علی هادیلو: سه گانه نجیب محفوظ در آستانه انتخابات ریاست جمهوری از کتابهای خواندنی است که می توان به جامعه کتابخوان ایرانی توصیه کرد. سه گانه نجیب محفوظ (بینالقصرین،سُکَّریه و قصرالشوق) بی خبر از انتخابات اخیر مصر، به دستم رسید. یکباره نتیجه انتخابات این کشور را شنیدم. با اعلام اخبار انتخابات مصر متوجه این همزمانی تصادفی شدم، از آن اتفاقات عجیبی که کمتر می افتد اما آدم را به شگفتی وامی دارد. از این رو تمرکزم برای خوانش رمان بیشتر شد. نجیب محفوظ روزنامهنگار و نوبلیست مصری، رماننویس سیاسی است که آثارش شرح گذار جامعه مصر و سرگذشت نسلهای متوالی این کشور است.
برای مخاطب ایرانی، رمانهای نجیب محفوظ روایتی از یک سرزمین آشناست، این نویسنده از جهان موازی در آن سوی جهان و با دغدغههای متفاوت سخن نمیگوید، او از جهانی سخن میگوید که بسیار به ما نزدیک است، گویا در آفریقا نیست، همین بیخ گوش خودمان است.
شخصیتهای رمان های نجیب محفوظ اسامی آشنا روحیات و نگرشی شبیه به جامعه ما دارند. این رمانها مخاطب را در جِلد و کالبد شخصیتهای داستان میبرد تا از دریچه دید شخصیتها به جامعه مصر، مسائل اجتماعی و سیاسی و گذار این کشور در تاریخ معاصر نگاهی بیاندازد.
سهگانه نجیب محفوظ شرح زندگی سه نسل مصر است. شکاف نسلی، سیاست، تضاد و جدال میان سنت و مدرنیته، استعمار و مبارزات حزب وفد برای اصلاحات بنیادین، تردید روشنفکران به فعالان سیاسی و انتخابات از درونمایههای داستان نجیب محفوظ است. انسان مصری به روایت این روماننویس در چنبره این تضادها و نابرابریها گرفتار شده و تلاش میکند تا فلک را سقف بشکافد و طرحی نو دراندازد.
شخصیتهای رمان همه مسلمان هستند، فضای رمان برای ما کاملا آشناست، این شخصیتها البته به مرور زمان از هم دور میشوند. برخی هنوز سنتی هستند، برخی نسبت به گذشته تردید پیدا کردهاند و حتی اعتقاداتشان را از دست دادهاند و برخی نیز تلاش میکنند تا پلی میان این دو نسل باشند و در این انسداد و شکاف نسلی راهی به آینده پر امید بگشایند.
این سه رمان مهمترین آثار نجیب محفوظ هستند. این رمان ها کاملا سیاسی و اجتماعی هستند. در یکی از این سهگانه، نسل روشنفکر را میتوان در چهره کمال دید، نسلی که نه ازدواج کرده، نه به گذشتهها و ارزشهای سنتی اعتقادی دارد و نه می تواند با آنچه جاری است، کنار بیاید. سه گانه نجیب محفوظ داستان زندگی کمال و خاندان او در فراز و نشیب های تاریخ معاصر مصر است.
پدرش از بازاریان سنتی است، برادرزادهها و خواهرزادههایش نسل جدید هستند که او نیز به آنها تعلق دارد. بی سر و همسر اوغات فراغت خود را برای مطالعه تاریخ خوانش فلسفه غرب میگذراند و از فلسفه «آنری برگسون» تا «فردریش نیچه» را مرور میکند. او یک سرگردان واقعی است. اگرچه در هیجان اجتماعی جمعیت به گردهمایی حزب سیاسی و اصلاحطلب «وفد» میرود و یکدفعه چشم باز می کند و می بیند در هنگامه شور و هیجان با جمیعت همصدا شده، اما با آنان یکدل نیست و فقط همرنگ جماعت است.
به زعم کمال، انتخابات تنها روزنهای است که مردم را تهییج میکند اما نتیجه آن همان تکرار واقعیتهای تلخ گذشته به شکلی دیگر است: «مردم به گروهی اعتماد میکردند و میپذیرفتند که حاکمانشان باشند اما همیشه همان جلادان کینهتوزی را بالای سرخود میدیدند که چماق استعمارگران انگلیسی و گلولههای آنان پشتیبانی میکردند ... مردم به مجلسی تماشاگر خرسند میشدند...»
این سهگانه چندسالی است که توسط آقای مرعشیپور، مترجم عربی به فارسی ترجمه و از سوی نسل نیلوفر روانه بازار کتاب شده است. مرعشی پور، مترجمان فعال ایرانی است که سالها پیش هزار و یکشب را از روی نسخه های عربی به فارسی برگرداند. برای آشنایی با این ترجمه می توانید در پایان مصاحبه چند سال پیش نگارنده را در عکس زیر مشاهده کنید.
مرعشیپور علاوهبر ترجمه این اثر که سومین ترجمه هزار و یک شب در ایران محسوب میشود، ترجمه آثار ادبی شفاهی و برخی رمانهای نجیب محفوظ، نویسنده مصری را در کارنامه ادبی خود ثبت کرده است.