۰۶ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۲۷۵۵۸
تعداد نظرات: ۵۰ نظر
تاریخ انتشار: ۰۷:۳۷ - ۲۹-۱۱-۱۴۰۰
کد ۸۲۷۵۵۸
انتشار: ۰۷:۳۷ - ۲۹-۱۱-۱۴۰۰

خسرو گلسرخی؛ خطای شاه یا شاعر؟/ آقای رییس! من خون ادرار می‌کنم...

خسرو گلسرخی؛ خطای شاه یا شاعر؟/ آقای رییس! من خون ادرار می‌کنم...
پخش محاکمه از تلویزیون برای این بود که پنداشتند چون خسرو در دادگاه گفته من مارکسیست – لنینیست هستم سندی واضح است تا نشان دهند مخالفان حکومت، نه مسلمان که چپ هستند.

   عصر ایران؛ مهرداد خدیر- در چهل‌و‌هشتمین سال‌روزِ اعدامِ خسرو گلسرخی – نویسنده، شاعر و روزنامه‌نگار رومانتیک و چپ‌گرای ایرانی - در سحرگاه 29 بهمن 1352 خورشیدی:

_ می‌توان از وصیت‌نامۀ او گفت که 5 سال قبل از پیروزی انقلابِ ضدّ سلطنتی، پیش‌بینانه نوشته بود: «آقایانِ فاشیست! شما ایمان داشته باشید که حکومتِ غیر قانونیِ ایران که در 28 مردادِ سیاه، توسط آمریکا به خلقِ ایران تحمیل شده در حال احتضار است و دیر یا زود با انقلابِ قهرآمیز توده‌های ستم‌کشیدۀ ایران واژگون خواهد شد».

   «وصیت‌نامۀ غیر ارتشی معدوم، خسرو گلسرخی فرزند قدیر» را نمایندۀ دادستانی ارتش (سرگرد قیایی)، فرمانده گردانِ زندان (سروان حسن‌زاده)، افسر اطلاعات (سروان جاوید‌نسب) و قاضی عسگر صادق‌متقی (نمایندۀ شهربانی) امضا کردند‌. در حالی‌که خود تصریح کرده بودند «غیر‌ ارتشی» است اما زندانیان سیاسی را به بهانه‌‌های گوناگون و بیشتر ذیل عنوان «اقدام علیه تمامیت ارضی» به دادگاه‌های نظامی ارجاع می‌دادند شاید چون قضات دادگستری زیر بار ننگِ محاکمه‌های فرمایشی نمی‌رفتند.

  -می‌توان شهرت او را با مشهور نشدن کرامت دانشیان به اندازۀ او مقایسه کرد. چرا که فرجامی چون او داشت زیرا تن نداد به اعتراف اجباری و ساختگی برای بیزاری از کاری که نکرده بود و طرحی که در سر نداشت اما محبوبیت و شهرت خسرو را به دست نیاورد.

  شاید به خاطر نوع دفاع دانشیان بود. اما همان‌گونه که 5 سال بعد تصاویر بزرگِ گلسرخی در تظاهرات مردمی دیده می‌شد، یک هفته بعد از پیروزی انقلاب هم مهم‌ترین یادگارِ دانشیان از رادیو پخش شد: شعری از عبدالله بهزادی که "کرامت" آن را  به یک سرود تبدیل کرده بود. اسفندیار منفردزاده هم بر آن نُت نوشت تا یکی از مشهورترین سروده‌های انقلاب ایران در ۲۹ بهمن ۵۷، همزمان با سال‌گردِ تیرباران‌شدن گلسرخی و دانشیان از رادیو پخش شود: «بهاران خجسته باد»...

                             خسرو گلسرخی؛ خطای شاه یا شاعر؟/ آقای رییس! من خون ادرار می‌کنم...

- می‌توان یادآور شد که جان‌باختۀ بهمن‌ماه، زادۀ بهمن هم بود (در رشت) اگرچه تنها 30 بهار را دید. پدرش (قدیر) کارمند عدلیه بود و مادرش بانو «شمس الشریعۀ وحید».

  مادر که تصاویر فرزند را به مثابه قهرمان و در کنار جهان‌پهلوان تختی 5 سال بعد  در جریان تظاهرات سال 57 دید، 17 سال بعد در سال 1374 درگذشت.

مادرِ خسرو روحانی‌زاده بود.  پدرش «شیخ وحید خورگامی» از هم‌رزمان میرزا کوچک‌خان جنگلی بود که جان به در بُرد و وقتی خسرو در دو سالگی یتیم شد از رشت به قم آمدند و در دامان پدر‌بزرگ، بزرگ شد.

