صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۳۷۹۹۰۵
تعداد نظرات: ۶۳ نظر
تاریخ انتشار: ۱۶:۵۱ - ۲۶ اسفند ۱۳۹۳ - 17 March 2015

سوغات فرنگ(12): مات و مبهوت یک برگ کاغذ!

صمد علی لکی زاده
چند ماه پس از ورود و استقرار در پاریس مادر خانمم را برای همراهی در تولد نخستین فرزندمان به پاریس دعوت کردم تا هم قوت قلبی برای خانمم باشد و هم مایه راحتی خیال من از باب تجربه تر و خشک کردن نوزاد و ... .
حاجیه خانم بنده خدا را که تا آن موقع در انظار عمومی چادر از سر برنداشته بود، وادار کردیم تا چادرش را بردارد و مانتو بلندی به تن کند! البته زیر بار نمی رفت ولی وقتی توضیح دادیم اینجا ترکیه و ژاپن نیست و منافقین حضور دارند و ممکن است بی حرمتی کنند، قانع شد. بگذریم که حضور او در آن غربت چه نعمت بزرگی بود.

یک شب حوالی ساعت یازده ونیم شب حال مادر خانم بد شد و من با عجله او را تنهایی به بخش اورژانس نزدیکترین بیمارستان که از قبل می شناختم رساندم.

پس از معاینه و آزمایش و دادن یکی دو قرص نسخه ای نوشته و دستم دادند و بیمار را مرخص کردند. من وقتی دست در جیب کردم که هزینه را حساب کنم دیدم به خاطر عجله کیف پول و مدارک را جا گذاشته ام. حتی مدارک خودرو و هیچ کارتی همراهم نبود.
بسیار مضطرب شدم که مجبورم پیر زن بدحال را تنها و غریب اینجا بگذارم تا بروم منزل پول بیاورم.

وقتی پزشک و پرستار اضطراب مرا دیدند پرسیدند مشکل چیست؟ شما هم ناراحتی داری؟

گفتم: راستش با عجله آمده ام و کیف پولم همراهم نیست و نمی دانم باید چکار کنم.

با خونسردی گفت این دلیل نگرانی توست؟ اگر پول داشتی هم فرقی نمی کرد این نیمه شب که صندوق ما باز نیست! اضطراب من بیشتر شد. حدس زدم لابد مدرکی، کارتی باید گرو بگذارم تا فردا که صندوق باز می شود، در حالیکه هیچ کارت و مدرکی هم نیاورده بودم.

کارمند گفت: کارت بیمه دارید گفتم بیمار مهمان ماست و کارت بیمه ندارد.
گفت: کارت شناسایی.
گفتم: به همان دلیل عجله داشتن، هیچ مدرکی همراهم نیست. خودم را آماده کردم بگویم بیمار اینجا بماند تا من بروم از منزل مدارک بیاورم که پرستار یک برگ کاعذ سفید دستم داد و گفت مشخصات و آدرست را اینجا بنویس و به سلامت.

نوشتم و دستش دادم؛ گفت: پس چرا نمی روی؟
گفتم: خوب بعد چکار باید بکنم؟
گفت: ببخشید یادم رفت توضیح بدهم. حد اکثر تا یک هفته صورت حساب با پست می آید به آدرست و نحوه پرداخت در آن نوشته شده است؛ به همین سادگی!

یاد خاطره ای در بیمارستان شهدای تجریش افتادم و برای لحظاتی مات و مبهوت ماندم. پرستار که حیرت مرا دیده بود دوباره پرسید: دیگر منتظر چی هستی و چرا نمی روی؟

گفتم: می توانم سوالی بکنم؟

گفت بپرس.

پرسیدم: من و همراه بیمارم خارجی هستیم، شما چطور به ما اعتماد می کنید؟ مدارک هویت هم که همراه نداریم. شاید آدرس و مشخصات غلط به شما داده باشیم!برایم جالب است بدانم.

گفت: اصل بر این است که همه درستکارند مگر خلافش ثابت شود. در مورد شما هم که هنوز چیزی ثابت نشده است. البته همیشه استثنا وجود دارد و ممکن است از هر صد نفر، دو سه نفری هم متخلف باشند و نادرست، ولی برای بیمارستان اصلا نمی صرفد که به خاطر احتمال دروغ و خلاف دو سه نفر در ماه، یک صندوقدار شیفت شب استخدام کند و به او حقوق و بیمه و رفاهیات و بازنشستگی و ... بدهد یا به صندوقدار دیگری اضافه کار بدهد صرفا بخاطر اینکه از چند تخلف احتمالی پیشگیری کند.

