عصر ایران - با گذشت چند هفته از انتشار کلیپ "امیر حسین مقصودلو" معروف به "تتلو" که در آن بر روی یک کشتی جنگی ایرانی ترانه ای در حمایت از انرژی هسته ای خوانده بود، برخی از نمانیدگان مجلس به این موضوع واکنش نشان داده و گفته اند که چنین اقدامی، قابل پیگرد و برخورد قانونی است.
نویسنده این نوشتار، اساساً علاقه ای به موسیقی و ترانه هایی که تتلو و هم سبک های وی می خوانند ندارد. با این حال، نه از منظر موسیقیایی - که در تخصص نویسنده نیست - که از نظرگاه اجتماعی، نگاهی به این موضوع که از نظر برخی "قابل پیگرد و برخورد قانونی" است، می اندازیم:
1 - سال ها پیش و البته در زمانی نه چندان دور، چاپ یک اطلاعیه کوچک کاغذی برای تبلیغات شهری، مستلزم مراجعه به ادارات ارشاد شهرستان ها بود. بدین گونه که باید ابتدا متن را به اداره ارشاد می بردند. در آنجا کارشناس مسؤول متن را (که مثلاً درباره فروش تابستانی یک فروشگاه بود) بررسی می کرد و اگر اصلاحیه ای لازم بود، آن را انجام می داد و سپس نامه ای به چاپخانه می نوشت و چاپ متن پیوست را بلامانع می دانست.
چاپخانه ها هم حق نداشتند بدون مجوز ارشاد، برگه ای چاپ کنند ، در غیر این صورت، با آنها برخورد می شد و حتی ممکن بود تعطیل شان کنند.
مردم هم چاره ای جز این روند نداشتند چرا که "انحصار" چاپ در اختیار چاپخانه ها بود و چاپخانه ها هم تحت نظارت های شدید دولتی قرار داشتند.
با گسترش تکنولوژی که چاپگرها به هر خانه و اداره و شرکتی راه یافتند، لزوم مجوز ارشاد برای هرگونه برگه چاپی عملاً برافتاد.
اینک همان ماجرا درباره سایر مقوله ها در حال تکرار است. مثلاً در همین بحث موسیقی، اگر خواننده ای بخواهد اثری منتشر کند باید هفت خان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را طی کند و از شعر تا ریتم موسیقی اش را ممیزی کنند. در نهایت هم معلوم نیست به او اجازه بدهند یا ندهند!
این روش، تا 15-10 سال قبل، جواب می داد زیرا هنرمند امکانی جز این نداشت و برای عرضه نوار کاست کارهایش در فروشگاه ها مجبور به اجازه گرفتن از ارشاد بود. اما اینک به مدد اینترنت و شبکه های ماهواره ای، نه تنها می توان بدون اجازه گرفتن از مسوولان دولتی در ارشاد کار هنری ارائه کرد، بلکه می توان بسیار مشهورتر و موفق تر هم شد.
مسؤولان باید بدانند دوران "تحمیل" سلائق بر مردم پایان یافته و دوران "همراهی" با مردم فرارسیده است. آنها اگر این تحول تاریخی و جهانی را برنتابند و بخواهند در برابر رود خروشان تحولات سد بزنند، ممکن است بتوانند برای مدت کوتاهی حرکت آن را کُند کنند ولی بهتر است فکری هم به حال روزی بکنند که این سد می شکند.
2 - به جرأت می توان گفت که فضای ذهنی بسیاری از مسؤولان و نمایندگان مجلس با محیطی که اغلب مردم و مشخصاً میلیون ها جوان و نوجوان در آن زندگی می کنند، کاملاً متفاوت است. گو این که آنها در جایی دیگر زندگی می کنند و اینان در جامعه ای جدا!
تا این فاصله وجود داشته باشد، بسیاری از مشکلات و سوء تفاهم ها هم وجود خواهند داشت و خیلی ها هم خواهند کوشید این شکاف ها را با "پیگرد و برخورد قانونی" پر کنند، غافل از این که دارند فاصله ها را زیادتر و زیادتر می کنند.
موسیقی یکی از همین مقوله هاست. اگر همین الان سی دی های داخل خودورهای مردم را بررسی کنیم، خواهیم دید اکثریت مردم، در داخل خودروهایشان به موسیقی هایی گوش می دهند که در رسانه های رسمی مانند صدا و سیما نشانه ای از آنها نیست. گو این که مسوولان می پندارند هر آنچه در رسانه ها و بخشنامه ها و مقررات شان عرضه می کنند، عیناً توسط مردم پذیرفته می شود!
آقایان و خانم ها مسؤول!