این در حالی است که تصور غالب این است که چون گلسرخی زادۀ شمال ایران است بالیدۀ آن سامان هم هست و کمتر گفته شده کودکی و نوجوانی را در قم سپری کرده و در دبیرستان حکیم نظامی درس خوانده است:خسرو گلسرخی؛ خطای شاه یا شاعر؟/ آقای رییس! من خون ادرار می‌کنم...

- می‌توان به مُدِ سال‌های اخیر روزنامه‌نگاری ایرانی در چپ‌ستیزی اشاره کرد که تصاویر دُن‌کیشوت‌واری از مبارزان چپ در سال‌های پیش از انقلاب ترسیم می‌کنند و آنان را نه قربانیِ استبداد شاه که قربانیِ آرمان‌خواهیِ خام و خیال‌پردازی‌های مُتوهّمانۀ خود می‌دانند و حتی گاه بعضاً به تمسخر قیام سیاهکل یا دفاعیات خسرو گلسرخی می‌پردازند و یادآور می‌شوند اگر قهرمان‌بازی در‌نمی‌آوردند، زنده می‌ماندند کما این‌که در پروندۀ خسروگلسرخی دیگران هم بودند اما تسلیم نمایشنامۀ ساواک شدند: کشف شبکه‌ای که قصد ربودن رضا پهلویِ 12 ساله را داشت! اعترافی کردند تا سازمان امنیت، اقتدار خود را به رخ کشد و جانِ شیرین را نجات دادند اما گلسرخی از آن به مثابۀ فرصتی برای طرح دیدگاه‌های سوسیالیستی خود بهره برد.

- می‌توان به نسبت خانوادگی او با فرح دیبا اشاره کرد که این شایعه را درانداخت که واقعا اعدام نشده و به خارج رفته! اما چرا باید ننگِ کاری را که نکرده‌اند به جان بخرند و هزینۀ آن را بپردازند

- می‌توان به تغییر نام پارک فرح به پارک گلسرخی در 22 بهمن 1357 به دست مردم اشاره کرد. نامی که البته نپایید و تأیید نشد و به «لاله» تغییر یافت.

  • می‌توان یک هفته بعد از پیروزی انقلاب و 29 بهمن 1357 را به یاد آورد که علی حسینی گویندۀ پُراحساس و چپ‌گرای تلویزیون و از اعتصابیون پیش از پیروزی انقلاب با شور و شعف فراوان و در حالی که در پوست خود نمی‌گنجید، بر صفحۀ تلویزیون حاضر شد و از پخش فیلم کامل محاکمۀ خسرو گلسرخی در دادگاه پس از 5 سال و در پنجمین سالگرد اعدام او خبر داد و پس از آن چهرۀ خسرو گلسرخی که می‌گوید: «آقای رییس! من خون ادرار می‌کنم». 

            خسرو گلسرخی؛ خطای شاه یا شاعر؟/ آقای رییس! من خون ادرار می‌کنم...

   روز بعد روزنامۀ کیهان که تحریریۀ آن در غیاب مدیرانِ کوچیده و رفته به دست روزنامه‌نگاران با گرایشِ غالبِ چپ افتاده بود، عکس و تیتری در صفحۀ اول نشاند و یک صفحۀ کامل را به گزارش دادگاه یا به تعبیر آن روز بیدادگاه "همکار قهرمان" خود اختصاص داد.

  دادگاهی که شاعر دفاعیات خود را با این شعر شروع می‌کند:

    ثقل زمین کجاست؟

    من در کجای جهان ایستاده‌ام

     با باری زِ فریادهای خفته و خونین

      ای سرزمین من!

      من در کجای جهان ایستاده‌ام؟

      و بعد «انِما الحیوة عقیدة و جهاد» - منتسب به امام حسین علیه‌السلام - و این جملات:

   «‌سخنم را با گفته‌ای از مولا‌حسین، شهیدِ بزرگِ خلق‌های خاورمیانه آغاز می‌کنم. من که یک مارکسیست- لنینیست هستم برای نخستین بار عدالت اجتماعی را درمکتب اسلام جُستم و آن‌گاه به سوسیالیسم رسیدم.

   من در این دادگاه برای جانم چانه نمی‌زنم و برای عمرم. من قطره‌ای ناچیز از عظمت و حرمان خلق‌های مبارز ایران هستم. خلقی که مزدک‌ها، مازیارها، بابک‌ها، یعقوب‌لیث‌ها، ستارها، حیدر عمواوغلی‌ها، پسیان‌ها، میرزا‌ کوچک‌خان‌ها، ارانی‌ها، روزبه‌ها و وارطان‌ها داشته است و اسلام حقیقی هم با سید‌عبدالله بهبهانی‌ها و شیخ محمد خیابانی‌ها دِین خود را به جنبش‌های آزادی‌بخش ملی ایران ادا کرده است.»

