هر کودکی مواقعی را تجربه میکند که در آن نگران است یا میترسد؛ اما گاهی این احساسات شدید میشود و در این صورت اضطراب نامیده میشود.
به گزارش زومیت، اضطراب نوعی واکنش طبیعی به استرسها در زندگی است. بدن ازطریق اضطراب به شما درباره خطر خبر میدهد یا نسبت به شرایط خاصی هشدار میدهد. اگرچه گاهی اوقات این احساس برای مدت طولانی ادامه پیدا میکند.
تاثیر اضطراب روی افراد مختلف متفاوت است. هم کودکان و هم بزرگسالان در زندگی خود اضطراب را تجربه میکنند. وقتی کودکی اضطراب دارد، نگرانیهای او میتواند چنان شدید باشد که مانع از رفتن او به مدرسه، خانه یا بازی کردن شود. درک علائم اضطراب در کودکان گام مهمی در جهت کمک به آنها برای مقابله با احساسات خود و واکنش به استرس است.
درست مانند بزرگسالان، کودکان نیز گاهی اوقات احساس نگرانی و اضطراب میکنند. اضطراب زمانی برای کودکان به مشکل تبدیل میشود که در زندگی روزمره آنها اختلال ایجاد کند. همه کودکان روز امتحان اضطراب دارند، اما برخی بهقدری مضطرب هستند که ممکن است حتی نتوانند آن روز صبح به مدرسه بروند.
چنین اضطراب شدیدی میتواند به سلامت عاطفی و روانی کودکان ضربه بزند و بر عزت نفس و اعتمادبهنفس آنها تأثیر بگذارد. آنها ممکن است گوشهگیر شوند و بهشدت سعی کنند از موقعیتها یا عواملی که موجب اضطراب آنها میشود، اجتناب کنند.
بیش از یک نوع اضطراب وجود دارد. اگرچه بیشتر آنها را میتوان در هر سنی تجربه کرد، اغلب در کودکان خردسال به شکل متفاوتی ظاهر میشوند. برخی از اختلالات شایع اضطراب در کودکان شامل موارد زیر میشود:
کودکان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بیش از حد نگران مسائل مختلفی مانند مشکلات خانوادگی، روابط با همسالان یا عملکرد خود در مدرسه یا ورزش هستند.
کودکان مبتلا به اختلال مذکور نگران موضوعاتی هستند که والدینشان ممکن است انتظار نداشته باشند باعث نگرانی آنها شود. برای مثال، آنها ممکن است نگران تعطیلات، زمان ناهار، جشن تولد، زمان بازی با دوستان یا موارد مشابه باشند.
کودکان ممکن است نسبت به مسائل کوچک احساس ترس یا نگرانی کنند. کودکان دچار اختلال هراس در شرایط عادی که خطری آنها را تهدید نمیکند، به طور ناگهانی دچار ترس و اضطراب شده و میترسند. حملات اضطراب معمولاً شامل ناراحتی قابل مشاهده مانند گریه کردن، تنگی نفس، ضربان قلب تند و پریشانی مداوم است.
بین سنین ۱۸ ماهگی تا سه سالگی، وقتی والدین از اتاق بیرون میروند، یا از خط دید کودکان خارج میشوند، بسیار معمول است که آنها احساس اضطراب کنند.
در کودکان مبتلا به «اختلال اضطراب جدایی»، ممکن است این امر در سن بالاتری رخ دهد و ممکن است مدت بیشتری طول بکشد تا نسبت به بیشتر کودکان آرام شوند. این اختلال که چهار درصد از کودکان را تحتتأثیر قرار میدهد، شامل دلتنگی شدید و احساس بدبختی بهخاطر نزدیک نبودن به عزیزان است.
اگر کودکی فوبیای خاص داشته باشد، ترس شدید و غیرمنطقی از عامل یا موقعیتی خاص دارد. فوبیاهای رایج در کودکان عبارتاند از: حیوانات، طوفان، آب، ارتفاع، خون، تاریکی، رویههای پزشکی و موارد دیگر.
در بیشتر موارد، زمانی که کودک احساس ترس میکند، بزرگسالان میتوانند آنها را آرام کنند اما فوبیا شدیدتر و طولانیتر از ترس معمولی است. اگر کودک نزدیک چیزی باشد که از آن میترسد، احساس وحشت میکند و بهسختی میتوان او را آرام کرد.
اختلال اضطراب اجتماعی، فوبیای اجتماعی نیز نامیده میشود. ویژگی آن ترس شدید از موقعیتهای اجتماعی و عملکرد است. کودکان مبتلا به این اختلال همیشه میترسند مبادا کاری خجالتآور انجام دهند یا حرفی خجالتآور به زبان بیاورند. بدون درمان، اضطراب اجتماعی میتواند عملکرد کودک در مدرسه و همچنین توانایی معاشرت کردن و ایجاد یا حفظ روابط را مختل کند.
اضطراب مدرسه شامل ترس و نگرانی از رفتن به مدرسه است. پزشکان ممکن است آن را به عنوان «فوبیای مدرسه» یا «امتناع از مدرسه رفتن» نیز یاد کنند.