تشکر کرده و با مادرخانم به منزل برگشتیم... .

از فردا هر روز صندوق پستی را می پاییدم تا نامه بیمارستان را دریافت کنم و بالاخره آمد و با آمدن خود مرا یکبار دیگر مات و مبهوت کرد! در یک برگ کاغذ قطع A4 با سربرگ بیمارستان خطاب به من نوشته شده بود: هزینه عادی معاینه بیمار شما ... فرانک ( آنموقع هنوز یورو درکار نبود) بعلاوه 10 درصد هزینه مراجعه در وقت شبانگاهی که جمعا میشود .... فرانک. زیر آن نوشته بود شما برای پرداخت این مبلغ دو هفته فرصت دارید از یکی از راه های ذیل اقدام کنید:

- مراجعه حضوری به صندوق بیمارستان در روزهای کاری

- مراجعه به نزدیک ترین دفتر پست و حواله پستی (در پستخانه های فرانسه برای ارسال و حواله وجه نقد فرمهای خاصی وجود دارد)

- ارسال چک بانکی به حساب بیمارستان از طریق پست (چک خود را در وجه بیمارستان بنویسید و در پاکتی گذاشته و به صندوق پست بیاندازید)

در خط بعدی نوشته بود اگر تا دو هفته این بدهی واریز نشود یک نامه یادآوری دیگر به آدرس شما ارسال می شود و دو هفته دیگر به شما مهلت داده می شود ولی 10 درصد دیگر به مبلغ فوق افزوده می شود!

و در سطر بعدی نوشته بود اگر حداکثر تا یک ماه بدهی شما وصول نشود بیمارستان آن را به شرکت وصول مطالبات معوقه ( اصطلاح ایرانیش میشود شرخر! / در فرانسه شرکتهای رسمی و ثبت شده ای برای این کار وجود دارند) واگذار می کند و در آن صورت شما متحمل هزینه های اداری و حقوقی و کارمزد آن شرکت هم خواهید شد.

جالب تر از همه سطر آخر بود که نوشته بود: اگر به هر دلیل قدرت و امکان پرداخت این مبلغ را ندارید در روزهای فلان و بهمان از ساعت فلان تا بهمان به بخش مددکاری شهرداری محل خود مراجعه نمایید تا آنان شما را راهنمایی یا یاری دهند.

خدا را، خدا را ، خدا را، من این نامه را تا سال ها بعنوان نمونه با خود نگاه داشته بودم ولی متاسفانه به خاطر اسباب کشی های متعدد آن را گم کردم.

آن را برای خانم و مادرخانم خواندم و سه نفری این همه تکریم ارباب رجوع و مسئولیت شناسی و کارگشایی را ستودیم. همانجا خاطره زیر را که در بیمارستان شهدای تجریش برایم اتفاق افتاده بود برای خانم و مادرخانم تعریف کردم و همه ما متاثر شدیم.

قبل از ظهر یک روز از پاییز 1365 بود و من یکی از همکلاسی های دانشگاهم را که مریض بود بردم درمانگاه فوریتها (اورژانس) بیمارستان شهدا در تجریش.

قبض گرفته و منتظر نوبت بودیم که چند کارگر ساختمانی لر زبان همکار دیگرشان را که از داربست افتاده و خون از بدنش جاری بود آوردند. طبعا بقیه بیماران و همراهان توجه شان به این بیچاره که وضعیت متفاوتی داشت جلب شد.

یک پرستار گفت سریع بیاوریدش داخل و روی تخت بخوابانید. یکی دیگر گفت اول باید پذیرش شود و قبض بگیرید.

همراهانش آمدند پذیرش. مسئول پذیرش گفت: برای جرح ناشی از حوادث باید فلان مقدار( مبلغش یادم نیست ولی دست کم پنج شش برابر معاینه معمولی بود) پول بدهید. همراهان که با لباس کار و خاکی آمده بودند گفتند که باعجله آمده اند و پولشان در لباسهای دیگرشان است و فراموش کرده اند بیاورند. حتی به راننده ماشینی که آنها را رسانده هم پول نداشته اند بدهند.

مسؤول صندوق گفت اول پول بعد قبض. آنها اصرار کردند و صندوقدار انکار. حتی یکی گفت شما قبض بده تا دوستانم اینجا هستند من بر می گردم و پول می آورم ولی صندوقدار همچنان مقاومت می کرد. مجروح بیچاره هم در حال آه و ناله.