- می‌توان یادآور شد آرزو داشته نام او نیز در ردیف همان قهرمانانی قرار گیرد که در دادگاه نام برد و دریغا که نمی‌دانست چند سال بعد از انقلاب 57 و با دستگیری رهبران حزب توده روشن می‌شود: خسرو روزبه قهرمان واقعی نبوده چرا که فاش شد روزبه قاتل محمد مسعود - مدیر روزنامۀ مرد امروز - در اواسط دهۀ 20 بوده است. محمد مسعود را که به اختلاف با دربار شهره بود کشتند تا گردن دربار بیندازند و مردم دهه ها چنین باوری داشتند.

   - می‌توان به پخش سه بارۀ تصاویری از محاکمه از تلویزیون و این بار سال‌ها بعد و در دوران ریاست عزت‌الله ضرغامی بر صدا و سیمای جمهوری اسلامی اشاره کرد تا پاسخی به تبلیغات شبکه‌های سلطنت‌طلب باشد که تصویر گل و بلبلی از دهۀ 50 به خورد متولدین بعد انقلاب می‌دهند و چون از یک فعال چپ بعد سال‌های یاد می‌شد بسیار مورد استقبال قرار گرفت و وزیر امروز گردش‌گری در دولت ابراهیم رییسی همواره به این کار بالیده است.

   - می‌توان به نقش گروه‌های مارکسیستی با نمادهایی چون بیژن جزنی و خسرو گلسرخی یا رهبران فداییان در انقلاب 57 اشاره کرد که اگرچه پرشمار نبودند و وزن اجتماعی آنان در دو انتخاباتی که جمهوری اسلامی به آنها مجال کاندیداتوری داد (خبرگان قانون اساسی در تابستان 58 و اولین دورۀ مجلس در زمستان همان سال) نشان داده شد اما پر سر و صدا بودند و سهم اعدامی‌های آنان در رژیم شاه از نیروهای مذهبی بسیار بیشتر و قطعۀ 33 بهشت زهرا گواه این مدعاست.

   نقشی که البته با توجه به ماهیت اسلامی انقلاب و خاصه وقتی روشن شد رهبری آن با یک مرجع دینی است اسباب شگفتی بود و همین ناسازگاری فکری سبب شد بسیار زودتر از دیگران حذف شوند و از یادکردها نیز.

   سهم آنان در نام‌گذاری‌های معابر و مکان‌ها در بعد انقلاب هم صفر بود و تنها بر سر نامیدن نمادین خیابان روزولت به عنوان «مبارزان» توافق شد. به جای «مجاهدین خلق»، خیابان مجاهدین و به جای «فداییان خلق» هم «خیابان مبارزان» اما این دو هم در پی تحولات بعدی به «مجاهدین اسلام» و «شهید مفتح» تغییر یافتند تا هیچ نشانی از دو گروه مسلح باقی نماند.

   اگر چه همۀ این یادآوری‌ها 48 سال پس از اعدام خسرو گلسرخی و در مقام روایت تاریخ معاصر مناسبت دارد اما غرض از این یادداشت نکتۀ دیگری است:

    این که اگر سقوط شاه را ناشی از چند خطای اساسی بدانیم (اصلاحات ارضی و رویارو قرار دادن روحانیون سنتی که تا پیش از آن همراه سلطنت بودند، تأسیس حزب رستاخیز، تغییر تاریخ مبدأ تقویم رسمی از هجری خورشیدی به شاهنشاهی و انتشار مقالۀ توهین به آیت‌الله خمینی در روزنامۀ اطلاعات) ماجرای خسروگلسرخی را هم می‌توان درردیف خطاهای بزرگ و ویران‌گرقرار داد.

    چرا که هم سناریو دست‌پخت دستگاه امنیتی بود تا بگویند مراقب اوضاع هستند و گروهی را به اتهام تلاش برای ربودن ولیعهد دستگیر و وادار به اعتراف کردند، هم پنداشتند چون خسرو در دادگاه گفته من مارکسیست – لنینیست هستم سندی واضح است تا نشان دهند مخالفان حکومت، نه مسلمان که چپ هستند و حتی وقتی از اسلام هم گفت تأیید مدعای «مارکسیست‌های اسلامی» باشد و اگر از تلویزیون پخش شود جامعه همراهی نمی‌کند حال آن که اتفاقا مردمان عادی چندان متوجه نشدند که از خلق‌ها و از مارکسیست بودن خود می گوید بلکه به لحاظ عاطفی موجی از هم‌دلی با یک جوان اهل کلمه و نه سلاح به وجود آورد:

   «‌چنانچه در کیفرخواست آمده در فروردین ماه به اتهام تشکیل یک گروه کمونیستی که حتی یک کتاب نخوانده دستگیر می‌شوم و تحت شکنجه قرار می‌گیرم و خون ادرار می‌کنم. بعد مرا به زندان دیگری منتقل می‌کنند. آن‌گاه بعد از هفت ماه دوباره تحت بازجویی قرار می‌گیرم و چون دو سال پیش حرف زده‌ام توطئه‌گرم و اکنون به عنوان توطئه‌گر در این دادگاه محاکمه می‌شوم. اتهام سیاسی در ایران، این است و زندان‌های ما پر شده از جوانان و نوجوانان به اتهام اندیشیدن و کتاب خواندن و آقای رییس دادگاه، همین دادگاه های شما آنان را محکوم به زندان می‌کنند. حال آن که بعد از زندان، کتاب را کنار می‌گذارند و مسلسل به دست می‌گیرند. با یک جوان این‌گونه برخورد نکنید!»

