تلاش برای تصرف پاسگاه خان لیلی که با تهاجم هوایی عراق از ۱۵ شهریور آغازشده بود، با حمله زمینی نیروهای عراقی و برتری آنان در ۱۶ شهریور نیز ادامه یافت. گستردگی و شدت حملات در این روز بیسابقه بود و مناطق مرزی خان لیلی، نفت شهر، قصر شیرین و پاسگاههای اطراف آن زیر آتش سلاحهای سنگین و هدف حمله بالگردها و هواپیماهای عراق قرار گرفتند.
مناقشات مرزی ایران و عراق که سابقه تاریخی و ماقبل انقلاب دارد، با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به اوج خود رسید.
به گزارش ایسنا، صدام بر اساس خوی سلطه گری و تجاوز طلبانه خود و با این خیال که نظام نوپای جمهوری اسلامی در مرحله گذار از نظام شاهنشاهی به دوران جدید، از انسجام ملی، امنیتی و نظامی لازم برخوردار نیست؛ سعی کرد از همان ابتدای پیروزی انقلاب با حمایت از نیروهای معارض انقلاب و ایجاد ناامنی در مرزهای غرب، شمال غرب و جنوب ایران، زمینههای تزلزل در ساختار امنیتی و جغرافیایی ایران و نهایتاً شروع تهاجم گسترده خود را فراهم آورد.
از نیمه اول سال ۱۳۵۹ بهویژه تابستان و شهریورماه، قصر شیرین به شهری جنگزده تبدیل شد که نیمی از آن نیز خالی شده بود. همچنین با کمبود جدی سوخت و بنزین و در بسیاری از روزها با قطع آب و برق روبرو گردید.
بااینحال برخی از کسبه و متدینان و انقلابیون مصمم بودند در هر شرایطی در شهر بمانند و زندگی را در شهر رونق بخشند. حتی برخی از آنان برای دلگرمی نیروهای نظامی، میوه و شربت تهیه و بین آنان پخش میکردند. بعضی هم مغازههای خود را باز میگذاشتند تا مردم و سربازان با خرید از آنان، مایحتاج خود را تهیه کنند.
هوشنگ رضایی از کسبه در این مورد میگوید: ما میرفتیم هندوانه و صیفیجات میخریدیم و میبردیم به نیروهای ارتشی که در منطقه مستقر بودند میدادیم. میگفتیم تابستان است و هوا گرم؛ نیروها اذیت نشوند.
فقر اقتصادی و فرهنگی و بافت جمعیتی منطقه که از ادیان و فرقههای مختلف شکلگرفته بود، فرصت مناسبی برای گروههای ضدانقلاب ازجمله افراد فراری رژیم شاهنشاهی فراهم کرده بود تا با سوءاستفاده از تعصبات عشایر منطقه آنجا را ناامن کنند، اما عدهای از مردم که به انقلاب و جمهوری اسلامی علاقه و تعهد داشتند، در مقابل تحرکات آنان ایستادگی و با خواستههایشان مخالفت میکردند. بااینحال گروههای ضدانقلاب برای دسترسی به اهداف خود از هیچ اقدامی در جهت ایجاد ناامنی دریغ نمیکردند
در شهریورماه ۱۳۵۹ حجم حملات دو طرف بهویژه ارتش عراق بهطور بیسابقهای افزایش یافت و با اشغال منطقه خان لیلی حملات دشمن شدیدتر هم شد.
ارتش عراق با درک اهمیت منطقه خان لیلی و جایگاه آن در جنوب قصر شیرین و شرق خانقین و با توجه به عبور تنها جاده ارتباطی قصر شیرین-نفت شهر از آن، منطقه عمومی قصر شیرین و نفت شهر را در روزهای ۱۵ و ۱۶ شهریور، آماج حملات هوایی و زمینی خود قرار داد.
تلاش برای تصرف پاسگاه خان لیلی که با تهاجم هوایی عراق از ۱۵ شهریور آغازشده بود، با حمله زمینی نیروهای عراقی و برتری آنان در ۱۶ شهریور نیز ادامه یافت. گستردگی و شدت حملات در این روز بیسابقه بود و مناطق مرزی خان لیلی، نفت شهر، قصر شیرین و پاسگاههای اطراف آن زیر آتش سلاحهای سنگین و هدف حمله بالگردها و هواپیماهای عراق قرار گرفتند.
گفتنی است نیروهای عراقی که با ۷ بالگرد پشتیبانی میشدند، پس از محاصره منطقه خان لیلی، پاسگاههای چغاحمام، تپه گل، تنگاب، زینل کش و امینه را تصرف کردند.
