روزنامه خراسان نوشت: «وفاق ملی» شعار مسعود پزشکیان اصلاح طلب است، اما این شعار را مجلس اصولگرا محقق کرد.
وزرایی که از مجلس رای اعتماد گرفتند، از چهرههای اصلی جریان اصلاح طلب و حتی کسانی هستند که در برخی محافل سیاسی و رسانهای به آنها حامی فتنه ۸۸ و اغتشاشات ۱۴۰۱ لقب داده میشود. مشخصا سیدرضا صالحی امیری که در سال ۹۲ نتوانسته بود از مجلس نهم رای اعتماد بگیرد و محمدرضا ظفرقندی که برخی مواضع او درباره فتنه سال ۸۸ و اغتشاشات ۱۴۰۱ این روزها در رسانهها و فضای مجازی بازخوانی شد، هر دو از مجلس اصولگرای دوازدهم رای اعتماد گرفتند.
از سویی، در انتخابات ریاست جمهوری اخیر نیز برخی چهرههای اصلی جریان اصلاح طلب همچون سیدمحمد خاتمی و مهدی کروبی که در انتخابات مجلس در اسفند ۱۴۰۲ شرکت نکردند، حامی و مبلغ مشارکت در انتخابات شدند. درحالی که مسعود پزشکیان در انتخابات مجلس هم نامزد بود و آقای خاتمی که در انتخابات اسفند ۱۴۰۲ میتوانست از چهرههای اصیل اصلاح طلب، چون پزشکیان حمایت کند، در انتخابات اسفند ۱۴۰۲ شرکت نکرد، ولی در تیر ۱۴۰۳ حامی پزشکیان بود.
برخلاف این رویکرد غیر قابل دفاع برخی چهرههای اصلاح طلب از جمله سید محمد خاتمی، رای اعتماد مجلس دوازدهم نشان داد که جریان حزب اللهی، با تمسک به عقلانیت انقلابی، آگاه از این که کشور در حدود ۱۵ سال اخیر براثر اختلافات و شکافهای سیاسی و اجتماعی به خصوص پس از فتنه ۸۸ آسیبهای جدی دیده، تصمیم گرفت، مواضع غلط و ضد منافع ملی کسانی را که در سال ۸۸ و اغتشاشات ۱۴۰۱ بر آتش اختلاف دمیده بودند، فعلا به کناری نهد تا زمینه گسترده تری برای وحدت و همدلی ایجاد شود به این امید که جریان اصلاح طلب نیز که در بیش از یک دهه گذشته، از هر فرصتی برای ایجاد دوقطبیهای کاذب در کشور استفاده کرده، این رویه غلط و ضد منافع ملی را کنار بگذارد.
هیچ کدام از بزرگان اصلاح طلب حاضر نشدند، از اشتباهات گذشته خود در سال ۸۸ و تهمتهای ناروایی که به نظام زدند، عذرخواهی که نه، حتی عقب نشینی کنند. در چنین اتمسفر سیاسی، اقدام جریان انقلابی در رای اعتماد به کل کابینه آقای پزشکیان، نشان از عقلانیت این جریان و زمینه سازی مجدد برای جبران خطاهای بزرگان جریان اصلاحات است.
هم ظفرقندی و هم صالحی امیری از ظرفیتهای کشور در دو حوزه مختلف برای خدمت به مردم محسوب میشوند و اگر بنا بود جریان انقلابی همچون برخی اصلاح طلبان به دنبال تسویه حساب سیاسی باشد، لااقل این دو نفر و حتی چه بسا افراد بیشتری، جایی در کابینه نداشتند؛ اما درجایی که اصلاح طلبان شعار رواداری میدهند، جریان انقلابی این رواداری را با عمل خود، معنا کرده است.
البته مسعود پزشکیان هم با میدان ندادن به اصلاحطلبان رادیکال و تندرو و حتی دور ماندن افرادی همچون ظریف و آذری جهرمی از کابینه و مصون ماندن وزارتخانههای مهم کشور از سیطره این طیف نشان داد که رویکردی واقعی و عاقلانه برای ایجاد وفاق در کشور دارد.
همچنین با وجود اشتباه غیرقابل توجیه پزشکیان در هزینه کردن از رهبر انقلاب برای رای آوردن کابینه خود، حمایتهای صریح رهبر انقلاب از افرادی در کابینه آن طور که پزشکیان به آن اشاره کرد، در رای نمایندگان به کابینه تاثیر داشت و نباید این واقعیت مهم را از نظر دور داشت. در هرحال، اکنون هم زمینه خدمت برای دولت آقای پزشکیان به خوبی و با رای بالا فراهم شده و هیچ بهانهای برای تلاش نکردن در جهت رفع مشکلات مسموع نیست و هم برای بزرگان اصلاحات از جمله آقای خاتمی و سایر چهرههای شاخص این جریان، زمینه سیاسی بسیار بهتر از گذشته فراهم شده تا آنها در مسیر جبران مواضع غلط و پرهزینه گذشته که جز هزینه برای کشور و نظام، عایدی دیگری نداشت، گام بردارند. آیا بزرگان اصلاح طلب قدر این شرایط را خواهند دانست؟