اضطراب مدرسه میتواند دانشآموزان را در هر سنی تحتتأثیر قرار دهد. این مشکل خود را به شکل ترس بیش از اندازه از مدرسه و فعالیتهای مرتبط با آن مانند دوستیابی، صحبت کردن در جمع یا شرکت در امتحان نشان میدهد. برای برخی از دانش آموزان، این اضطراب چنان شدید است که میتواند در توانایی یادگیری و عملکرد آن ها در مدرسه اختلال ایجاد کند.
کودکان ممکن است درمورد پیدا کردن دوست یا سازگار شدن نگران باشند، تکالیف مدرسه و درسها برای آنها گیج کننده باشد، احساس کنند تحت فشار هستند تا به روش خاصی یاد بگیرند یا برقراری رابطه با معلمان برایشان دشوار باشد.
گاهی اوقات تجربیات سخت خارج از مدرسه (مانند از دست دادن عزیزان، بیماری در خانواده یا مراقبت از اعضای خانواده) احساس آرامش در مدرسه را برای کودک دشوارتر میکند.
علاوهبراین، محیط مدرسه برای برخی از کودکان مناسب نیست و تلاش برای هماهنگ شدن با آن میتواند استرس زیادی ایجاد کند. برای مثال، اگر کودکی از نظر سلامت روان مشکل داشته باشد یا دارای وضعیت خاصی باشد که به آموزش ویژه نیاز دارد (مانند اوتیسم، اختلال کمتوجهی/بیشفعالی، خوانشپریشی یا دیسپراکسی)، و خصوصاً اگر بیماری یا نیاز او تشخیص داده نشود یا بهخوبی مورد حمایت قرار نگیرد، محیط مدرسه به محیطی اضطرابآور تبدیل خواهد شد.
برای برخی از کودکان، ترس و نگرانی مرتبط با مدرسه مرتبط با علت خاصی مانند مورد آزار قرار گرفتن یا داشتن تجربه بد در مدرسه ارتباط دارد.
همچنین، اگر کودکان برای مدت طولانی در خانه باشند، مثلاً در طول تعطیلات تابستانی یا بهدلیل بیماری، ممکن است به خاطر بازگشت به مدرسه دچار اضطراب شوند. رویدادهای استرسزا مانند مرگ یکی از اعضای خانواده یا نقل مکان به خانه جدید نیز میتواند موجب این وضعیت شود.
گرچه داشتن کمی نگرانی درمورد شروع مدرسه یا رفتن به مدرسه جدید برای کودکان غیرمعمول نیست، کودکان مبتلا به اضطراب مدرسه نسبت به حضور معمول خود در مدرسه احساس اضطراب و ترس شدیدی دارند. امتناع از رفتن به مدرسه میتواند برای والدین یا مراقبان و همچنین معلمان و مسئولین مدرسه چالشبرانگیز باشد.
گاهی مدیریت این امر دشوار است و ممکن است به رویکرد تیمی نیاز باشد. بااینحال، مهم است که اقدامات لازم برای حل آن در مراحل اولیه را انجام دهیم، زیرا میتواند تأثیرات قابل توجهی بر رشد اجتماعی، عاطفی و آموزشی کودک داشته باشد. همچنین، هرچه کودک به مدت بیشتری از رفتن به مدرسه امتناع کند، بازگشت به مدرسه برای او سختتر خواهد شد.
بسیاری از کودکان هنگام امتحان استرس میگیرند. این امر خصوصاً درمورد کودکان دچار اضطراب، اختلال کمتوجهی/بیشفعالی یا کودکانی که دچار اختلالات یادگیری هستند که ممکن است حس اعتمادبهنفس کمتری در مدرسه داشته باشند، صادق است.
اضطراب امتحان اغلب با مشکلات یادگیری همراه است. همچنین وقتی دانشآموزی زمان محدودی برای امتحان دارد و میداند به کندی به سؤالها جواب میدهد، احتمالاً مضطرب خواهد شد. کودکان با خلقوخوی مضطرب که درمورد اشتباه کردن یا به طور کلی عملکرد خود نگران هستند، بیشتر احساس اضطراب میکنند.
اضطراب امتحان اغلب با تاکید بیش از حد بزرگسالان بر اهمیت امتحانهای پایان سال ایجاد میشود. شما میخواهید فرزندتان عملکرد خوبی داشته باشد، اما برخورد افراطی با موضوع امتحان نتیجهی معکوس خواهد داشت. کودکان را تشویق کنید تا وظیفه خود را به بهترین نحو انجام دهند اما به آنها یادآوری کنید یک امتحان آینده آنها را نمیسازد یا آن را خراب نمیکند.
سکوت انتخابی یا لالی انتخابی نوعی اختلال اضطراب کودکی است که زمانی تشخیص داده میشود که کودکی بهطور مداوم در برخی موقعیتها صحبت نمیکند، اما در موقعیتهای دیگر راحت حرف میزند.
این کودکان در موقعیتهای اجتماعی خاص مانند مدرسه، کلاسهای فوق برنامه یا فروشگاه محلی که نیاز است صحبت کنند، قادر به صحبت کردن نیستند. در موقعیتهای دیگر، همین کودکان ممکن است بهراحتی با دیگران صحبت کنند.