  پس از «می‌توان» های بالا اما به «می‌توانِ» مورد نظر اصلی می‌رسم. چرا که می‌توان گفت در داستان گلسرخی سه خطا کردند:

   اول این که پنداشتند با طرح اتهام تلاش برای ربودن ولیعهد، اقدامات ساواک توجیه می‌شود و چون شاعر و روزنامه‌نگار است واهل کار مسلحانه نیست، تن به اعتراف اجباری می‌دهد تا به زندگی بازگردد. محاسبه دربارۀ دیگران البته درست بود اما خسرو گلسرخی و کرامت‌الله دانشیان زیر بار نرفتند.

  خطای دوم این بود که پنداشتند پخش محاکمه از تلویزیون اثبات‌کنندۀ ماهیت مارکسیستیِ معترضان است چون چند بار تصریح می‌کند من مارکسیست – لنینیست هستم اما از «‌مولا‌ حسین و مولا علی و سلمان پارسی و اباذر غفاری» هم گفت و این نام‌ها برای مردم آشنا‌تر بود و به جای بیزاری‌جُستن، هم‌ذات‌پنداری کردند.

 خطای سوم این که حکم به اعدام یک روزنامه‌نگار و شاعر دادند و ندانستند خون بی‌گناه، دامن‌گیر است و آهِ آن چاه‌انداز و  جاه‌ستان. کما این‌که پس از آن نام گلسرخی، نماد شد و کشتنِ او لکۀ ننگ و تلاش‌های بعدی برای جذبِ روشن‌فکرانِ چپ و سکولار را هم زیر سؤال برد.

   حال آن‌که اگر این اتفاق، نیفتاده بود خسرو گلسرخی، گوشۀ تحریریۀ روزنامه، نقد ادبی خود را می‌نوشت و شعرهایی می‌سرود که در قیاس با شاعرانی چون احمد شاملو و مهدی اخوان ثالث و فروغ فرخ‌زاد بضاعت چندانی هم نداشت و با نگاه امروز چه بسا بسیاری از آنها شعر به مفهوم مدرن و تخیلی کلمه به شمار نیایند.

   با این اوصاف آیا دور از انصاف نیست اگر به جای اشاره به 3 خطای یاد‌شده، خودِ شاعرِ 30 سالۀ به ورطۀ سیاست‌افتاده را به خاطر روحیه‌اش ملامت کنیم و خون او را گردن خود او بیندازیم و بگوییم قهرمان‌بازیِ کودکانه‌ای درآورد و بد‌قلقی کرد؛ دو خط توبه می‌نوشت و خلاص؟!

 

------------------------------------

*در این نوشته جدای خاطرات و مشاهدات خود در جریان انقلاب 57 و خوانده‌ها و دیده‌ها و شنیده های مرتبط با آن از سه جلد کتابی که آقای کاوۀ گوهرین دربارۀ خسرو گلسرخی نوشته و منتشر و چند سال قبل به نویسندۀ این سطور هدیه کردند نیز بهره برده‌ام.

ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۵۰
در انتظار بررسی: ۲۰۳
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۰۰ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
157
108
سبک مغز و جمع اضداد بود .
پاسخ ها
ناشناس
| France |
۰۹:۰۱ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
لابد شما پرمغز هستی؟ اگر محاکمه اش رو تو تلویزیون در اون سالها دیده بودی می فهمیدی از خیلی افراد پرمدعا مردتر بود
بینام
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۶:۳۲ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
من ۹ ساله بودم که محاکمه این مرد بزرگ را دیدم ولی هرگز نمتوانم فراموشش کنم بعد هم الان او را یکی از بزرگ مردان تاریخ میدانم روحش شاد نامش همیشه به نیکی یاد میشود
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۰۱ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
47
55
اگر فکر میکنی حق با شماست چرا کامنتها را بستی
عصر ایران

تصور نمی‌کنیم بحث حق و باطل را مطرح کرده باشیم. روایتی نقل شده سپاس‌گزار می شویم نظر خود را اعلام کنید. برای این که بدانیم حق با شماست باید بدانیم شما چه می‌گویید!

