عصر ایران؛ مهرداد خدیر- هر رسانه در جهان ادبیات خاص خود را دارد و نوع واژگانی که یک رسانه به کار میبرد به آن هویت و شخصیت میدهد و این البته درباره خبر و گزارش است و گرنه در نقل قول که طبیعی است کلمات گفته شده را باید نقل کرد و اگر عینا با ادبیات رسانه سازگار نبود در گیومه باشد حرفهایتر است.
تلویزیون فارسی بیبیسی نیز از این قاعده مستثنا نیست و طی 23 روزی که از عملیات طوفانالاقصی و سپس نسلکُشی فلسطینیها در غزه میگذرد با چالشی جدی رو بهروست و آن هم میزان وفاداری به ادبیات خود است.
از این حیث که برای گروه حماس به رغم تبلیغات سنگین ۴۸ ساعت اول از لفظ "تروریست" استفاده نکرده عملکرد این رسانه مثبت است. کما این که روزهای بعد این تبلیغ و شبیهسازی با داعش فرونشست و به عکس جهان دید که تروریست، کیست. رجب طیب اردوغان رییس جمهوری ترکیه هم تیر خلاص را به این تلاش شلیک کرد و گفت: حماس یک جنبش آزادی بخش است نه تروریست.
به لحاظ استفاده از واژه "اشغال" هم با تسامح میتوان گفت بیبیسی فارسی شرمنده نیست هر چند که مفهوم سرزمینهای اشغالی از نگاه غربیها تمام سرزمین فلسطین نیست بلکه شامل شهرکسازیها و کوچ نشینیهای بعد از توافق اسلو و معطوف به اشغال بعد از ۱۹۶۷ است.
در گفتوگو با نماینده ارشد تشکیلات خودگردان در لندن نیز او بارها از واژه اشغال استفاده کرد و راه حل را رفع اشغال دانست نه نابودی حماس.
با این حال تمام داستان، این نیست. تلویزیون فارسی بیبیسی هنگامی که خبر هجوم مردم گرسنه و تشنه و مصیبتدیده غزه برای دریافت غذا را پخش میکرد بارها در سرخط خبرها و متن و گزارش و زیرنویس تعبیر "غارت" را به کار برد! اما کدام غارت؟ اگر از انبار سازمان ملل است که مختص کمک به همان مردم غزه بوده و اگر از محمولههای ارسالی است باز متعلق به خودشان بوده است.
غارت، هنگامی است که زلزلهای رخ میدهد یا بمبی منفجر میشود یا اعتراضاتی درمیگیرد و در آشفتگی بعد از آن مردم و مشخصا گروههایی خاص به قصد سوء استفاده از وضعیت غیرعادی به فروشگاههای بخش خصوصی حمله و کالاهای آن را چپاول میکنند. در این فقره اما کیسهای آرد یا قوتی برای نمردن برداشتن آخر کجا چپاول است؟
مردم گرسنه اگر غذا و آب را بطلبند و برای رساندن آن به زن و فرزند زنده مانده از بمبارانهای دیوانهوار شتاب داشته باشند این دیگر هرگز مصداق غارت نیست. تازه تصاویری که نشان میدادند نیز باز نشانی از غارت نداشت. چه، مردم مظلوم را همچنان شکیبا و صبور میدیدیم و البته بیتاب و شگفتزده از حجم قساوت.
دو شب قبل بارها این رسانه از غارت انبارهای سازمان ملل خبر داد و انگار قبل از ۱۵ مهر است و مردمانی از غزه به انبارهای قفل شده سازمان ملل حمله کردهاند حال آنکه داستان، اکنون دیگر است.
شب پیش نیز در گزارش دیگری به وضوح حس میشد که انگار در استفاده از واژه "کودک" با محظوراتی روبهرویند یا بر حذر داشته شدهاند. حال آن که نیمی از کشتههای غزه که سر به چند هزار نفر میزند کودکاند. آن هم کودک به مفهوم شرقی و نه حتی غربی. در تعریف غربی هر که زیر 18 سال باشد ولو 17 سال و 11 ماه و 28 روز کودک به حساب میآید اما در نگاه شرقی و دینی تنها تا قبل از رسیدن به سن بلوغ کودکاند حال آنکه بچههایی که در غزه کشته میشوند گاه نوزادند.
در گزارش سیاوش اردلان اما تعبیر "کم سن وسال" را به جای کودک میشنیدیم که طبعا بار عاطفی کمتری به نسبت کودک دارد. اما واقعیت این است که اسراییل در غزه کودکان را کشته است. نه دهها و صدها که هزارها و اینها به معنی اخص کلمه چه شرقی چه غربی کودک بودهاند نه افراد کمسنوسال!
با این نگاه در پرهیز از واژه "تروریست" و در عین حال به کار بردن کلمه "اشغال" که در ادبیات اسراییل و مقامات ارشد غربی جایی ندارد -و دیدیم تا دبیر کل سازمان ملل به کار برد ولوله شد - عملکرد قابل قبولی بر جای گذاشتهاند.
با این حال هجوم برای دریافت کمک و سیر کردن شکمهای گرسنه و کامهای تشنه را غارت انبار سازمان ملل یا محمولههای ارسالی خواندن کم لطفی است ایضا کم سن و سال خواندن کودکانی که قربانی جنون دیوانهای چون نتانیاهو میشوند که مدعی جنگ حق با باطل است!
امیدوارم مردم ایران از این وقایع درس بگیرند و دست از بازی اصولگرا و اصلاحطلب بردارند و متحد برای امنیت داخلی و خارجی و گسترش سرزمینی و توسعه کشور و پیشرفت علمی و صنعتی و اقتصادی تلاش کنند
همون رسانه ای هایی که کوچکترین اتفاق تو ایران رو هفته ها بال و پر میدن ولی الان کاملا سانسور می کنن جنایات اسراییل را !!
بقیه رسانه های فارسی که علنا حقوق بگیر اسراییلن!!
توجه نمی کنید با غارت گری یک گروه هرچند هم محتاج و گرسنه حس همبستگی بین کل مردم هم از بین می رود و می شود قانون جنگل که هرکسی زورش چربید بیشتر می برد و می خورد!