من نتوانستم تحمل کنم رفتم با صندوقدار صحبت کنم که آقا این خونریزی دارد و ..که سرم داد کشید و گفت دستور رئیس بیمارستان است و بخشنامه اش را هم از زیر شیشه درآورد و نشان داد.

گفت: من هم مثل شما انسانم و این چیزها را می دانم ولی یکی دو مورد که نیست من هم کارمندم و یکبار و دوبار می توانم از جیبم بدهم ولی هر روز که نمی شود و چند بار هم از سوی مسئولین توبیخ شده ام.
ناچارا مبلغی را خودم گذاشتم و از حاضرین دیگر خواهش کردم کمک کنند و پول قبض را پرداختیم و قبض صادر شد و مجروح را به داخل راه داده و پانسمان کردند!

در پاریس دو بار یاد این خاطره افتادم . نخست آن شب که بدون پول و مدارک مادر خانمم را بیمارستان بردم و دوم آن روز که نامه صورتحساب بیمارستان به دستم رسید!

(توجه: شماره بعدی سوغات فرنگ ، هفته دوم فروردین منتشر می شود.)


ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۶۳
در انتظار بررسی: ۳۷
غیر قابل انتشار: ۱
peyman
۱۴:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۸
مادرم سال گذشته به بیمارستان مراجعه میکنه واسه کمر درد و تمام ‍‍‍پولی که به همراه داشته خرج میشه مسیر برگشت را تصمیم میگیره با بی ار تی بیاد. جریان تمام شدن پول را به مامور بی ار تی میگه اما مامور بی ار تی نمیزاره مادرم سوار به بی ار تی بشه مادرم اتوبان نواب از ملاصدرا تا منزلمان خیابان دامپزشکی رو پیاده میاد چون موبایل همراهش نبوده که یه تماس بگیره تا من براش پول کارت به کارت کنم.
اینم از فرهنگ ایرانی
مرتضی علی عسکری
۱۳:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۸
بسیار عالی و تاثیرگذار بود ولی این خاطره مربوط به سال 1365 بود ولی الان در اکثر بیمارستانهای کشور اینطور نیست
عارف
۱۴:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۷
کتاب چرا عقب مانده ایم را بخوانید ما مردم ایران عادت کردیم دیگران کاری برایمان انجام دهند و خودمان به تن پروری و راحت طلبی عادت کرده ایم پس تا خودمون نخواهیم هیچ معجزه ای یا اتفاقی نخواهد افتاد
رضا
۰۷:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۴
من یک اصطلاحی شنیدم به این مضمون که اصل بر برائت چیزی که ما تو ایران اصلا نداریم، به یه سری نمونه می خوام اشاره کنم (این ها قوانین آمریکا و ایالتی هست که من توش زندگی می کنم، ممکنه بعضی هاش تو ایالت های مختلف متفاوت باشه)
1- سیستم نمره دهی درسی معمولا به این صورت هست که از شما نمره کم میشه، یعنی اول که می خوان برگه صحیح کنن میگن شما 100 هستید و هر خطایی که مرتکب شدید یه نمره ای کم میشه، برعکس سیستم آموزشی ما که قبل از تصحیح برگه نمره شما صفر هست با هر نمره ای که بدست میارید در اصل خودتون رو اثبات می کنید.
2- سیستم بیمه ماشین ( در اینجا بیمه ماشین در اصل برای راننده صادر میشه و نه خود ماشین و شما می تونید بعد از مدتی بیمه ماشین رو از یک ماشین به یک ماشین دیگه منتقل کنید) شما در ابتدایی که می خواید ماشین رو بیمه کنید چون سابقه رانندگی ندارید اصل بر اینه که راننده خوبی هستید و مبلغش کمتر هست و تا زمانی که تصادف نکنید قیمت تقریبا ثابت می مونه (کمی هم کم میشه و لی نه زیاد) ولی اگه تصادف کنید بیمه شما ممکنه چند برابر بشه.