مسیح
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۱۱ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
77
125
روحش شاد،یادش گرامی.درتاریخ همواره نام وطن پرستان واقعی وراهشان چراغ راه آزادگان است...
محمد
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۱۷ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
31
290
گلسرخی اگر وضعیت امروز را می دید از شرمندگی دق می کرد .
پاسخ ها
جهان
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۱۰ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
مثل کدوم از رفیقاش
فضول محله
United States of America
۰۸:۱۹ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
23
84
استفاده کردیم جناب خدیر ،
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۲۰ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
29
51
راست می گویید کامنت گذاری را آزاد بگذارید
عصر ایران

دوست عزیز، متوجه این لحن نمی‌شویم. طبعاً کامنت‌ها و نظرات مختلف دریافت می‌شود که اگر مرتبط با موضوع و قابل انتشار باشند و شمار معدود افرادی که امکان انتشار دارند منتشر می‌شوند. چطور انتظار دارید برخی فحاشی‌ها که مسؤولیت حقوقی و اخلاقی بر انها مترتب است از جانب دیگری منتشر شود در حالی که نظر دهنده از نوشتن نام خود نیز می‌پرهیزد! خود نویسنده البته از نظرات بسیار استفاده و استقبال می‌کند و اگر هم می‌بینید در انتشار تأخیر می‌شود به سبب محدودیت زمانی یا ملاحظات خاص دربارۀ برخی نظرها است. البته ملاحظه کرده‌اید که ذیل برخی نوشته‌های این نویسنده گاه تا 100 نظر هم منتشر شده. در این فقره هم مطلبی منتشر شده و اگر احساس می‌کنید بخشی از آن نادرست است یا دیدگاه دیگری دارید ارایه فرمایید. سپاس‌گزار می‌شویم اگر  با خود متن مواجهه و محاجه کنید نه با نویسنده یا ناشر! صبح روز تعطیل را هم با خشم شروع نکنید. درست است که با خواندن مطلبی دربارۀ یک اعدام شروع کردید اما سوژه شاعر بود و از سروده‌های اوست:

لیلای من همیشه پشت پنجره می‌خوابد/ و خوب می‌داند/ که من سپیده‌دَمان/ بدون دست می‌آیم/ و یارای گشودنِ پنجره با من نیست...

