محمد شلتوکی کارگردان مستند «پرچمدار» با روایتی از دستاوردهای ایران در حوزه صنعت ساخت پهپاد، به ارایه توضیحاتی درباره این مستند و اصطلاح «جوجه اردک زشت» درباره پهپادهای انتحاری پرداخت.
محمد شلتوکی تهیهکننده و کارگردان مستند «پرچمدار» در گفتوگو با خبرنگار مهر درباره این مستند توضیح داد: سال ۹۷ بود که ایده اولیه این کار به ذهنم رسید اما آن زمان قالب مستند برای آن در ذهن نداشتم. بعدها اتفاقی در حوزه پهپادها رخ داد که سویه تازهای از این پدیده در ایران را به نمایش گذاشت.
اسفندماه ۹۷ بود که رزمایشی در حوزه پهپادها برگزار شد که شاخکها را نسبت به این موضوع تیزتر کرد. احساس کردیم باید اثری درباره پهپادهای ایرانی تولید کنیم.
وی افزود: تحقیقات را در این زمینه آغاز کردیم و اواسط سال ۹۸ بود که احساس کردیم تحقیقاتمان کامل شده است اما به محض آنکه خواستیم کار را کلید بزنیم، بحران کرونا اتفاق افتاد و کارمان متوقف شد. اسفند ماه ۱۴۰۰ بود که کشور به یک ثبات رسید و تصمیم به تولید کار گرفتیم.
این مستندساز تأکید کرد: مهمتر چالش ما برای شروع کار این بود که هیچ سند مکتوبی درباره موضوع پهپادها در اختیار نداشتیم. از آنجایی که پیشتر هم در این زمینه کاری تولید نشده بود، هیچ منبعی در اختیار نداشتیم. به همین دلیل باید همه چیز را از ابتدا آغاز میکردیم.
به همین دلیل با ۱۱ نفر از افرادی که در زمینه توسعه صنعت پهپادی ایران مؤثر بودهاند، مصاحبههایی را ترتیب دادیم که چیزی در حدود ۳۰ ساعت گفتوگو ضبط شد که این گفتوگوها امروز خودش تبدیل به یک مرجع درباره این موضوع شده است.
شلتوکی در ادامه گفت: در فرآیند تولید این مستند، برخی موضوعات روز هم مطرح میشد که پرداختن به آنها نیاز به مجوزهای خاص داشت. مانند ماجرای طرح شایعه استفاده از پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین که ما خیلی علاقه داشتیم به آن بپردازیم اما این اتفاق نیازمند مجوزهایی بود که بتوانیم به برخی تصاویر آرشیوی دسترسی داشته باشیم. با همراهی و حمایت سردار حاجیزاده این اتفاق محقق شد و توانستیم به این موضوع هم بپردازیم.
کارگردان مستند «پرچمدار» درباره مصاحبهها در این مستند تأکید کرد: وقتی ما مشغول گرفتن مصاحبهها شدیم، تازه فهمیدیم که چقدر در این زمینه نمیدانیم و چقدر آن چیزهایی که احساس میکردیم در پژوهشها به آن رسیدهایم، با آنچه در واقعیت وجود داشته، متفاوت بوده است.
نمایی از رونمایی از مستند «پرچمدار»
این مستندساز با اشاره به سابقه رسانهای خود گفت: به دلیل همین سابقه، نگاهم به حوزه نظامی نگاهی فنی بود. از ابتدایی که به این حوزه ورود کردم تا چنین مستندی را بسازم، انگیزهام ساخت یک مستند فنی و صنعتی بود. البته این مستند میتوانست خیلی تخصصیتر هم باشد اما به آن سمت حرکت نکردیم. حتی برخی افرادی که در این حوزه متخصص هستند و سررشتهای دارند، وقتی این مستند را میبینند، میگویند خیلی به ابعاد تخصصی آن نپرداختهاید!
وی افزود: میخواستم مستندی بسازم که بخشی از آن برای یک استاد دانشگاه مفید باشد، بخشی برای مسئولان مهم باشد و بخشی برای مخاطب عام جذابیت داشته باشد. اگر توانسته باشم به این خروجی رسیده باشم، کارم را کردهام. بخشی از مستند که درباره استفاده از یک خودرو برای پرواز پهپاد صحبت میکند، بهصورت ویژه مورد توجه مخاطب عام قرار گرفته است و حتی در برخی صفحات اینستاگرامی هم بازتاب پیدا کرد که ما از آن انرژی میگرفتیم.
این مستندساز ادامه داد: از آنجایی که میخواستیم هر گروه از مخاطبان با کار ارتباط برقرار کنند، ناگزیر بودیم بینابینی حرکت کنیم. درباره این موضوع هیچ اثری ساخته نشده بود و تنها فیلم «مهاجر» ابراهیم حاتمیکیا بود که مربوط به ۳۰ سال پیش بود. به همین دلیل هیچ پایه و اساسی نداشتیم که بخواهیم به آن تکیه کنیم و آن را ادامه دهیم. به اجبار سراغ مسائل و موضوعات متنوع مرتبط با این سوژه رفتیم.