3- سیستم کردیت کارد : در ابتدایی که شما اقدام به گرفتن کردیت کارت می کنید کردیت شما یا اعتبار شما (Credit score) تقریبا جزو اعتبار های خوب محسوب میشه و تا زمانی که بدهی های خود رو سر زمان مقرر بدید این مقدار بیشتر میشه ولی اگر چند بار بدهی هاتون دیر بشه این مقدار از مقدار اولیه بسیار بسیار کمتر میشه و برای جبران اون زمان زیادی نیاز هست.
4- سیستم مالیاتی که اینجا تقریبا همش به شکل اظهار نامه هست و می تونم بگم از هر 1000 تا یکی کنترل بشه و بقیه همه اصل بر اینه که درست پر شده ولی زمانی که متوجه بشوند که شما دانسته مالیات کمتری دادید، دچار درد سر خواهید شد.
5- سیستم درمانی در اینجا حتی با بیمه نسبت به ایران خیلی گرونتر هست (تقریبا 5-6 برابر) ولی مانند همین مطلب در ابتدا از شما پولی دریافت نمی شه ، بعدا قبض برای شما پست میشه اگه پول نداشته باشید یا ادعا کنید من توانایی پرداخت این مبلغ رو ندارم، پس از بررسی و جلسه بیمه و بیمارستان یا تبدیل به قسط میشه و اگه توانایی اون رو هم نداشته باشید، اون مبلغ از شما دریافت نمیشه.
هدف از این مثال ها تعریف و تمجید چشم بسته نیست، چون هر جا مشکلات خاص خودش رو داره، صرفا نوع نگرشی هست که بسیار بیشتر به دین ما و اخلاقیات و انسانیت شبیه است تا نگرشی که ما تو ایران داریم.
محمد
۱۴:۵۸ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۸
نمیدونم خدا که اینها را داشت دیگه چرا ما رو افرید
ناشناس
۱۱:۰۳ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۸
من همان خانمی هستم که درمورد دخترم و پنبه داخل گوش مطلب نوشتن امروز خوندم که به سریال اقای مدیری اعتراض شده ویک نمونه از تشخیص پزشکان بنویسم شاید باورتون نشه .
اردیبهشت سال 91 روز پنجشنبه 12 احساس درد در شکم داشتم که نصف شب با درد فروان و تهوع شدید تا صبح سر کردم ساعت 6 رفتم کلینیک خصوصی دکتر از خواب بیدار شد برام سرم نوشت و چون پول نقد نداشتم مجبور شدم همنجا بخوابم و سرم و مسکن را بزنم تا داروخانه باز بشه و بوسیله کارت هزینه را دادم و رفتم منزل تا عصر جمعه همچنان درد ذاشتم باز با دخترم رفتم همان کلینک دکتر همان دارو ها را تجویز کرد و معلوم شد که بقیه دارو ها را با خودم نبرده بودم و همان جا مانده بود تانصف شب بعد همچنان درد ادامه داشت همسرم از سفر برگشت و ساعت 5 صبح به همان کلینک مراجعه نمودم به خانم دکتر کشیک گفتم ممکنه آپاندیس باشه فوری گفتن همینجوره و انی به بیمارستان بروید که منو در بیهوشی کامل به بیمارستان میلاد رسوند باور نمی کنین منو تا ساعت 2 بعد از ظهر میترسیدن عمل کنن در حالی که حتی نمی تونستم برای 5 دفیقه بنشینم سه بار برای عکس شکم بردن آخرش همسرم دید نمیشه رفت خودشو و معرفی کرد و پدرشان نیز برای دیدن من آمدن ظرف نیم ساعت اتاق عمل اماده شد ( درحالی که اپاندیس من ترکیده بود ) و بعد هم به اتاق خصوصی منتقل شدم و بعد از آن هم عوارض تشخیص نادرست پزشکان همراه من هنوز وجود دارد چسبندگی روده که پارسال 10 روز منو در بیماستان خصوصی بستری کردن و شنبه پیش که پرشک مجددا نوشت ولی من حاضر نشدم برم و خدا بهم لطف کرد و فعلا موضوع حل شده
محمدمراد
۱۱:۰۱ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۸
من یکبار رفتم داندنپزشکی توی اهواز با دکتر سرقیمت توافق کردیم بعد یه تراول دادم به دکتر که بیشتر از مبلغ مورد نظر بود دکتر بقیه اش را پس نداد می گفت برو شکایت کن دو روز بعد داندان هم خالی شد
ناشناس
۰۹:۴۹ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۸
عصر ایران
عاشق این اتحادم

