۱۶ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۶ آبان ۱۴۰۳ - ۰۵:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۲۰۲۵۵
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۴ - ۰۲-۰۹-۱۴۰۲
کد ۹۲۰۲۵۵
انتشار: ۱۵:۵۴ - ۰۲-۰۹-۱۴۰۲

در ستایش ندوشن به بهانۀ تشییع شبانۀ خالق «روزها» در زادگاه/ ندوشنی‌ها دل‌گیر دوری آرامگاه

در ستایش ندوشن به بهانۀ تشییع شبانۀ خالق «روزها» در زادگاه/ ندوشنی‌ها دل‌گیر دوری آرامگاه
خالق «روزها‌» شبانه در زادگاه تشییع شد و مردم ندوشن از حدود دو بعدازظهر تا بعد از غروب، بیش از چهار ساعت در سرمای پرسوز کویر به احترام ایستادند تا پیکر دکتر اسلامی ندوشن از یزد برسد و بعد از حسینیۀ علیای ندوشن تا خانه پدری تشییع کردند. خانۀ پدری‌‌یی که دکتر وقف فرهنگ ندوشن کرده بود و حالا به نام مادرش است: خانۀ فرهنگ خاور. 

عصر ایران؛ امید جهانشاهی-  محمد علی اسلامی ندوشن - سلطان نثر پارسی- در نیشابور- شهری از نمادهای تمدن ایرانی- به خاک سپرده شد؛ به خاک ایران، خاکی که همه عمر عاشق او بود و برایش شیفته وار از دل نوشت. 


به تعبیر بانو ژاله آموزگار: «در همه نوشته های او بارقه عشق به ایران را می توان دید، 30 نوشته او عنوان ایران را دارد: ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟، ایران و تنهاییش، ایران و جهان از نگاه شاهنامه و ...  او ایران واقعی را  در نظر دارد و نه یک ایران خیالی و آرمانی. او ایران را کشوری می بیند با سرگذشتی خاص و متفاوت از دیگران. واژه های ایران و ایرانی پربسامدترین واژگان در میان نام های خاص در آثار اوست. ایران معشوق یگانه او بود ولی با همه این عشق هرگز سر ستیز با فرهنگ های دیگر ندارد.»

دکتر اصغر دادبه، استاد ادبیات دانشگاه تهران، نیز در مورد ویژگی ایران گرایی دکتر ندوشن گفته است: «او همیشه اصرار می کرد عشق ورزی به ایران باید با رعایت جانب اعتدال همراه باشد. نگاه ندوشن به ایران معتدل بود. ندوشن به پرهیز از نگاه ایدئولوژیک به ایران تاکید داشت. اعتقاد داشت ایدئولوژی به افراط و تفریط منجر می شود. ما نیاز به آموزش عقلانیت و فلسفه در معنای آزاداندیشی داریم. در نگاه ندوشن میهن دوستی فریبنده است. باید با عقلانیت و اعتدال به میهن نگاه کرد. او در ایران دوستی خود هیچگاه دچار افراط و تفریط نشد.»


این نگاه معتدل، آشتی جو و مهرورز بایسته احیای ایران بزرگ فرهنگی است و ارادت مندی و بلندمرتبگی  فرزانگان و بزرگانی چون استادان شجریان، شفیعی کدکنی، شهرام ناظری و ... نزد اهل ادب و فرهنگ اهالی تاجیکستان و افغانستان و ... ریشه در همین نگاه دارد.  


دکتر ندوشن هم از زمره همین فرزانگان بود که عبدالحق واله افغانستانی به مناسبت سفر او به افغانستان در سال 1352 شعری سرود که برخی ابیات آن به شرح زیر است:


سخن را دمی روح در تن، ندوشن
ادب را تو باشی تهمتن، ندوشن

نوشتی سفرنامه چون شعر رنگین
از آن دیده ام گشت روشن، ندوشن

کنون نیز باشیم چون دو برادر
دو مغزی ز بادام گلشن، ندوشن

زبان، دین و آیین و فرهنگ ما را
نموده یکی دردو میهن، ندوشن
 
چرا دور مانیم از هم که باری
که نزدیک باشیم و روشن، ندوشن
 
به ایران رسان این پیام نخستین
به این خانه دانش و فن، ندوشن

بهشتی بسازیم از لطف و احساس
بروید در آن سرو و سوسن، ندوشن
   
  امروز سخت به بزرگانی از این دست نیازمندیم که الهام بخش مداراجویی و فرهنگ مروت و آشتی هستند و گرامی داشت دکتر اسلامی ندوشن هم ریشه در همین دارد.


 در واقع تکریم او فرصتی است برای صدا زدن ایران، برای تمنای ایران فرهنگی. به نظر می رسد ایران، امروز بیش از همیشه بر آن است تا عشق به تمدن ایرانی را ارج نهد و برای ترویج فرهنگ مروت و مدارا بیش مایه بگذارد. 


دکتر اسلامی ندوشن هم نمادی از این مسیر رو به زندگی است. قلم روان او نیز ریشه در عشق پر شورش به سرزمین مادری، این «سرو سبز بی خزان» داشت. 


یکی از تحسین شده ترین آثارش «روزها» است که جلد اولش به دوران کودکی تا چهارده سالگی اختصاص دارد، سالهای زندگی در زادگاه: ندوشن با مردمانی نجیب ، خون گرم و بااصالت، مثل خودش. کتاب روزها از مثالهای مشهور نثر روان است چه از عشق به زادگاهش نوشته شد  و آنچه از دل برآید، ماندگار می شود.  


خالق روزها اما شبانه در زادگاه تشییع شد. مردم ندوشن از حدود دو بعدازظهر تا بعد از غروب، بیش از چهار ساعت در سرمای پرسوز کویر به احترام ایستادند تا پیکر دکتر اسلامی ندوشن از یزد برسد و بعد از حسینیه علیای ندوشن تا خانه پدری اش تشییع کردند. خانه پدری که دکتر وقف فرهنگ ندوشن کرده بود و حالا به نام مادرش است: خانه فرهنگ خاور. 

در ستایش ندوشن به بهانۀ تشییع شبانۀ خالق «روزها» در زادگاه/ ندوشنی‌ها دل‌گیر دوری آرامگاه


بسیاری از اهالی ندوشن و یزد دل‌گیر دوری آرام‌گاه او هستند و برای ابراز ناراحتی خود به جمله ای استناد می‌کنند که دکتر در دفتر یادبود بنیاد ریحانه الرسول یزد در خرداد 1387 نوشته بود: «آرزو دارم در یزد آرام گیرم.»


برخی را هم تصور بر این است که وصیت ایشان خاکسپاری در توس بوده است که عاشق فردوسی بود و او را بیش از همه ستایش کرده است و در وصیتنامه اعلام شده هم آمده است که «عواید حاصل از تجدید چاپ آثارش در اختیار نهاد آرامگاه فردوسی باشد و صرف گلکاری و زیباسازی محوطه آرامگاه و جاده مشهد به توس شود». ولی بهرحال، پیشنهاد می کنم به مردم نجیب و وفادار ندوشن و یزد که به جای اندوه دوری آرامگاه، محل تولد را برای خود معیار گیرند و سالروز تولد را بهانه یادکرد و بزرگداشتش در خانه پدری اش (یعنی خانه فرهنگ خاور) کنند.  

ارسال به دوستان