نصر اصفهانی
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۴۵ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
210
19
28 دیماه سالگرد تیرباران و شهادت مجتبی نواب صفوی و یاران او در فدائیان اسلام بود و ۲۹ بهمن ماه سالگرد تیر باران خسرو گلسرخی و کرامت الله دانشیان بود . شما با سکوت در مورد شهادت مبارزان فدائیان اسلام که خواب را از چشمان شاه و مزدوران آمریکا گرفتند سکوت کردید و با سکوت اعدام آنها را تایید کردید اما یک ماه بعد در رثای خسرو گلسرخی زبان باز کردید .!!
عصر ایران قرار نیست این نویسنده به همه مناسبت ها بپردازد. تعلق خاطر بیشتر به برخی را هم انکار نمی کنیم. البته اگر متصدی برنامه تقویم تاریخ صدا و سیما بودیم و یکی را می‌گفتیم و دیگری را نه حق با شما بود. اما هدف از هر یادداشت بیان نکته‌ای است. دربارۀ نواب صفوی اگر هم بنویسیم قطعا به این که اقدامات آنان را ایت‌الله بروجردی تأیید نکردند اشاره خواهد شد یا خاطره نویسنده از مرحوم پور‌استاد که آخرین بار نواب را با سید ضیا دیده بود یا این که محاسبات نواب پس از کودتای 28 مرداد نادرست درآمد چون دو سال بعد سراغ او هم آمدند. اگرچه نواب و گلسرخی در نگاه احساسی به سیاست شبیه هم بودند اما اولی اهل کار مسلحانه بود و گلسرخی نه. اگر نوشته های نویسنده را دنبال کنید به خاطر می آورید که در بیان سبعیت و خشونت تیمور اختیار در پریشان کردن مغز یکی از یاران مشهور نواب - عموی همین آقای اقبال واحدی مجری- اشاره شده بود.
پاسخ ها
جمال
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۴۰ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
آقای اصفهانی عزیز چند سال پیش حدودا" سال 92 یا93 آقای یامین پور عزیز مصاحبه ای با خانم نواب داشتند در مورد سفر کارتر به ایران ونظر شهید نواب را ازایشان جویا شدندکه خانمشان گفتند وقتی فیلم سفر ازتلویزیون نگاه می کردیم نواب اعلام کردند کاش امکانش بود درصحنه بودم وکارتر را ترورمی کردم . نکته آنزمان به فتوای مراجع داشتن تلویزیون حرام بود من نمی دانم جناب ایشان مقلد کدام مرجع بودند وآخر اینکه نویسنده سطور وهمگان تلاش فدائیان اسلام را منکر نیستند.
Roojaa
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۰۵ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
نسبت هابی به نواب صفوی دادین که همش نقل قول بود سندومدرکی برای آنهانیست، مخصوصاً مورد مربوط به آیت الله بروجردی !!! ایشان کلا با انقلاب علیه نظام پهلوی مخالف بودند،اونهم از ترس اینکه مملکت به دست همین کمونیست ها بیفته یا مثل نهضت مشروطه،منحرف بشه.تکمله اینکه،وقتی دستگاه شاه متوجه شد نامه ای از جانب آیت الله بروجردی برای عفو نواب به شاه ارسال شده،همان روز برای اسکی بیرون از تهران رفت و قبل از اینکه نامه به شاه برسه حکم اعدام اجراشده.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۷:۵۳ - ۱۴۰۰/۱۱/۳۰
به اين هم اشاره كنيد كه امام هرگز نامي از نواب صفوي نبرد.
آرام
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۶:۰۴ - ۱۴۰۰/۱۱/۳۰
آقا جمال ! تاریخ سفر کارتر دیماه 1356 بوده و تاریخ شهادت نواب صفوی 1334 .دقت کنید لطفا"!!!(عصر ایران جان چرا کامنت منو منتشر نمیکنی ؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۵۰ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
31
68
استادانه می نویسی. خواننده را با استایل و قلم خودت مقهور میکنی و آرام ارام اندیشه ی خودت را قطره قطره میچکانی بی آنکه مخاطب زده شود چون در پایان حس می کند یک فیلم سینمایی دیده مخصوصن وقتی که پرسوناژ هم قهرمان باشد. من چند دقیقه به عکس گلسرخی خیره شدم. دمت گرم
نام
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۵۶ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
26
70
سپاسگزارم جناب خدیر؛ اطلاعات خوبی بود؛ بویژه برای آنانی که نمی‌خواهند مطالعه کنند!!!
عصر ایران این هم مطالعه است دیگر!
ناشناس
Canada
۰۹:۰۱ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
27
119
قهرمان بودن الزاما حقانیت نمی‌آورد. اگر چنین بود داعش و القاعده و بوکوحرام هم با جلیقه انتحاری اول خودشان را پودر میکنند و بعد انساهای بی گناه و از همه چیز بی خبر را
پاسخ ها
ناشناس
| United States of America |
۰۹:۲۹ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
مقایسه گلسرخی با داعش فقط از ثابتی ها برمیاید
ناشناس
| Canada |
۱۴:۰۰ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
جمله دوم مثالی بود برای اثیات جمله اول. کسی گلسرخی را با داعش مقایسه نکرده. اگر فکر میکنید قهرمان بودن حقانیت است توضیح دهید
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۲۲ - ۱۴۰۰/۱۱/۳۰
درسته. قهرمانی چیزی و حقانیت چیز دیگری است. گلسرخی انسانی بزرگ بود ولی گرفتار وسوسه های بلوک شرق. حیف و صد حیف
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۱۰ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
27
63
همیشه از خوندن مطالب شما لذت میبرم، دست مریزاد...