ببین اخر سالی خبری چاپ کردی با کامنتهایی که هیچ
مخلفی نداره
ایول
ناشناس
۰۹:۴۸ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۸
من خودم كارمند بيمارستانم دليل اينكه تو ايران همچين اتفاقي نميفته اينه كه متاسفانه فرهنگ عمومي كشورمون به حد مردم اروپا نيست.اينجا اگه همچين قانوني باشه مردم پرداخت نكردن پول رو زرنگي ميدونن.درسته شايد سيستم بيمارستانا هم يه سري مشكلاتي داشته باشه ولي قبول كنين اول بايد فرهنگ مردم اصلاح بشه تا بعد همچين اتفاقايي امكان پذير باشه
مهدی
۲۲:۰۱ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
ما سیستممون خرابه. آدمهای خوب هم تو سیستم بد، بد میشن
منوچهر
۱۶:۰۵ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
سلام

جواب اون آقایی که تو سویس زندگی می کنه بنده برای گردش به لوزان رفته بودم و یک شب در اونجا دچار تپش قلب شدید شدم همان شب با اورژانس به بیمارستان منتقل شدم و تمامی معاینات صورت گرفت و تا فرداش اونجا بودم موقع ترخیص گفتم توریستم و پولی همراه ندارم بدون مشکل ترخیص شدم.
ناشناس
۱۱:۵۱ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
وقتی نگرانی از آینده و درآمد داشته باشی. اگه این نگرانی در طی چند سال باشه بر خصوصیات هر کسی اثر میذاره. در اینجاست که اول پول. اخلاق بی اخلاق
ناشناس
۱۱:۰۰ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
اپاندیس من تا پول بیارن توی بیمارستا ن ترکید .کلی مصیبت کشیدم وخرجم شد.
علی
۱۰:۴۶ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
تکریم اعتماد میخواهد، اعتماد را آدم از بزرگترها یاد میگیره. بچه اگه با ادبه در واقع تربیتیست که پدر و مادر به او یاد داده اند. ما خودمان مردم را بی اعتماد و بی تربیت کرده ایم.
ناشناس
۱۰:۴۳ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
انسان که مهم باشد جامعه(انسانها) رشد می کند............
امیر
۱۰:۲۷ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
بخشی هم تقصیر خودمونه.
تو فرانسه مثلا یک درصد مطالبات بیمارستان سوخت میشه و ارزش پیگیری نداره، تو کشور ما اگه اینجوری برخورد کنن مطالبات بدون بازگشت اینقدر زیاده که بیمارستان ورشکست میشه.
ناشناس
۰۹:۳۶ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
سلام
چند سال پیش تهران واسه خطوط بی ار تی هنگام سوار شدن کسی از مسافر بلیط نمی گرفت قالیباف گفته بود نباید ا مردم بلیط بگیریم زشته خودشون بخرن و بندازن تو سطل ورودی چی شد چرا جمع شد
همه اینا خوبه ولی اول فرهنگش رو درست کنن بعد
محمد
۰۹:۳۵ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
والا من یبار بخاطر زخم معده تو خیابونای بیجار از هوش رفتم با اینکه بی هوش بودم نزاشته بودن برم تو بخش تا یکی از دوستام که منو بیهوش دیده بود پول بیمارستان امام حسین بیجارو داده بود
سعيد
۰۹:۲۹ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
اميدوارم روزي همه در عمل مسلمان واقعي باشيم و صداقت و محبت هميشه سرلوحه كارمان باشد.
جهانيان بايد مسلمانان و ايرانيان را با ايمان، راستي و درستي بشناسند و ياد كنند نه اينكه...
امیر
۰۹:۲۷ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
از یک به اصطلاح دیپلمات بعیده.از اینکه اینگونه مقایسه می کنید برایتان متاسفم.شما بدیهی ترین اصول دیپلماسی رو هم نمیشناسی.عصر ایران شما هم حق نداری مطالب تحقیر امیز منتشر کنی.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۱:۵۹ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
چه ربطی به اصول دیپلماسی داره؟
مطالب تحقیر آمیز کدومه؟
اینجور نگاه کردن به مسائل باعث همین عقب موندگی هاست دیگه.
هادی
| |
۱۵:۰۹ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
شما انگار دوست داری همیشه سرت رو زیر برف کنی تا هیج جایی رو نبینی؟!
ناشناس
| |
۰۹:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۵
نویسنده که تیتر فرعی موضوع را گذاشته " خاطرات غیر حرفه ای یک دیپلمات" پس چه ربطی به دیپلمات بودنش داره؟ بعد ه اگه مقدمه نویسنده را دقیق بخونید متوجه میشوید که منظورش چیه.
ایرانی
۰۹:۱۰ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
تو کشوری که نه مسلمونی میدونه چیه نه مسلمون کیه چطور با یه غریبه رفتار میکنه حالا توکشور ما نگاه کن ادعای مسلمونیمون تا هفت آسمان میره آدم یاد حرف یکی از بزرگان میفته که میگفت در بلاد کفر مسلمان ندیدم اما مسلمانی دیدم، در کشورهای اسلامی مسلمان دیدم اما مسلمانی ندیدم
رضا
۰۹:۰۴ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
دقیقا همین اتفاق برام سال 2012 در کشور سنگاپور افتاد.
من که به علت درد شدید و ناگهانی کلیه ، بدون پول و هیچ مدرکی به کلینیک رفته بودم پش از پایان مداوای کامل:

1) نصف مبلغ کل درمان رو به عنوان بخشودگی دولت به مهمانان خارجی تخفیف دادند!
2) فقط با پرسیدن نام+شماره پاسپورت یا آدرس منزل، گفتن:خدا حافظ! یه هفته بعد هم یه نامه دقیقا با همین مضمون فوق الذکر برام اومد دم خونه که تا قبل از ترک خاک اون کشور باید بپردازم.
3) تازه از همه جالبتر.. به خاطر 3 دقیقه دیر اومدن دکتر مربوطه (ساعت 8:03 اومد سر کار!) پرستار مربوطه به حمایت از من، چنان دادی سر دکتر بیچاره کشید که من مات موندم!

..اگه نمیتونیم خوب بسازیم خودمون رو، لااقل از خوبی های اونا درست تقلید کنیم!
ناشناس
۰۸:۴۸ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
عصر ايران!!! فقط ميتونم بگم كه خيلي مردونگي بخرج داديد كه حداقل اين موارد را اعلام ميكنيد. مشكل ما تو در كشور اين هست كه توهم داريم تو همه چي هميشه از همه بهتريم!
ناشناس
۰۸:۴۸ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
من نمی دونم وقتی تقریبن اکثر دولتمردان ما دنیا دیده! و غرب دیده اند، چرا هیچ تغییری در سیستم دولتی پاک ما ایجاد نمی شه؟!
هدی
۰۸:۴۰ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
اینجا بر عکسه اصل بر این است که همه کلاهبردارند مگر اینکه خلافش ثابت شود
ناشناس
۰۸:۳۶ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
این قسمت خیلی زیباست. واقعا از نوشته هاتون لذت می برم.
ناشناس
۰۸:۳۴ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
اونوقت ادعای مسلمانی مون گوش فلک رو پر کرده...
ناشناس
۰۸:۰۵ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
اینو قبلا می نوشتی. شکر خدا اخیرا خوب شده است تازه شما از روی چه حسابی کشور را مثل اروپا حساب می کنی مگر خود ما مردم کم روزانه دروغ وکلک سوار می کنیم تا ......؟
ناشناس
۰۷:۵۹ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
به هر حال فرقی بین این دوکشور وجود دارد که یکی شده جهان اول و دیگری شده جهان سوم.
ناشناس
۰۷:۵۲ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
مسلمان واقعي اونهان كه به كرامت انساني بيش از هر چيز در امور روزمره بها ميدن!
آنها پذيرفته اند كه اعتقادات و ظاهر يك چيز شخصي است.