بنیصدر در ۱۷ شهریور ۱۳۵۹ به مناسبت سالروز بزرگداشت شهدای ۱۷ شهریور در میدان شهدا (ژاله سابق) سخنرانی کرد. این در حالی بود که ارتش عراق در ۱۶ شهریور، بخشی از خاک ایران را در منطقه خان لیلی اشغال کرده بود و نیروهای خودی و مردم ساکن در منطقه در شرایط بسیار سختی به سر میبردند، اما او بدون کوچکترین اشارهای به اوضاع بغرنج منطقه مرزی، همچنان به دنبال جنگ قدرت بود.
با وجود هشدارهای امام خمینی مبنی بر کسب آمادگی در برابر تهدیدهای احتمالی ابرقدرتها، مسئولان سیاسی پیرو امام در داخل کشور در بعد نظامی همچنان درگیر سرکوب تحرکات تجزیه طلبانه نیروهای ضدانقلاب و در سطح سیاسی نیز به فکر کنترل جریانهای مخالف تفکرات امام بودند.
در ۱۷ شهریور بر اساس گزارش هنگ ژاندارمری قصر شیرین، پاسگاه برج احمدی از ساعت ۷ تا ۱۷ زیر آتش توپخانه ارتش عراق قرار گرفت.
صبحگاه ۱۸ شهریور ۱۳۵۹ با حمله ۴ میگ عراقی به پاسگاههای تنگاب نو، ولد کشته و ایستگاه رادیو و تلویزیون قصر شیرین آغاز شد که موجب خسارتهایی شد. علاوه بر این شهر قصر شیرین و مواضع نیروهای خودی بین پاسگاههای ولد کشته و خسروی زیر آتش گلولههای توپ ارتش عراق قرار گرفت. ساعت ۸: ۳۰ نیز مواضع نیروهای خودی در نفت شهر هدف حمله ۲ میگ عراقی که در ارتفاعات پرواز میکردند؛ قرار گرفت.
از نیمه دوم شهریور، بهویژه از ۱۶ تا بیستم این ماه تجاوزهای مرزی عراق شدت یافت، طوری که ساعت ۱۱ صبح ۱۸ شهریور سرتیپ فلاحی جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش، سرتیپ قاسمعلی ظهیر نژاد فرمانده نیروی زمینی و سرهنگ فکوری فرمانده نیروی هوایی، برای هماهنگی و بررسی درگیریهای اخیر مرزی وارد کرمانشاه شدند و جلسهای تشکیل دادند. در این جلسه رئیس ستاد مشترک، فرمانده لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه و فرمانده سپاه پاسداران منطقه ۷ نیز حضور داشتند، اما به دلیل شرایط حاکم بر نیروهای نظامی، اقدام اساسی و بازدارندهای صورت نگرفت.
برخلاف نیروهای خودی، دشمن با توجه به اهداف پیش رو، از آمادگی مناسبی برخوردار بود. ارتش عراق از یکسو علاوه بر تقویت نیرو و تحکیم مواضعش با انجام دادن شناساییهای گسترده، اطلاعات لازم را درباره استعداد و گسترش، وضعیت زمین و عوارض آن به دست آورده بود. همچنین این اطلاعات را با کمک سران فراری کشوری و لشکری شاه و گروههای ضدانقلاب تکمیل کرده بود.
واحد اطلاعات سپاه پاسداران در گزارشی درباره همکاری نیروهای ضدانقلاب با عراق اعلام کرد: در هریک از پاسگاههای مرزی عراق، تعداد ۳۰ نفر از افراد مسلح ضدانقلاب ایرانی زیر نظر فرمانده پاسگاه و استخبارات مستقرشدهاند. در واقع درگیری همزمان نیروهای ایران با افراد ضدانقلاب داخلی و دشمن خارجی، توان نظامی قوای خودی را تجزیه کرده بود و همین موضوع سبب حضور پررنگتر گروههای ضدانقلاب در منطقه شده بود.
اخبار روز ۲۱ شهریور ۱۳۵۹ بر تقویت چشمگیر نوار مرزی عراق از طریق استقرار نیرو و واحدهای زرهی دلالت دارد. ساعت ۱۳ مورخه ۲۲ شهریور نیز جاده سرپل ذهاب به قصر شیرین زیر آتش توپخانه ارتش عراق قرار گرفت و عبور و مرور از این جاده به مدت دو ساعت قطع شد.
همچنین در این روز، ابوالحسن بنیصدر رئیسجمهور، محمدعلی رجایی نخستوزیر، محمدجواد فکوری وزیر دفاع، سرتیپ فلاحی جانشین رئیس ستاد مشترک و سرتیپ قاسمعلی ظهیر نژاد فرمانده نیروی زمینی ارتش از ایلام و کرمانشاه بازدید کردند و ساعت ۱۱:۳۰به همراه بهروز ماکویی استاندار کرمانشاه و فرماندهان نظامی منطقه وارد پادگان ابوذر شدند.
