«یادم می آید در اولین نمایش جشنوارهای فیلم «دوئل» در سینما سپیده، زمانی که اسم من در اول فیلم آمد مردم با خوشحالی دست میزدند و من از خوشحالی اشک میریختم. بعد از سالها دوباره با مردم فیلم میدیدم.»
این جملات بخشی از خاطرات سعید راد بازیگر معروف فیلم «دوئل» است که پس از سالها دوری با این فیلم گران و پرسر و صدا به سینما برگشت و امروز در سن ۷۹ سالگی از دنیا رفت؛ بازیگری که میگفت: «من، سعید راد در واقع سعید احمد حقپرستراد هستم، چون اسم برادرم حمید بود، از همان بچگی مرا سعید صدا میکردند ولی در شناسنامه اسمم احمد است. متولد محله سنگلج هستم. البته زمانی که پنج ساله بودم پیش پدربزرگ و مادر بزرگم و عموهایم بودم و با آنها از سنگلج به شمیران آمدم. درواقع بچه شمیران هستم.»
راد که از سال گذشته دچار حادثهای در منزلش شد و بعد از آن بهبود پیدا نکرد، در تمام سالهای عمر خود زندگی سالمی را پشت سر گذاشت تا به عنوان یک بازیگر استایل و فیزیک قابل قبولی داشته باشد. او چند سال قبل در این زمینه گفته بود:بازیگری به هیچ وجه کار آسانی نیست و باید برای این کار حرمت قائل شد. من بعد از این همه سال که کار بازیگری کردهام، هنوز هم درحال یاد گرفتن هستم.
البته متأسفانه مسألهای که خیلی به آن توجه نمیشود، مراقبتهای لازمی است که بازیگران باید از خود داشته باشند. بازیگری یک توانایی نیست که بتوان آن را با آموزش و مطالعه به دست آورد. آن زمان که من شروع به بازی کردم، فقط چهار فیلم ایرانی دیده بودم. بازیگری باید درون فرد وجود داشته باشد که من از آن به جنم بازیگری یاد میکنم. به نظرم اگر در فردی جنم بازیگری وجود داشته باشد او میتواند پس از کشف این توانایی با مطالعه و کار مستمر آن را تربیت کند.
او در دوران کاری خود در فیلمهای متعددی بازی کرده و تجربه همکاری با فیلمسازان مشهوری را داشت که از بین آنها به ساموئل خاچیکیان، ناصر تقوایی، مسعود کیمیایی، احمدرضا درویش و ابراهیم حاتمیکیا میتوان اشاره کرد. او اگرچه در دهه ۶۰ ممنوعالتصویر شده و از ایران رفته بود، در اواخر دهه ۷۰ با بازی در فیلم «دوئل» درویش به سینما برگشت.
سعید راد چند سال قبل در گفتوگویی با ایسنا و بخش تاریخ شفاهی موزه سینما، درباره برخی از فیلمهایش که جزء آثار شاخص سینمای ایران هم هستند، صحبتهایی را بیان کرده بود که همزمان با درگذشت این بازیگر بازنشر داده میشود.
او درباره فیلم «عقابها» بیان کرده بود: وقتی از سوی ساموئل خاچکیان بازی در این فیلم پیشنهاد شد، دیدم چقدر لباس خلبانی به من میآید و معتقدم انتخاب بسیار خوبی بود. سناریو خوب و تکنیک بالای خاچکیان یکی از امتیازهایی بود که این فیلم از آن بهره برد. علت استقبال مخاطبان از این فیلم هم وجود المانهایی بود که تماشاگر با آنها آشنا بود. حدود یک میلیون و هشتصد هزار نفری که به دیدن این فیلم رفتند با جمعیت آن موقع تهران بسیار قابل توجه بود و خود من هم انتظار چنین استقبالی را نداشتم.
وی درباره حضورش در فیلم «صادق کُرده» ساخته ناصر تقوایی گفته بود: تهیه کننده این فیلم موافق حضور من در «صادق کرده» نبود. حتی یکی از بازیگران برای تهیهکننده نوشته بود که اگر سعید راد نقش صادق کرده را بازی کند، دیگر در آن دفتر فیلم بازی نمیکند و این حرف باعث رنجش من شده بود. به ناصر تقوایی گفتم دیگر نمیآیم و او در پاسخ به من گفت «یا صادق کرده را تو بازی میکنی یا من در آن دفتر فیلم نمیسازم» و در نهایت من نقش فیلم را بازی کردم.
