عصر ایران؛ مهرداد خدیر- با اصلاح ماده ۸۷ قانون مدیریت خدمات کشوری و تقلیل ساعات کار هفته از 44 ساعت به 40 ساعت بحث اضافه شدن یک روز تعطیل دیگر جدی شد و اتاقهای بازرگانی به تکاپو افتادند و خواستار آن شدند این تعطیلی روز شنبه باشد تا جمعه و شنبه تعطیل باشند زیرا اگر قرار بر تعطیلی پنجشنبهها باشد رابطه کاری ایران با دیگر کشورها بیشتر قطع خواهد بود.
در حالت فعلی شنبهها و یکشنبه طرفهای تجاری تعطیلاند و جمعه هم ما و در عمل نیز پنجشنبهها تق و لق است و از 7 روز هفته 3 روز باقی میماند!
منطق اقتصادی و تجاری میگوید شنبهها اما چون شنبه روز تعطیل و فراغت یهودیان است قبلا هم نوشتم حساسیت ایجاد میشود چرا که در 10 فرمان موسای پیامبر هم آمده که 6 روز کار کن و روز هفتم هیچ کاری انجام نده و به فراغت بگذران زیرا خداوند (یهوه) جهان را در 6 روز آفرید و روز هفتم به استراحت پرداخت.
پدرام سلطانی فعال بازرگانی در نکته سنجی جالب توجهی گفته اشتراک با صدها میلیون مسلمان که جمعه و شنبه تعطیلاند نادیده گرفته شده و همۀ نگاهها به 15 میلیون یهودی است که شنبهها تعطیلاند.
سال ها قبل شاید ۲۰ سال پیش یک بار جایی از بهروز افخمی که مواضع شاذ امروز را نداشت پرسیدم شما در کمیسیون فرهنگی مجلس (ششم) دقیقا برای سینما چه میکنید؟ به طعنه و البته خارج از مصاحبه رسمی گفت کار من این است که نگذارم دوستان کمیسیون فرهنگی به صرافت قانون نویسی برای سینما بیفتند چون این متنها در ابتدا با خواست شما شروع میشود ولی در ادامه آن قدر به آن اضافه و پیرایه و تبصره میبندند که در نهایت در صحن چه بسا به قانون دیگری بدل شود که هیچ نسبت و شباهتی با منظور اولیه ندارد!
حالا حکایت اختلاف بر سر تعطیل کردن پنج شنبه ها یا شنبه هاست و روشن است که دولت ابراهیم رییسی که نه گفتمان اختصاصی دارد نه ابتکار ویژه نمیتواند در این باره تصمیم بگیرد. خود رییس جمهور هم تنها ادبیات رسمی را تکرار میکند و تقریبا در هیچ زمینهای نظر تازه یا مستقلی ندارد چون با این حال و هوا اصولا بیگانه است و ۴۰ سال در دستگاه قضایی با باید و نباید سپری کرده به عکس احمدینژاد که ابتکارات خاص خود را داشت یا روحانی که کلید مشکلات را در دیپلماسی می جست یا خاتمی که در توسعه سیاسی و تعادل گفتمان های اقتصادی.
پس این انتظار که دولت رییسی بتواند به تصمیمی درباره پنجشنبه یا شنبه یا هر تصمیم مهم دیگر برسد خطاست. کمیسیون اجتماعی مجلس هم اعلام «مراعا» کرده یعنی بلاتکلیف. در این فضا روزنامه شهرداری تهران البته و لابد در راستای ماموریتهای مصرح خود به این موضوع ورود کرده و دو روز پنجشنبه و جمعه را مذهبی و مناسب تعطیل اعلام کرده و شنبه را طبعا مردود دانسته است.
به این موضوع خیلی پیشتر پرداخته بودم و قابل حدس بود اما غرض این است که در حالی که بحث سینمایی نیست ناگهان بگوبم حق با بهروز افخمی بود! افخمی متاخر را نمیگویم که زیاده از حد بانمک و شور شده. همان افخمی اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ منظور است که یک چند از پشت دوربین برخاست و بر کرسی نمایندگی مجلس نشست. همین که گفته بود برخی موضوعات اگر قانون نداشته باشند بهتر است یا دست کم مسکوت بمانند چون میخواهی ابرو را درست کنی ولی چشم کور میشود و حالا حکایت افزودن تعطیلی پنج شنبه هاست که طبعا برای کارمندان شیرین تر است ولو در برخی ادارات و شرکت ها اجرا میشود اما بازرگانان به دنبال شنبه بودند و هستند و حالا می بینند پنج شنبه هم دارد اضافه می شود و از شنبه خبری نیست.
در عرصه ای دیگر خانم دکتر کولایی هم درباره رژیم حقوقی دریای خزر تقریبا همین دیدگاه را داشت که چون به جای اتحاد شوروی و در ساحل خزر با ۴ کشور طرف هستیم وضعیت فعلی که رژیم حقوقی نهایی نشده به نفع ماست.
بله. گاهی می خواهی ابرو را درست کنی و چشم کور میشود و احتمالا اتاقیها حالا این حس را دارند. البته خوشا به حال آقای رییسی که موضع خاصی ندارد و در همین سفر پاکستان و سریلانکا نیز همه جا یک حرف را مدام تکرار میکرد. با این وصف باید دید مراعای مجلس و نظر شهرداری به کجا میرسد تا یادمان بیاید حق با بهروز افخمی بود. چون گاهی دست نزنی بهتر است. مثل قانون بودجه سالانه که احمدینژاد به عمد دیر به مجلس ارایه میداد تا کمتر دست کاری کنند و البته یک بار هم با سیدی خالی آنان را دست انداخت!