سپس با تشکیل جلسهای در این پادگان، آمادگی رزمی و نحوه عملکرد نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران را در نوار مرزی کرمانشاه بررسی کردند. بعد از جلسه نیز عازم مناطق مرزی شدند و علاوه بر بازدید از جبههها و سنگرهای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، بیش از ۴ ساعت با پاسداران، درجهداران و افسران گفتوگو کردند. سپس بهوسیله بالگرد به کرمانشاه بازگشتند و ساعت ۱۸: ۲۰ در محل ستاد مشترک عملیات غرب کشور، جلسه نهایی بررسی اوضاع منطقه را تشکیل دادند.
در بازدید رئیسجمهور از کرمانشاه، او دو تن از درجهداران ارتش را که موفق به سرنگونی ۲ میگ عراقی در نوار مرزی شده بودند، با یک درجه ترفیع تشویق کرد.
ساعت ۲ بامداد ۲۵ شهریور هم نیروهای ضدانقلاب به ساختمان سپاه پاسداران قصر شیرین حمله کردند و پس از ۲ ساعت درگیری، با مقاومت پاسداران متواری شدند. همچنین در این روز ساختمان هنگ ژاندارمری قصر شیرین هدف آتش توپخانه دشمن قرار گرفت.
از ۲۵ شهریور ۱۳۵۹ به بعد، تحرکات و نقل و انتقالات نظامی و تجاوزهای ارتش عراق، افزایش یافت. تقویت پاسگاهها و پایگاههای مرزی عراق نیز بیشتر شد. در ۲۶ شهریور، قصر شیرین و مواضع نیروهای خودی در اطراف شهر، سه بار زیر آتش نیروهای عراقی قرار گرفت. علاوه بر این، مواضع نیروهای خودی مستقر در پاسگاه تنگاب نو نیز هدف آتش توپخانه دشمن قرار گرفت که ۲ نفر شهید و ۱۷ نفر مجروح شدند.
در ۲۷ شهریور نیز بر اساس گزارشهای هنگ ژاندارمری قصر شیرین، پاسگاههای خسروی، تنگاب نو و ولد کشته زیر آتش توپخانه ارتش عراق قرار گرفتند.در ۲۸ شهریور ژاندارمری قصر شیرین در گزارشهایی اعلام کرد: تعداد ۲۰ دستگاه تانک ارتش عراق از طرف سید برزو بهطرف پاسگاههای ولدکشته و تنگاب نو حرکت کرده و در ۳۰۰ متری پاسگاه تنگاب نو مستقرشدهاند. ۵ دستگاه تانک عراقی نیز روبروی پاسگاه خسروی در ۲ کیلومتری نوار مرزی مستقرشدهاند.
در ۲۹ شهریور نیز هواپیماهای عراقی از ساعت ۸ تا ۱۱ در ۴ نوبت به منطقه مرزی سومار حمله کردند و ارتفاعات منطقه را با راکتهای خود هدف قرار دادند. در ۳۰ شهریور، نوار مرزی سرپل ذهاب و قصر شیرین، صحنه درگیری بین نیروهای عراقی و نیروهای ایرانی بود. علاوه بر این شهر قصر شیرین ساعت ۲۱ زیر آتش شدید توپخانه ارتش عراق قرار گرفت و بیش از ۲۰۰ گلوله به آنجا اصابت کرد.
نقل و انتقالات زمینی دشمن نیز گسترش چشمگیری یافت و انبوه قوای آماده عراقی و شتاب آنان، از حمله عراق در روزهای آتی حکایت داشت.
سرانجام ارتش عراق در ۳۱ شهریورماه ۱۳۵۹ با ۱۹۲ هواپیمای جنگنده نیروی هوایی و ۱۲ لشکر زرهی و پیاده و تیپهای مستقل، تجاوز به مرزهای سه استان کرمانشاه، ایلام و خوزستان را شروع کرد و در این میان ۳ لشکر زرهی و پیاده را برای اشغال اهدافی در غرب استان کرمانشاه به کار گرفت.
منبع:
احمدی، اسدالله، دستهای خالی پاهای خونین (تاختوتازهای ضدانقلاب و ارتش عراق در قصر شیرین، سرپل ذهاب و گیلان غرب)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول ۱۳۹۸، صفحات ۱۲۶، ۱۳۱، ۱۳۲، ۱۸۰، ۱۸۲، ۱۸۳، ۱۸۴، ۱۸۵، ۱۸۶، ۱۸۷، ۱۸۸، ۱۹۰، ۱۹۱، ۱۹۲