صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۴۰۰۴۷۵
تعداد نظرات: ۷ نظر
تاریخ انتشار: ۱۶:۵۱ - ۰۹ تير ۱۳۹۴ - 30 June 2015

سوغات فرنگ (37) : 2 درس جالب از تجربه اتوبوس سواری در پاریس

صمدعلی لکی زاده
نزدیک به یکسال از ورودم به پاریس می گذشت که ناچار شدم برای تعمیر و سرویس، خودرو سواری خود را برای دو روز به تعمیرگاه بسپارم.

با اینکه همکارانی که در برج گامبتا در محله لادفانس با من همسایه بودند، تعارف کردند که با آنها به سرکار بروم، برا ی تنوع و تجربه هم که شده اصرار کردم آن دو روز را با اتوبوس شرکت اتوبوسرانی پاریس و حومه تردد کنم. بعدا خیلی خوشحال شدم که اصرار همکاران همسایه را نپذیرفتم چون در همان روز اول، اطلاعات و تجارب بسیار جالبی به دست آوردم.

وقتی برای اولین بار سوار اتوبوس شدم، از همان دم در روی اولین صندلی خالی پشت سر راننده نشستم. مسافرانی که پس از من سوار می شدند هر کدام با نگاهی متفاوت به من، از جلوی من رد می شدند و به سوی صندلی های پشت سری می رفتند. با اینکه چند صندلی در کنار من خالی بود ولی همه ترجیح میدادند بروند عقب تر و کسی روی آن صندلی ها نمی نشست.



من ضمن اینکه کمی تعجب کرده بودم، مثل نخستین تجربه صندوق فروشگاه زنجیره ای اوشان (سوغات فرنگ شمار ه 2 ) قبل از هرچیز سر و وضع و لباس خود بخصوص زیب شلوارم را وارسی کردم! وقتی دیدم همه چیز روبراه است و مشکلی نیست، فکر کردم بی جهت در خصوص نوع نگاه مسافران دچار توهم شده ام ، لذا با خیال راحت به صندلی تکیه دادم و سرم را روی دسته پشتی صندلی خواباندم: ای داد و بیداد.... دیدم بالای پنجره اتوبوس نزدیک سقف برچسبهایی نصب شده با چند شکل و علامت: خانمی باردار، یک کالسکه، پیرمردی با عصا ، یک ویلچر و کنار آنها نوشته است: " اولویت با ... " تازه فهمیدم که دوباره دسته گل آب داده ام!

صندلیهای نزدیک درهای خروجی جلو و عقب اتوبوس به این افراد اختصاص داده شده بود تا با زحمت کمتری سوار و پیاده شوند. با لبخندی بر لب بلند شده و به سمت عقب اتوبس راه افتادم. وسط های اتوبوس روی یک صندلی خالی نشستم و بلافاصله بالای پنجره و نزدیک سقف را وارسی کردم تا اگر تابلو یا برچسب هشدار و اخطاری هست ببینم و دوباره گاف ندهم. خوشبختانه چیزی نبود و درست نشسته بودم.

چون گرمایی هستم و کنار پنجره هم نشسته بودم، بی درنگ دست بردم که شیشه را بازکنم و از هوای بیرون که خنک تر بود استفاده کنم. متوجه شدم که با خط چاپی کم رنگی بنحوی که خیلی جلوی دید را نگیرد- روی شیشه نوشته است : " در فصل سرما اولویت با بسته بودن شیشه است، در فصل گرما اولویت با باز بودن شیشه است، در صورت بروز اختلاف، نظر کسی اولویت دارد که در کنار شیشه نشسته باشد "
خیلی جالب بود! مدیریت اتوبوسرانی شهر حتی این را هم پیش بینی کرده بود که ممکن است بین مسافران اتوبوس در مورد باز یا بسته بودن شیشه اختلاف نظری بروز کند و پیشاپیش برای آن چاره ای اندیشیده و راهکاری نشان داده بود.
به فکرم رسید همین است که تنش و درگیری و مشاجره بین این مردم خیلی کم است زیرا برای هر موضوع مورد مناقشه ای - حتی برای باز یا بسته بودن شیشه پنجره اتوبوس
هم پیش بینی و آینده نگری شده است!


ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۷
در انتظار بررسی: ۲
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۰۹:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۳
اتوبوس های اینجا تا خرتناق باید پر بشن تا راه بیفتن ایستگاه های وسط هم تکلیفشون معلوم سر سوار شدن و پیاده شدن دعوا میشه قبل ایستگاه هم باید با مکافات و اجرای تمام تمرینات تعادل خودتو به در خروجی برسونی!!!
ناشناس
۱۵:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
باحال
بود
رضا
۰۹:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
در سایر کشورها نیز در مترو و اتوبوس این چنین مواردی وجود دارد فرهنگ افراد یک جامعه در رعایت این موارد تعیین کننده است متاسفانه هموطنان خوب ما زیاد این موارد را جدی نمی گیرند .
علی
۲۰:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۰
"شرکت اتوبوسرانی پاریس و حومه"
جالب بود
ناشناس
۰۸:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۰
مثل ایران
سبحان
۰۳:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۰
بسیار جالب م خواندنی بود
هوگو چاوز
۱۸:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۴/۰۹
تو اتوبوس های اینجا جا برای ایستادن نیست موقع خروج هم باید دو سه نفر را له کنی تا پیاده بشی
تعداد کاراکترهای مجاز:1200