۱۶ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۶ آبان ۱۴۰۳ - ۰۵:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۱۵۵۸۳
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۵ - ۱۵-۰۸-۱۴۰۲
کد ۹۱۵۵۸۳
انتشار: ۱۱:۳۵ - ۱۵-۰۸-۱۴۰۲
نگاهی دیگر به « مملکت، مال حزب‌اللهی‌هاست»

ایران، چین نیست/ ایرانی تنوع‌پسند و رند است، یک‌دست نمی‌شود!

ایران، چین نیست/ ایرانی تنوع‌پسند و رند است، یک‌دست نمی‌شود!
  در این بستر فرهنگی با تنوعی که در اقوام است و با انعطافی که در تشیع و با عرفانی که در ادبیات است و رندی‌یی که در خلق و با خصوصیتی که در کار بازار و تجارت، آن ساخت متمرکز یک‌دست حاصل نمی‌شود.

   عصر ایران؛ امید جهانشاهی- «این مملکت، مال حزب‌اللهی‌هاست»؛ این سخن نه شعاری است و نه از سر بازی و صوری. کاملاً از دل برآمده و خواستی را بیان می‌دارد که خواست جدی گروهی در جامعه سیاسی است.


   ایده‌ای که طرفداران خودش را هم دارد. می‌گویند قدرقدرتی و کارآمدی می‌خواهید در تمرکز و یک‌دستی و هماهنگی است. گواه بخواهید: می گویند چین. حزب فقط حزب کمونیست. همه کشور هم بدنه یک صدا و یک‌پارچه حزب هستند. همه مقامات کشوری، همان مقامات حزب‌اند و حزب یعنی بدنه مدیریتی کشور.

   آن‌که بیشتر مورد تایید حزب است مرتبه مدیریتی بالاتری می‌گیرد. مملکت مال کمونیست‌هاست. خالص و یک‌دست. این مدل اینجا هم خواهان کم ندارد و خالص‌سازی تلاشی برای همین نوع یک‌دست سازی است. اما گفتمان و ساخت سیاسی، گلدان نیست که یکی را از میان همه بپسندی و آن را برای خود بخواهی و بخری.


  آنچه به عنوان ایران وجود دارد، کلیتی فرهنگی و سیاسی است که در بستر حوادث سیاسی و فرهنگی به تدریج شکل یافته است و در منابع فرهنگی دینی و ملی ریشه دارد و از ویژگی‌هایی که این جغرفیای خاص بر آن بار کرده تاثیر پذیرفته و از یک نظام دیوانی و مناسبات اجتماعی تاریخی مایه گرفته است.

  در این بستر فرهنگی با تنوعی که در اقوام است و با انعطافی که در تشیع است و با عرفانی که در ادبیات است و رندی‌یی که در خلق است و با خصوصیتی که در کار بازار و تجارت است، آن ساخت متمرکز یک‌دست حاصل نمی‌شود.

  این جامه چینی اینجا جواب نمی‌دهد. از جنس این خاک نیست. سنخیتی با ایرانی شیفته حضرت حافظ ندارد. به زور خالص‌سازی هم شدنی نمی‌شود.   


  اما برخی باور داشتند که می‌شود و هنوز هم هستند که می گویند اگر زور پر زور باشد مملکت مال حزب ما می‌شود.


  این یک منازعه جدی و تعین کننده در تاریخ متاخر ماست. منازعه‌ای واقعی و با سابقه و پر دامنه میان دو گروه با دو فرهنگ و ادبیات و با دو نگاه به انسان، به دین، به ایران و به انقلاب.

   گروهی ایران را برای حزب و مرام خود می‌خواهند و از این رو، رنگارنگی فرهنگی و تنوع فرهنگ لباس و آواز و موسیقی و ... را نادیده می‌گیرند و اولویت و مسائل ایران را بر اساس اولویت‌های ایدئولوژیک حزب خودشان تعین و تبلیغ می‌کنند. و آنها که ایران را برای همه اقوام با همه رنگارنگی، همه سلایق و در یک کلمه برای همه ایرانیان می‌خواهند و اولویت و مسائل ایران را بر اساس گفتمان توسعه ایران تعین و تبلیغ می‌کنند.


  این در حالی است که در منظومه اداراکی خالص‌سازان اساساً چیزی به نام گفتمان توسعه قابل درک نیست.


  همه عرصه های فرهنگی و سیاسی، و بسیاری از مفاهیم، عرصه های این منازعه هستند و ردپای آنها را به روشنی می‌توان دید.

برخی معتقدند اگر حزب‌اللهی را به معنای کسانی که طرفدار ارزش‌های اصیل انقلاب اسلامی یعنی استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی هستند در نظر بگیریم و همه جمهوری‌باوران اسلام خواه را حزب‌اللهی بدانیم، آن وقت می‌توانیم به جرات گفت که بخش قابل توجهی از جامعه ایران حزب اللهی هستند.

   اما اگر تعریف معتقدین به انقلاب اسلامی یا حزب اللهی آنقدر تنگ شود که محدود به یک حزب از میان سلایق سیاسی رسمی در کشور شود، و بعد هم گفته شود مملکت مال حزب اللهی‌هاست، آن وقت است که این چنین واکنش برانگیز می‌شود.


  البته این واکنش‌ها و حساسیت‌ها را باید به فال نیک گرفت که نشانۀ زنده بودن جامعه و سرزندگی است، و امید به ساختن مملکتی که برای همه ایرانیان باشد. همه ایرانیان از هر قوم و مذهب که خواستار استقلال و آزادی ایران هستند، خواستار جمهوریت و دیده شدن جمهور مردم؛ چیزی که در انقلاب اسلامی، روشن و باشکوه نشان دادند.

ارسال به دوستان