ما هنوز خيلي راه بايد بريم كه به اين نتيجه كه دنيا سالهاست بهش رسيده برسيم.
كسب تجربه از ديگران هم كه غرب زدگي است!
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۲:۵۳ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
خیلی حرفت قشنگ بود
کوشا
| |
۱۰:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۶
چه ربطی به مسلمانی داره ؟ اخلاق و انسانیت و قانون اصل کار باشه همه چیز مرتب می شه
عجیبه تا هر چیز خوب و پسندیده می بینیم می گیم اصل مسلمانی اینه و مسلمان واقعی اونها هستند ، دوست عزیز همه دینها و مکتب ها اومدن تا آدم آدم بشه و بس .
ناشناس
۰۷:۵۰ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
جمعه پیش یک تکه پنبه داخل گوش دخترم شده بود بیمارستان شهید مدرس سعادت آباد مراجعه کردم ساعت 9 شب به بعد بود گفتند ما وسیله بیرون آوردن اشیا داخل گوش را نداریم برو به بیمارستان آیت ا... طالقانی در ولنجک . از نوع اطلاع رسانی در خیابان که بگذریم به بیمارستان رسیدیم فرمودند پزشک متحصص نداریم و دستگاه در کمد مربوطه قرار دارد فردا تشریف بیاورید .
در نهایت به کلینیک خصوصی رفتم و با 15 هزار تومان مسئله حل شد
ناشناس
۰۷:۲۶ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
واي دنياي ما بادنياي اين كشورهايك ميليون سال نوري اختلاف داردخوش بحالشون
ناشناس
۰۶:۱۸ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
چندین سال قبل سید جمال الدین اسد ابادی وقتی به اروپا رفته بوده جمله معروفی را گفته که بی مناسبت با این موضوع نیست ایشان گفته اسلام رادر شرق دیدم ولی مسلمانی رادر غرب ، غربیها تمام دستورات اسلام را مانند راستی ،نظم وانضباط اجتماعی،رعایت حقوق دیگران واعتماد به همدیگرانجام میدهند ولی در ایران نه دولت به مردم اعتماد دارد ونه مردم به دولت ونه مردم به یکدیگر چرا؟!!!
ناشناس
۰۴:۳۰ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
یه بار رفتیم بیمارستان لقمان ساعت ده شب اصلا کسی به مجروح ما نگاه نکرد با آن همه پرسنل و امکانات از آنجا دربست گرفتیم رفتیم بیمارستان سینا تا نوبتمان بشه شد 7 صبح .
ناشناس
۰۴:۲۶ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
منم فرانسه زندگی میکنم دقیقا همین اتفاق برای من افتاد و جالبتر اینکه برای دندانپزشکی بود و وقت بعدی دادند که دران زمان به خاطر مسافرت کنسل کردم و هنوز که هنوز صورت حساب را برای من نفرستادند چون طبق سیستمشان من مریض انها هستم و باید کار دندانم تمام شود!!!این قضیه مال ۶ ماه پیش است
پاسخ ها
فرانسه
| |
۱۲:۰۰ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
آفرین بر شما بلاخره باید ایرانی بودنت رو ثابت می کردی.
بعد بیا هی بگو اونا کارشون درسته! شما هم که خیلی زرنگی. مردم ایران نفهمند البته!!
فرانسه
| |
۱۲:۰۱ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
آفرین بر شما آفرین ادامه بده ما می تونیم!
ناشناس
۰۱:۱۳ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
البته باید گفت که هزینه‌های درمان در اکثر کشورهای اروپایی (مثل سوییس که من هستم) به طرز وحشتناکی بالاست، به طوری که اصلاً قابل ثیاس با ایران نیست. هزینه‌های بیمه هم همینطور. من ارزان‌ترین نوع بیمه رو دارم که باید ماهی ۲۰۰ فرانک (حدود ۸۰۰ فزار تومن) به خاطرش پرداخت کنم و تازه بیمه فرانشیز ۲۵۰۰ فرانک در سال هم قرار میده.

اما، نکته بسیار بسیار مثبت در این میان و تفاوت اساسی با ایران همینی هست که دوستمون گفتند و اون اینکه در بیمارستان، مطب دکتر، کلینیک، رادیولوژی،... تقریباً هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی پولی لز بیمار گرفته نمیشه و همیشه قبض بعداُ به آدرسش ارسال میشه. همین یه نکته جزئی واقعاً باعث میشه خیلی از مشکلات پیش نیاد
پاسخ ها
Mehdi
| |
۱۴:۵۵ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
ای بدم میاد از این طور نظرات و این مدل طرز تفکر...
آخه سوییس نشین عزیز چرا داری هزینه درمان بین دو کشور که نه سیستم درمانی، نه خدمات و امکانات درمانی و نه واحد پول و ارزش پول اونها با هم برابر است را مقایسه می کنی؟؟؟
اون پولی که شما می دی به نسبت درآمد سالانه ات ممکنه بیست تا سی درصد باشه اما اینجا هزینه در مان ما یعنی نصف حقوق سالانه کلا برای درمان و حاشیه درمان میره