سکوت انتخابی میتواند عملکرد در مدرسه و با دوستان را مختل کند. این وضعیت اغلب میتواند آنها را از تفریح و شرکت در تجربیات معمول دوران کودکی بازدارد و همچنین مانع از برآورده شدن نیازهای آنها شود، زیرا نمیتوانند درخواست کمک کنند.
زمانی این باور وجود داشت که سکوت انتخابی نتیجه بدرفتاری و ترومای دوران کودکی است. اکنون پژوهشها نشان میدهد این اختلالات با اضطراب اجتماعی شدید ارتباط دارد و احتمالاً مؤلفه ژنتیکی هم دارد. مانند همه اختلالات روانی بعید است علت واحدی وجود داشته باشد.
اضطراب جدایی ترس کودکان از دوری از والدین یا مراقبانشان است. کودکان دچار اضطراب جدایی وقتی والدین یا مراقبان قصد دارند از آنها جدا شوند، گریه میکنند یا به آنها میچسبند.
همه کودکان و نوجوانان کمی احساس اضطراب میکنند. این بخشی طبیعی از بزرگ شدن است. اضطراب جدایی در کودکان بسیار خردسال طبیعی است.
تقریبا تمام کودکان ۱۸ ماهه تا سه ساله تاحدی دچار این نوع اضطراب هستند، اما علائم «اختلال اضطراب جدایی» شدیدتر است، کودک باید به مدت حداقل ۴ هفته علائم را داشته باشد تا مبتلا به اختلال مذکور تشخیص داده شود. کودک مبتلا به اختلال اضطراب جدایی دارای نگرانیها و ترسهایی درباره جدا شدن از خانواده یا خانه است که برای سن او طبیعی نیست.
کودک مبتلا به اختلال اضطراب جدایی درمورد جدا شدن از اعضای خانواده یا نزدیکان بهشدت نگران است. کودک میترسد از خانواده جدا شود یا اگر کسی در کنارش نباشد، اتفاق بدی رخ دهد.
ازآنجاکه برخی از کودکان مبتلا به اضطراب میتوانند ساکت و بهدنبال راضی کردن دیگران باشند، علائم آنها ممکن است نادیده گرفته شود. والدین و سایر مراقبان باید نسبت به علائم اضطراب کودکان هوشیار باشند تا بتوانند در اسرع وقت برای درمان آن اقدام کنند. اگرچه بسیاری از علائم با هم همپوشانی دارند، علائم در کودکان به نوع اضطرابی که نشان میدهند، بستگی دارد.
ترس شدید درمورد موضوع یا موقعیت خاص که شش ماه یا بیشتر طول میکشد. وقتی کودک در معرض فوبیا قرار میگیرد (مثلاً تاریکی، رعد و برق، حیوانات یا موارد دیگر)، علائمی مانند موارد زیر را نشان میدهد:
هرچه زودتر اختلالات اضطراب در کودکان درمان شود، بهتر است. درمان زودهنگام میتواند از مشکلات آینده مانند از دست دادن روابط دوستانه، ناتوانی در دستیابی به پتانسیل تحصیلی و عزت نفس پایین جلوگیری کند.
اگر هریک از علائم فوقالذکر به حدی برسد که در زندگی کودک شما اختلال ایجاد کند، باید از متخصص بهداشت روان کودک و نوجوان کمک بگیرید. گزینههایی برای مقابله با اضطراب کودکان وجود دارد:
پزشک ممکن است برای کودک دچار اضطراب داروهایی تجویز کند تا علائم اضطراب او را کاهش دهد. ضدافسردگیها معمولاً اولین انتخاب هستند.
درمان شناختی رفتاری (CBT) نوعی گفتوگودرمانی است که در آن کودک درمورد احساسات و عواطف خود به درمانگر میگوید. درمان شناختی رفتاری میتواند به کودکان دچار اضطراب کمک کند تا رفتارهای اجتنابی را ترک کنند و همچنین به آنها کمک میکند الگوهای فکری مفیدتری را یاد بگیرند.
هدف از مواجههدرمانی کمک به کودک برای مبارزه با ترسهای خود است. در این نوع درمان، در محیط کنترلشده مانند مطب درمانگر، کودک با ترسهای خود روبهرو میشود. با گذشت زمان و با استفاده از تکنیکهایی که میآموزد، کودک میتواند با ترسها یا نگرانیهای خود راحت شود و در لحظات مشابه آینده بهتر عمل کند.
بازی درمانی، رویکردی ساختاری و مبتنیبر روندهای ارتباطی و یادگیری طبیعی کودکان است. درمانگران با استفاده استراتژیک از بازیدرمانی به کودکان کمک میکنند ناراحتیهای خود را بیان کنند.
مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی نیز ممکن است به کودکان در مدیریت علائم اضطراب کمک کند. مطالعات نشان دادهاند استفاده از تکنیک های درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ممکن است به کودکان و نوجوانان مبتلا به اضطراب کمک کند.