او درباره علت مخالفت تهیهکننده این فیلم هم گفته بود: به دلیل اینکه بهروز وثوقی در آن دفتر فیلمهای زیادی از جمله «گوزنها» و «خاک» را کار کرده بود و این نقش را برای او درنظر گرفته بودند. نقش «تنگسیر» را قرار بود من بازی کنم که به بهروز وثوقی داده شد و انتخاب درستی بود، شاید من نمیتوانستم به آن شکلی که امیر نادری میخواست آن نقش را درآورم. قرار بود در فیلم «ناخدا خورشید» ساخته ناصر تقوایی هم بازی کنم که داریوش ارجمند آن نقش را بسیار خوب بازی کرد اما اگر من حضور داشتم به شکل دیگری میشد زیرا من اسحله وینچستر گرفته بودم و در خانه تمرین میکردم که نشد بازی کنم.
این بازیگر با بیان اینکه «سفر سنگ» برای او یک شناسنامه بود، میگفت: از مسعود کیمیایی در بازیگری درسهای زیادی گرفتم. در شروع فیلمبرداری تیپ کُردی درنمیآمد و مسعود کیمیایی میگفت یک جای کار ایراد دارد، من هم خیلی ناراحت شده بودم. یک دفعه آقای کیمیایی با بلندگویی که در دستش بود با صدای بلند گفت سعید مشکل را پیدا کردم، گامهایت را بلندتر بردار و درست همان چیزی شد که میخواست. این جزئینگری یعنی کارگردان به خوبی صحنه را میشناسد. در فیلم «خط قرمز» که یکی از کارهای خوب من است مسعود کیمیایی طوری حرکتها را نقاشی میکرد که من به راحتی متوجه میشدم باید چه کاری انجام بدهم یعنی من را از یک فضای معمولی درمیآورد و به یک آدم عصبی که خون بالا میآورد و در حین حال امنیتی بود، تبدیل کرد. در آن زمان کارگردانهای خوب زیاد نبودند و وجود کارگردانهایی مانند مسعود کیمیایی نعمت بود.
راد درباره دستمزد بازیگرها در سالهای دورتر گفته بود: دستمزد محمدعلی فردین از همه ما بیشتر بود و بعد از او بهروز وثوقی بود و بعد هم من. البته دستمزدها متغییر بود. به عنوان مثال، دستمزدی که من برای فیلم «هدف» به خاطر پورسانت گرفتم از فردین بیشتر بود. زمانیکه فردین ۳۰۰ هزار تومان و بهروز وثوقی ۲۰۰ هزار تومان دستمزد میگرفتند، دستمزد من ۱۵۰ هزار تومان بود.
(سعید راد که در مصاحبه ایسنا درباره دستمزد بازیگران قدیمی سینما صحبت کرده بود، سال ۱۳۹۲ و در مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم فجر از جایگاه دو چهره سینمایی قبل از انقلاب سخن گفت که بسیار حاشیهساز شد. او با حضور بر سن مراسم افتتاحیه گفت: این سن خیلی باشکوه است و آدمهای بزرگی بر روی آن آمدهاند. نگاتیوهای فیلمهای آقای قریبیان را دور زمین نمیشود کشید چون جا کم میآورد. در اینجا میخواهم به عنوان یک بازیگر، اجازه بگیرم که از بزرگان بازیگری محمدعلی فردین و بهروز وثوقی نام ببرم که نسلهای بعدی بازیگری از روی دست آنها مشق کردند.)
وی درباره فیلم «عقابها» و اینکه قصهای جدید داشت، گفته بود: در این فیلم سکانسی که من با اسلحه عراقیها را میزدم و جمشید هاشمپور از هلی کوپتر می پرید، خیلی واقعی و طبیعی بود. یادم میآید وقتی برای اولین بار در سینما این فیلم را میدیدیم زمانی که هاشمپور از هلیکوپتر میپرید مردم دست زدند. مردم در فیلمها قهرمان را دوست داشتند و در مقابل بازیها در فیلم واکنش نشان میدادند. متاسفانه در حال حاضر سینمای ما قهرمان ندارد.