یعنی شما تو بهشت هم بری ناراضی هستین و یه غری میزنید که یه چیزی بده، خداییش بعضی باید همون ایران زندگی کنن تا ابد که قدر بدانند امکاناتی که بیرون از ایران دارند.
ناشناس
۰۰:۴۹ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
مات و مبهوت فرنگ نباشيد اگر ساعت نه شب به بعد بري بيمارستان عجمان امارات هم رايگان است حتي براي خارجي ها( ايراني و٠٠٠) فقط در كشور خودمان بايد قبل از هر كاري بري پذيرش(صندوق)
انسانم آرزوست
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۹:۴۶ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۸
عربستان هم همینطوره حتی ازمایش و عکسبرداری....
ناشناس
| |
۱۱:۳۳ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۸
داداش منظور از فرنگ فقط اروپا و آمریکا نیست.
هرجایی که عرف و قوانین بر اساس صداقت و احترام به مردم است فرنگ محسوب می شود. چه در اروپا چه در آمریکا، خاورمیانه یا خاور دور
ناشناس
۰۰:۰۱ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
من بیشتر از ۱۰۰ بار به اروپا و امریکای شمالی سفر کردم. حتی اگر مجرم تحت تعقیب هم باشی از خدمات مثل همه میتونی استفاده بکنی. اعتماد عمومی و احترام عمومی همه جا وجود داره
ناشناس
۲۳:۳۷ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۶
مدتی پیش من در شهر ونکوور مرتکب تخلف رانندگی شدم. پلیس خودرو من را متوقف کرد بعد به کنار ماشین آمد با سلام و روز بخیر به من گفت می‌دونی مرتکب خلاف شدی من هم گفتم حدس میٓ‌زنم کاری کردم خلاف بوده رفت داخل ماشین و سوابق من را کنترل کرد به من مراجعه کرد و گفت چون مدت زیادی هست که گواهینامه دارم و مرتکب خلافی نشده‌ام و مطمئن است که ندانسته مرتکب این خلاف شده‌ام جریمه‌ام نمی‌کند و مجدد تذکر داد این حرکت من در این استان خلاف قانون بوده سپس با روی بسیار خوش آروزی تعطیلات خوشی کرد و رفت سپس خاطره‌ای به ذهنم آمد که یک بار در ایران ندانسته وارد طرح زوج و فرد شدم و افسر من را متوقف کرد برایش توضیح دادم و جریمه‌ام کرد و جالب اینکه خودرویی که قبل از من مرتکب این خلاف شده بود و خانمی راننده‌ آن بود بدون جریمه بخشیده شد و زمانی که به پلیس اعتراض کردم گفت که دلش می‌خواد.
ناشناس
۲۳:۲۷ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۶
خلايق هرچه لايق
ناشناس
۲۳:۲۰ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۶
آخه ما تمدن 2500 ساله داریم اونا ندارن.
احمد
۲۳:۱۷ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۶
در انگلستان دانشجو بودم و یک روز هوس رفتن استخر کردم. پنج پوند ورودی استخر را دادم ولی متوجه کاغذی بالای سر صندوق دار شدم که نوشته بود برای دانشجویان دو پوند. نامطمئن به صندوق دار گفتم من دانشجو هستم ولی مدرکی همراهم نیست. لبخندی زد و سه پوند رو پس داد!
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۲:۴۹ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
البته در تاتر شهر خودمان هم من تجربه چنین برخورد شیرینی را داشتم.
هوشنگ
۲۰:۱۴ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۶
آقا بیمارستان شهر ما تو ورودیش اول پول میگیرن بعد میزارن تو!

یعنی بیمارت اورژانسی باشه حتی به صندوق هم نمیرسی اگه تو ورودی پول ندی !

این است ما میتوانیم !!!

عصر ایران بخدا نامردی اگه منتشر نکنی
پاسخ ها
سادات
| |
۰۸:۴۷ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
ببخشيد شما مال كدوم كشوري؟؟؟!!!
البته به خاطر پرچمت اين رو گفتم....
1
| |
۱۰:۵۱ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
پرچم شما مال كدوم كشوره!!!!
ناشناس
| |
۱۱:۳۵ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
بابا جان این بنده خدا با فیلتر شکن وارد شده
ناشناس
۱۸:۵۰ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۶
براي كي مي نويسي ؟ اينها همه خوابند .
پاسخ ها
ناشناس
| |
۲۳:۳۴ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۶
کلا همه خوابیم
ناشناس
| |
۲۳:۴۷ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۶
احسنت
ناشناس
| |
۱۵:۱۹ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
ای کاش خواب بودند، خواب نیستند دوست من. خودشان را به خواب زده اند و این هزاران بار تلخ تر است!!!!!!!!!!
ناشناس
| |
۰۹:۴۴ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۸
خوابو میشه بیدار کرد

اون که خودشو زده به خواب نمیشه ........
دکتر
| |
۱۶:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۳
من نمیدونم اینا مال چه زمانیه!!
من خودم تو اورژانس کار میکنم اونجا از بیمار اورژانسی هزینه ای نمیگیرن بعد اینکه کاراش تموم شد اونوقت میره واسه ترخیص هزینش رو پرداخت میکنه!
تعداد کاراکترهای مجاز:1200