در یک برنامه تلویزیونی که اخیراً روی آنتن رفت، یکی از حامیان دولت رئیسی و مخالفان پزشکیان در نقد عملکرد او می گوید که از وقتی پزشکیان رئیس جمهور شده، شاهد قطعی برق هستیم.
حال بماند که هنوز دولت پزشکیان تشکیل نشده و کار خود را آغاز نکرده است و هنوز همان وزرای رئیسی بر سرکارند و این هم بماند که قبلاً هم قطعی برق داشتیم و تا ناترازی مزمن موجود به طور ریشه ای حل نشود، باز هم خواهیم داشت؛ اما این سخن، آدمی را یاد ماه پنجم دولت رئیسی می اندازد که همین ها پلاکارد درست کرده بودند که اگر 5 ماه قبل بادمجان هم کاشته بودید الان وقت برداشتش نبود و لااقل به اندازه یک بادمجان به دولت رئیسی وقت دهید!
هر چند گوینده دو جمله قصار فوق (برق و بادمجان)، دو حامی متفاوت جریان نواصولگرایان هستند ولی بدون پرداختن به این دو فرد جوان و کم تجربه، باید گفت که کلیت این جریان همین است: وقتی قرار است خودشان کاری انجام دهند، باید همسایه ها یاری کنند تا این ها دولت داری کنند و کسی هم نباید بگوید بالای چشم تان ابروست و رئیس جمهور هم می شود مقام مقدسی که باید منتقدانش را به دادگاه کشاند و ... ولی وقتی مخالفانشان می شوند رئیس جمهور و وزیر و وکیل، فحاشی به آنان نه آزاد که ثواب می شود و دروغ پردازی و شایعه سازی و تخریب هم که می شود سکه رایج.
در این پارادایم فکری و سیاسی است که 5 ماه بعد از آغاز به کار دولت خودشان، اگر نقد و مطالبه ای صورت بگیرد، می گویند اگر بادمجان هم کاشته بودید الان وقت چیدنش نبود ولی حالا که "دیگری" رئیس جهمور شده، حتی قبل از آغاز به کار دولتش، روی آنتن زنده، قطعی برق را محصول کار او می دانند و دیگر خبری از بادمجان نیست؛ هر چند که در دولت قبل، بارها فصل چیدن بادمجان رسید اما به جای آن که میرزا قاسمی شود به سفره های مردم بیاید، دلار شد و در پرونده هایی مانند فساد 3 میلیارد و 400 میلیون دلاری وزارت کشاورزی - متولی کاشت، داشت و برداشت بادمجان - به حلقوم جریان همیشه طلبکار ریخته شد.
زیاده عرضی نیست!