کاوه
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۱۱ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
3
48
سلام
بنده چندین بار کامت گذاشتم و تقریبا هم نظر با شما بودم ولی منتشر نمیکنید.
یکی از مطالعات خود بنده خواندن کامت ها بوده و بازخورد جامعه را نسبت به اتفاقات و مطالب دوست دارم.
علی
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۱۷ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
7
49
سلام ممنون جناب آقای خدیر بابت یادداشت های متفاوتی که در اختیار مخاطبین قرار می دهید. وضعیت امروز ما مشخص است به نظر شما اگر همفکران گلسرخی اداره امور را در دست داشتند وضعیت چگونه بود؟
مجید
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۲۱ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
7
42
یادش بخیر آن زمان من حدودا ۹ ساله و کلاس سوم دبستان بودم ، فردا آن روز در یک گوشه آفتاب گیر حیاط مدرسه داشتم با خودم فکر می کردم مگر ما در ایران زندانی سیاسی داریم ، مارکسیست لنینیست یعنی چه ، مولا علی ، شهید ،خاور میانه ، رییس دادگاه ، و بسیار واژگان دیگر که برای من و بسیاری دیگر از ایرانیان بیگانه و جدید بود و تا چندین هفته ذهن من را درگیر سوالات بیشماری کرده بود .
محمود
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۲۶ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
8
126
حیف این انسان های پاک سرشت که گول افکار و شعارهای پوچ آن سال ها را خوردن...
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۲۸ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
8
84
خدیر جان. اون رومانتیک اول متن رو خیلی خوب اومدی. چون واقعا نگاهش به سیاست شاعرانه بود و حالا نسل فعلی اصلا اون جوری نگاه نمیکنه و با عرض معذرت شاید یه ذره خنده دار هم باشه. اما بنظرم خسرو تقصیر نداشت. بابای من میگه ماها همه اونجور فکر میکردیم. اصلا دنیا این جوری بود. همه فکر میکردند کمونیستا بهشت درست کردن بعد معلوم شد چه جهنم هایی تو شوروی و اروپای شرقی درست کردند. شاه هم از کمونیتا میترسید و اصلا مذهبیا رو به حساب نمیاورد. اما تقصیر داشت چون باید با گلسرخی و دکتر شریعتی وارد گفتگو میشد تا ببینه حرف حسابشون چیه
پاسخ ها
ناشناس
| United Arab Emirates |
۱۰:۰۱ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
مشکل از انجا شروع میشه که اگر شاه با انان وارد گفتگو میشد اولین حرف انها این بود که شما کنار بروید و بگذارید ما حکومت کنیم و این خواسته ای نبود که شاه بپذیرد و انها نیز مسلما نقطه نظراتشان را به شاه نمی گفتند که از ان استفاده کند بدون اینکه انها را در حکومت شریک نماید ....بعبارت دیگر همه احزاب قبل از خدمت به مردم سودای حکومت در سر می پرورانند و خدمت به خلق را بعد از ان جایز میدانند و الا کسانی که اهل خدمتند اگر خالصانه از خود شروع نمایند در تمام دوران و با هر حکومتی قابل سازش و زیست هستند.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۰۵ - ۱۴۰۰/۱۱/۳۰
شاه وارد گفتگو نشد، قبول. الان از شما میپرسم شما میتونی بفرمایی حرف حساب جفت این دوتا که اسم بردید چی بوده؟؟؟ یجور عومل چپ بودن که چوب لای چرخ توسعه گرایی شاه میزاشتن. یه مشت خیالپرداز
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۱۱ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
25
72
این جمله جالب بود
این که حکم به اعدام یک روزنامه‌نگار و شاعر دادند و ندانستند خون بی‌گناه دامن‌گیر است
پاسخ ها
جهان
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۱۴ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
کدوم بی گناه. طرف آدم ربایی کرده دادگاهش هم از دادگاههای بابا استالینشون هم خیلی بهتر و عادلانه بود
حسن
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۰۵ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
8
18
سلام واقعا درست گفتید چگونه میشود نواب را با گلسرخی مقایسه کرد نواب ها برای بدست گرفتن قدرت و ثروت دست به اسلحه بردن در حالی که که امثال گلسرخی که بی شک تعدادشان اندک بود جان فدای میهن کردن همان میهنی که نواب ها به آن اعتقادی ندارن
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۱۹ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
14
6
من دادگاه گلسرخی رادر۲۲ سالگی دیدم او وکرامت دانشیان
انسانهایی دلسوزوپاک سرشت بودندگلسرخی بازندگی درباریها
آشنابودبه همین سبب به مبارزه بارژیم پرداخت والبته باقلم نه
باسلاح روحشان شادمامعلم بودیم درجنوب شهروبه آنها حق میدادیم تفاوت زندگی انسانها ازکجاتاکجا؟...
ناشناس
Netherlands
۱۴:۵۳ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
4
4
یه آهنگ بود اینطوری :من مثل یک گل سرخی تو کویرم، من یه حرف ام که توی بغضی اسیرم، من یه بن بست ام و بی عابر و تنهام ،من گذرگاه سکوت روز وشبهام
سلیمی
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۰۱ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
