۰۵ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ۱۲:۴۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۸۸۷۹۸
تاریخ انتشار: ۰۰:۵۸ - ۱۲-۰۲-۱۴۰۲
کد ۸۸۸۷۹۸
انتشار: ۰۰:۵۸ - ۱۲-۰۲-۱۴۰۲

آتیلا حجازی: مرگ پدرم مشکوک بود!

آتیلا حجازی: مرگ پدرم مشکوک بود!

 آتیلا حجازی فرزند مرحوم ناصر حجازی اسطوره فوتبال ایران، در گفتگویی پس از ۱۲ سال با طرح موضوعی جنجالی مدعی شد که مرگ پدرش مشکوک بوده است.
 
 آتیلا حجازی در گفتگو با خبرآنلاین به بیان خاطرات و نکات کمتر شنیده شده‌ای از زندگی شخصی و حرفه مرحوم ناصر حجازی پرداخت. اما بخشی از این گفتگو با ادعایی جنجالی از سوی خانواده این اسطوره فوتبال همراه شد که در ادامه می‌خوانید.

*مرگ پدر من خیلی مشکوک بود. خیلی مشکوک بود. خب یکدفعه به ما گفتند او سرطان دارد در حالی که یک ماه قبلش ما برای ویزای شینگن اقامتش در اروپا تمام این تست‌ها را داده بودیم و او کاملا سالم بود. 

*پدر من رفت اسلواکی و شد مدیر فنی دی استرادا. برای آنکه بتواند ویزای کار بگیرد و ساکن اتریش شود ما تعداد زیادی تست‌های پزشکی داشتیم. برای بحث «مدیکال» اقامتش. او برای اقامت باید آزمایش می‌داد. انواع و اقسام آزمایش‌ها را انجام داد. کامل یادم هست که چگونه عکس ریه پدرم را گرفتند و هیچ مشکلی نداشت، ولی ماه بعدش در تهران حالش بد شد. آزمایش دادیم و باقی ماجرا هم که دیگر خودتان می‌دانید. سال هاست که مادرم می‌گوید بیماری ناصر مشکوک بود و او یک دفعه دچار این بیماری شد.

*پدر من سرحال بود، تست می‌داد، تمرین می‌کرد. یادم است وقتی در اسلواکی بود هم می‌گفت چند مرتبه در خیابان بعضی‌ها به او حمله کرده بودند و اتفاقاتی از این دست رخ داده بود. مادرم همیشه می‌گوید من می‌دانم بیماری ناصر طبیعی نبود، او را بیمارش کردند. 

*آن روز‌ها یک حسی را تجربه کرده بودیم که این ذهنیت برای خانواده ایجاد شده بود. علی انصاریان هم خیلی سرحال بود. خیلی سالم بود و یکباره کرونا آن مشکلات را ایجاد کرد. مهرداد فکر کنم کمی کسالت داشت، ولی علی سالم بود؛ نمی‌دانم. مرگ پدرم خیلی یکباره و بی سر و صدا بود.

*گفتیم یک توده عفونی در ریه‌ات داری. با هم هماهنگ کرده بودیم و نمی‌گذاشتیم روزنامه در بیمارستان به دستش برسید. تا مدت‌ها هیچ کس حرفی از سرطان نزد، ولی راستش خودش می‌فهمید، آدم قوی‌ای بود. عاشق زندگی بود، ولی آن ریزش مو و بدنش که داشت تحلیل می‌رفت و نگاه مردم، همه این‌ها را می‌دید و می‌فهمید دیگر. کاملا متوجه شده بود.

ارسال به دوستان