از برج عاج پایین بیایید، ببینید مردم چه می گویند، چگونه فکر می کنند، چه باورهایی دارند، چه فرهنگی بین شان حاکم است، چهره های محبوب شان کیست؟ در چه اتمسفری تنفس می کنند؟ و اساساً ماجرای نقاب های ناگزیر را جدی بگیرید.
حرف درصد اندکی از مردم و اقلیتی خاص هم نیست. سخن از اکثریتی است که یاد گرفته است چگونه در میان ادبیات تبلیغ شده رسمی، زندگی به سبک خود را داشته باشد و کاری به کاری عرصه رسمی فرهنگ و هنر نداشته باشند.
همین امروز، یک نظرخواهی بین جوانان از تهران گرفته تا دورترین روستاهای مرزی داشته باشید تا ببینید آنها خوانندگانی که با مجوز ارشاد می خوانند را بیشتر می شناسند یا آنانی که به خواننده های زیر زمینی معروف اند یا در آن سوی آبها می خوانند!
وقتی خواننده ای به نام تتلو در اینستاگرامش یک و نیم میلیون نفر عضو دارد که کارهای او را دنبال می کنند، باید مسؤولان بفهمند که خیلی چیزها تغییر یافته و این، خودشان هستند که نتوانسته اند این تحولات اجتماعی را درک کنند.
3 - بعضی ها فقط دافعه دارند. می گردند دنبال آدم و پرونده اش را با حرص و جوش ورق می زنند تا بلکه بتوانند سوژه ای پیدا کنند و او را از همه حقوقش محروم کنند: فلان شخصیت سیاسی در فلان تاریخ این جمله را گفته یا عکسی در کنار فلانی است ، پس باید رد صلاحیت شود، فلان خواننده، فلان شعر را خوانده و تازه، سگ هم دارد و خالکوبی کرده است، پس حق ندارد بخواند، فلان روزنامه نگار، فلان بازیگر و ... نیز به همین شکل و با عناوین مختلف باید طرد شوند.
امیر حسین مقصودلو معروف به تتلو مگر کار بدی کرده که در حمایت از انرژی هسته ای صلح آمیز ترانه خوانده است؟ آیا حمایت از انرژی هسته ای هم در انحصار افراد خاصی است و مردم عادی جز سر دادن شعار "انرژی هسته ای حق مسلم ماست" آن هم در مراسم رسمی، حقی ندارند؟! شعاری که البته مدت هاست که خیلی از مردم از خیرش گذشته اند.
حالا که در بین بخش های مختلف نظام، یک بخش به نام نیروی دریایی ارتش پیدا شده و به یک خواننده که میان بسیاری از جوانان محبوبیت دارد اجازه داده ترانه ای، آن هم در حمایت از سیاست رسمی نظام اجرا کند، آیا باید این اتفاق را به فال نیک گرفت که بالاخره می خواهند فاصله ایجاد شده را به نحوی خردمندانه مدیریت کنند یا باید به سنت مألوف، شمشیر از نیام برکشید خبر از پیگرد و برخورد داد؟!
تا کی می خواهند مردم را به گروه های مختلف تقسیم کنند، به هر کدامشان انگی بزنند، بین شان اختلاف بیندازند و توان جامعه را صرف این امور کنند؟ ایران ، ملک مشاع 80 میلیون ایرانی است و همه در آن، سهم مساوی دارند، چه نامشان تتلو باشد و خواننده زیر زمینی باشند و چه با نام دیگری در عنوان نماینده مجلس یا وزیر و ... را یدک بکشند.
عصر ایران جان شما هم همه رو مثل خودت نبین
آقایون دلواپس خواهشا کلاه خودتونو بگیرید.نگران بهشت نرفتن "امیر تتلو" نباشید!
این نگاه کاملا سنجیده و بروزه!!
مرحبا!!!
مخصوصا " ایران ، ملک مشاع 80 میلیون ایرانی است و همه در آن، سهم مساوی دارند، چه نامشان تتلو باشد و خواننده زیر زمینی باشند و چه با نام دیگری در عنوان نماینده مجلس یا وزیر و ... را یدک بکشند."
ای کاش همه ما این چند خط رو درک می کردیم!
یعنی الان من باید به سلیقه یک آدمی را که توی یه اداره نشسته اهمیت بدم؟
ولی با شناختی که از این تتلوی شما دارم خیلی مشتاقم دلیل حمایت شما را از این مذکر بدانم.
توضیح لطفا.
به نظر من باید برای هر کاری مجوز گرفت. واقعا" چه معنی داره که مردم توی ماشینشون ترانه های لس آنجلسی گوش بدن؟