شلتوکی افزود: هر کس امروز بخواهد درباره موضوع پهپاد اثری را تولید کنید، حاضر هستیم تمامی منابع خود را به رایگان در اختیار آنها بگذاریم. خود ما هم قصد داریم اثر دیگری را با این موضوع تولید کنیم. حجم بسیار زیادی از اطلاعات و اسنادی که برای این پروژه جمعآوری کردیم، همچنان دستنخورده باقی مانده است.
این کارگردان درباره تغییر صدا و یا پوشاندن تصویر برخی افراد در مستند هم گفت: در این زمینه هم ملاحظه امنیتی داشتیم و هم حفاظتی. برخی از این افراد همچنان در سیستم فعال هستند و دشمن هم بهشدت دنبال آنهاست. یکی از همین عزیزان، فردی است که نخستوزیر رژیم صهیونیستی، در یکی از سخنرانیها با اسم آوردن به شخص او اشاره کرده بود و طبیعتاً ما هم باید تصویر ایشان را در مستند محافظت میکردیم.
وی یادآور شد: اطلاعاتی که در این مستند از طبقهبندی خارج شده است، حجم قابل توجهی دارد و به همین دلیل ما همکاری بسیار نزدیکی با دوستان امنیتی داشتیم تا بهواسطه این مستند، به فعالیتهای این حوزه لطمهای وارد نشود. توصیههای این دوستان را به طور کامل مدنظر داشتیم، بد نیست بدانید از نظر فنی، پوشاندن چهره این افراد در مستند، برایمان بسیار هزینهبر شد.
شخصاً از مات کردن چهرهها بدم میآمد چرا که این عزیزان زندانی نبودند و میخواستم به کمک نورپردازی چهره این افراد مشخص نباشد. اجرای این جنس نورپردازی در فضای باز، خیلی سخت بود از این رو ضبط همه مصاحبهها را در شب انجام دادیم و گاهی تا ۳ بامداد مشغول ضبط گفتوگو بودیم. این فرآیند و تجهیزاتی که لازم داشت، خیلی پرهزینه بود.
شلتوکی درباره استفاده از تصاویر آرشیوی در مستند «پرچمدار» توضیح داد: بخشی از این تصاویر در فضای مجازی بود اما نزدیک به ۸۰ درصد این تصاویر برای اولینبار از آرشیو خارج شدهاند.
این مستندساز درباره صدابرداری مستند بهویژه در بخشهای بیرونی عنوان کرد: بخشهایی که فعالیت پهپادها در بیابان را داشتیم، با طوفان مواجه شدیم. خاطرم است در یکی از صحنهها هوا تیره و تار شد و رعد و برقی زد، که همه گروه فراری شد! باد هم مشکلات صدابرداری زیادی را برای ما بهوجود آورده بود.
کاری هم نمیتوانستیم بکنیم چرا که مجوز گرفتن برای حضور در این لوکیشن مدتها زمان برده بود. مشکل صدابرداری را هم با برخی اقدامات فنی مانند استفاده از محافظ برای ابزار صدابرداری رفع کردیم و بخشی از آن هم در مرحله تدوین صدا اصلاح شد.
کارگردان «پرچمدار» درباره اشاره به شکار پهپادهای جاسوسی آمریکا در این مستند توضیح داد: در اختیار گرفتن پهپاد آرکی و۱۷۰ باعث یک انقلاب در حوزه پهپادی سپاه شد. تا آن زمان پهپاد خیلی در کشور به رسمیت شناخته نمیشد و سرمایهگذاری چندانی روی آن صورت نمیگرفت. در چنین شرایطی یکی از پیشرفتهترین پهپادهای دنیا را بهصورت سالم شکار کردیم و اینگونه بدون یک ریال هزینه، بالاترین فناوری دنیا در این حوزه را در اختیار گرفتیم. همین نقطه مبدأ تولد پهپادهای مشابه در این سبک در ایران بود.
وی درباره ماجرای اصطلاح «جوجه اردک زشت» هم گفت: این اصطلاح درباره پهپادهای انتحاری مطرح میشود. در اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ کسی پهپاد را در ایران به رسمیت نمیشناخت اما این پهپادها، جثه خیلی کوچکی داشتند و شکلشان هم خیلی خاص بود. به همین دلیل وقتی آن را میدیدند به نام جوجه اردک زشت خطابش میکردند!
بعدها وقتی این پهپاد در حوزه عملیاتی خودش را نشان داد، گفتند اینها همانهایی هستند که زمانی به آنها جوجه اردکهای زشت میگفتیم. این پروژه اتفاقاً پروژه پردردسری هم بود که شکر خدا بعدها نتیجههای خوبی به همراه داشت.