راد درباره همکاری خود با احمدرضا درویش در فیلم «دوئل» نیز توضیح داده بود: بعد از 18 سال که در ایران نبودم، وقتی نقش «اسکندر» پیشنهاد شد، دیدم همه چیزش درست است و از همه نظر به من میخورد و مجموعه خیلی خوبی برای این فیلم جمع شده بود. احمدرضا درویش روی نقش "اسکندر" بسیار کار کرده بود و اگر غیر از این بود، مردم از آن استقبال نمیکردند. آقای درویش من را خیلی دوست داشت و انصافا در فیلم «دوئل» پای من ایستاد.
در آن زمان که از من دعوت کرد تا در این فیلم حضور داشته باشم فیلم «متولد ماه مهر» او هم اکران بود که به من گفت «متولد ماه مهر» در سینما آفریقا درحال اکران است، دوست دارم شما این فیلم را ببینید و با کار من آشنا شوید. بعد از دیدن فیلم به دفتر او رفتم و درباره فیلم با هم صحبت کردیم. درویش در فیلم «دوئل» برای من فرش قرمز پهن کرد. در «دوئل» یک نقش منفی «خُولی منش» چند وجهی که آن را بسیار دوست داشتم توسط آقای درویش به من داده شد.
سعید راد با بیان اینکه یکی از بهترین نقشهایش «دوئل» بوده، گفته بود: یادم می آید در اولین نمایش جشنواره در سینما سپیده، زمانی که اسم من در اول فیلم آمد مردم از خوشحالی دست میزدند و من از خوشحالی اشک میریختم.
بعد از سالها دوباره با مردم فیلم میدیدم. علوه براینها هدیه تهرانی در مصاحبهای وقتی از او پرسیده بودند که چرا در فیلم «دوئل» یک نقش بسیار کوتاه را پذیرفته است، گفته بود، حضورم در این فیلم برای خوشامدگویی به سعید راد است. چنین رفتاری فقط از یک بازیگر حرفهای برمیآید.
وی در پاسخ به اینکه آیا از روندی که در بازیگری طی کرده، رضایت داشته است؟ گفته بود: اگر به عقب برمیگشتم باز هم بازیگر میشدم. من هنوز هم تشنه تجربه در بازیگری هستم، سعی دارم فرم بدنم را نگه دارم و هنوز منتظر یک نقش خوبم. معتقدم بودن یک بازیگر، وابسته به حضور مداوم او است و این بودن جلوی دوربین است.
سعید راد درباره بهترین بازیگران سینمای ایران از نگاه خود هم نقطهنظراتی داشت و بیان کرده بود: پیمان معادی بسیار بازیگر فیزیکالی است و حامد بهداد خوب بازی میکند. امیر جدیدی متین و فوقالعاده ورزشکار خوبی است که چند نقش بسیار خوب از او دیدهام. شهاب حسینی آنقدر خوب بازی میکند که جایزه بینالمللی گرفته است و هدیه تهرانی بازیهای درخشانی دارد و همه فیلمهای او حتی فیلمهای تجاریاش را هم دیدهام.
وی همچنین اظهار کرده بود:من فیلمهای پرفروش زیاد داشتم، اما هیچ وقت چیزی را به خودم نسبت ندادم و معتقدم مجموعهای بودند که من هم در آن حضور داشتم. فیلمهایی دارم که رکورد تماشاگر آن را هنوز فیلمی به دست نیاورده است.
در عین حال بهترین فیلمهایم و آنهایی که خودم دوست دارم، شاید کم فروشترین فیلمهایم بوده است، مثل تنگنا، صبح روز چهارم، مسلخ که آنها را خیلی دوست دارم و نقش یک نوع ضد قهرمان را بازی کردم. من در سینمای فرم کار میکنم، نه سینمای دیالوگ و در این سینما نمیتوانم مدعی باشم که چقدر تاثیر داشتم. این تاثیر برای کسی است که من را انتخاب کرده و تاثیرات بازیگر در یک مجموعه عوامل خوب میتواند مثبت باشد.