پدر من – علیرضا افتخاری – هم فریب این بازیها را خورد و ندانسته در مراسمی شرکت کرد که از پیش طراحی شده بود. زمانی پدرم متوجه شد که دیگر دیر شده بود و زندگی ما متزلزل؛ نه بهتر است بگویم مضمحل. مادرم از یک طرف، من و خواهرانم از یک طرف و پدرم که چه عذابی که نکشید...
کد خبر: ۲۷۴۲۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۲/۲۹