7
19
گلسرخی ها انسانهای پاک و آرمان گرا بودند اما آینده نشان داد جان عزیز خود را بی جهت فدا کردند.
ستار
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۳۴ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
7
14
جناب خدیر : بنظرم مرحوم گلسرخی اشتباهی بود!
حامد
Iran (Islamic Republic of)
۰۱:۳۶ - ۱۴۰۰/۱۱/۳۰
5
11
از همه چیز جالبتر اینکه جوانان کم سن و سال با هر نوع گرایشی بسیار درد ایدئولوژی داشتند . در این سن کم ایشان را اعدام کردند ! چقدر نایاب شده این قدر دردمندی. اکنون جوانان که چه عرض کنم میانسالان هم اصلا هیچ ایدیولوژی را نه نمیشناسند و تفاوت قائلند . قالبا رسانه زده و سطحی نگر و زرد خوان و... اکنون حتی مسئله را نمیدانند چه رسد به راه حل
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۲۸ - ۱۴۰۰/۱۱/۳۰
15
9
انسانی شریف و پاک نهاد، روانش شاد.
علی
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۳۴ - ۱۴۰۰/۱۱/۳۰
10
10
خون بی‌گناه، دامن‌گیر است و آهِ آن چاه‌انداز و جاه‌ستان
اصغر
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۴۸ - ۱۴۰۰/۱۱/۳۰
9
15
سلام لطفا بفرمائید این مطلب چه مشکلی از مردم رو حل میکنه و یا حداقل اون رو مطرح میکنه ؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۰۶ - ۱۴۰۰/۱۱/۳۰
3
10
جناب خدير، مطلب خوبي نوشتي ولي يك اشتباه بزرگ كردي. نوشته شما با معيارهاي ژورناليستي، يك متن قوي و باارزش است. اما شما بهتر مي داني متن ژورناليستي جاي صدور احكام قاطع و قضاوت هاي بزرگ نيست. شما اگر در يك نوشته ژورناليستي درباره اشعار يك شاعر حكم صادر كني كه «بضاعت چنداني نداشت» به نوشته ات آسيب زده اي چون چنين حكمي جايش در چنين مقاله اي نيست، بلكه بايد در مقاله اي علمي و تحقيقي به آن پرداخت. حداقل مي توانستي بنويسي بعضيها چنين اعتقادي دارند نه اينكه از جانب خودت چنين قضاوت صريحي كني. موفق باشي
خواننده
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۱۰ - ۱۴۰۰/۱۱/۳۰
14
7
آقای خدیر خدا شما را حفظ کند. واقعا آگاه و کاربلد هستید
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۱۲ - ۱۴۰۰/۱۱/۳۰
12
27
احمق تر از مارکسیستها فقط مارکسیستها
رضا قویمی
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۱۲ - ۱۴۰۰/۱۱/۳۰
2
11
من دوازده ساله بودم که فیلم دادگاه گلسرخی را در تلویزیون دیدم .همان زمان هم دیدگاه مردم نسبت به ایشان به خاطر تفکراتش الطقلتی منفی بود اما بسیاری از مردم به خاطر جرات ایشان حکم اعدام را مناسب نمیدیدند .
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۳۸ - ۱۴۰۰/۱۱/۳۰
16
21
در عالم سیاست امثال گلسرخی بسیار خطرناک هستند و در دنیای روزنامه نگاری امثال خدیر؛ اینها تصورات سست و خام خود را با ژستهای آزادیخواهانه و واژگان دلنشین آزین بندی می کنند و موجب فریب توده مردم میشوند. وضعیت امروز حاصل افکار مالیخولیایی امثال گلسرخی و خدیر است
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۱۵ - ۱۴۰۰/۱۱/۳۰
7
40
پدرانمان نادان بودن اگر آقای گلسرخی هم علم و توان مقایسه کشورمان را با کشورهای همسایه داشت چنین بلند پروازی نمی کرد خطای بزرگی که تمام روشنفکران آنزمان کردنند چون درکی از اقتصادعلمی ومدیریت اصولی سیاست داخلی و خارجی نداشتند و با تفکر رابین هودی میخواستند عدالت را پیاده کنند.
ایرج قلیزاده
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۵۰ - ۱۴۰۰/۱۱/۳۰
29
11
گلسرخی یک مردبی نظیربودویک انسان کامل.... خدارحمت کند...
ایرانی
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۳۳ - ۱۴۰۰/۱۱/۳۰
1
12
حزب توده وجریانهای چپ دانشگاه ومراکز فرهنگی رابرای عضوگیری وتبلیغات جریانشان استفاده میکردند.نگاهی به خاطرات چریکهای فدایی خلق وتشنگی انها برای ورود به سازمانها وخانه های تیمی معین میسازد خط رادیکالیسم ودو قطبی بودن ان زمان چگونه مارکسیست وامریکای جنوبی افق مبارزات بوده .مخالفینی که از تاریخ کشورشان بی اطلاع بودند.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۴۴ - ۱۴۰۰/۱۱/۳۰
8
7
اولا جای تعجب هست دیکتاتوری مثل شاه چطور گذاشت محاکمه را پخش مستقیم کند؟ دوما فکر کنم اون زمان بخاطر اختناقی که وجود داشت جو روشنفکری خیلی ها رو گرفته بود الان دیگر مارکسیست هم منسوخ شده اگر گلسرخی زنده بود با این اوصاف مسلمون میشد و توبه میکرد
عصر ایران در متن توضیح داده شده که محاکمه را پخش کردند تا سندی باشد بر مدعای شاه که مخالفان من کمونیست هستند.
بنده خدا
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۱۲ - ۱۴۰۰/۱۱/۳۰
12
5
بنام خدا
میگم آفرین بر گلسرخی قهرمان
روحش شاد
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۲۲ - ۱۴۰۰/۱۱/۳۰
25
9
رمز و رازی در ارادت همزمان به خسرو گلسرخی و قاسم سلیمانی وجود داره.
از القاب برای این عزیزان استفاده نکردم ، زیرا نامشان لقب بزرگی است.
گوهر خلوص و صداقت ،کیمیاگری کرده است.
روح فرزندان برومند و شایسته ی ایران ،شاد.