش با کمک همسرش شستشو می دهد و توقع دارد همسر و فرزندش تمام و کمال در اختیار او باشند و در این مسیر خرده ای به او نگیرند. او حتی پشت کامیونش نوشته "رفیق بی کلک روباه" و تمام روز و شبش را وقف این کرده که روباه زیبای مدنظرش را پیدا کند و از آنجایی که ممکن است دوباره افسردگی به او رو بیاورد در این مسیر همه او را یاری می کنند.
این مستند در حد خودش تلاش کرده تا مخاطب را دعوت کند به دیدن دنیای جدیدی از زندگی مردی که حیوانات را بیشتر ازهر چیزی دوست دارد. مردی که برای روباه قبلی اش که در اثر تصادف مرده است مقبره ای می سازد و هر از چند گاهی به آن سر می زند. فلاورجانی مرد محترم و قهرمان این فیلم است که تخصصش برقراری رابطه خوب با حیوانات و آموزش آنهاست. همین که او عشق حیوانات را در فیلم به رخ می کشد و بیشتر خاطره ها و صحبت هایش حول و حوش حیوانات است تا آدم ها، خود دلیلی ست بر اهمیت بررسی ابعاد مختلف این شخصیت و این روایت. مردی که حیوانات را بیشتر از آدم ها دوست دارد. مردی که روباه قبلی اش مونس جانش بود.
مستند "راننده و روباه" را می توانید در سینماهای گروه هنر و تجربه از جمله فرهنگ، کوروش، آزادی، خانه هنرمندان، موزه سینما، هویزه مشهد و ... ببینید.