عصر ایران ؛ نهال موسوی - 31 قسمت از سریال جیران ساخته حسن فتحی پخش شده است و تقریبا به جایی رسیده که مخاطبان خود را یافته است و میتوان درباره آن نوشت.
حسن فتحی یکی از معروفترین سریال سازهای ایران است، هم در تلویزیون با ساخت سریالهایی چون «پهلوانان نمیمیرند» ، «شب دهم» ، «مدار صفر درجه» ، «میوه ممنوعه» و ... بسیار شناخته شده است و هم بعدتر در شبکه نمایش خانگی با مجموعه «شهرزاد» یکی از پربینندهترین سریالهای ساخته شده در این بخش را رقم زد و باعث شد اساسا سریال دیدن بیرون از چهارچوب تلویزیون هم در میان مخاطبان باب شود.
جیران آخرین ساخته در حال پخش فتحی است که آرام، آرام در میان انبوه سریالهای این روزها جای خود را تثبیت کرد و علی رغم مسائلی که باعث شد پخش آن برای مدت زمانی با وقفه همراه شود، اما امروزه بینندههای دارد که هر هفته منتظر قسمت جدید آن هستند.
یکی از دلایل اصلی این استقبال مخاطب قطعا تجربه حسن فتحی است ، او میداند که قصهاش را در چه فضا و حال و هوایی روایت کند که بعد از مدتی مخاطب را با خود همراه سازد.
در همین ابتدا ذکر کنم که این نوشته برای کسانی که سریال را دیده باشند بیشتر مفید است تا کسی که آنرا ندیده باشد، اما شاید انها هم ترغیب شوند به دیدن جیران.
در سریال جیران علاوه بر ناصرالدین شاه که همواره شکل زندگی و روحیات او برای ایرانیها کنجکاوی برانگیز است، از تکنیکهای بسیار ساده اما موثری برای پیش بردن قصه بهره برده است که به درازای تاریخ در رمان و داستان و بعدتر در فیلم و سریال مخاطب داشته است، یکی از این تکنیکها استفاده از موقعیت رقابت است. حال رقابت در عشق، قدرت، ثروت یا ...
مانند رقابت عشقی بین سیاوش (پسر جوان روستایی) با ناصر الدین شاه قاجار در به دست آوردن خدیجه شمیرانی یا همان جیران. رقابت میان ناصرالدین شاه و برادر ناتنی او (عباس میرزا) برای رسیدن به تاج پادشاهی. رقابت بین مادران آنها یعنی مهد علیا و خدیجه خاتون برای رساندن پسرانشان به شاهنشاهی ایران.
حتی رقابت عشقی بین سلمان خان (قراول خاصه شاه) با مهد علیا (مادر شاه) و مادر عباس میرزا (مادر برادر ناتنی شاه). رقابت بین زنان شاه برای به ولیعهدی رساندن پسرشان. رقابت بین شاهزادگان قجری برای نزدیکی بیشتر به دربار و بهره بردن از مواهب آن.
در این قسمتهای اخیر هم مطرح شدن رقابت بین شاه قاجار و سیاوش که حال معلوم شده از نوادگان کریم خان زند است و نامزد نشستن بر تخت پادشاهی، حال سیاوش که قبلتر عشقش را از دست داده در موقعیت جدیدی قرار گرفته که میتواند نه تنها انتقام بگیرد بلکه دستاوردهای بزرگتری هم به دست آورد.
طبیعتا در این رقابتها هر کسی از راه خود برای رسیدن به هدفش اقدام میکند و همین باعث میشود انواع و اقسام نقشهها، توطئهها و ... شکل گیرد که هر بینندهای را در تعلیق سرانجام آن نگه میدارد و دوست دارد که بداند عاقبت چه کسی برنده خواهد شد و چگونه.
در همین فضا و داستان رقابت و نقشه و ... است که افراد به ظاهر بی اهمیتی چون روشن (خواجه دربار) و نقره (ندیمه مهد علیا) هم مهم میشوند و در اتفاقات مهم نقش ایفا میکنند مانند کشتن پسر جیران برای جلوگیری از اعلام او به عنوان ولیعهد ایران.
تمام این اتفاقات در سوی آشکار خود یک چهره پنهان هم دارد و همین ارتباطات سایه روشنی، این فضای پر از شک و تردید، این فضای داستانی چند لایه باعث میشود بیننده به دیدن ادامه آن تمایل داشته باشد.
یکی دیگر از نکات مثبت جیران انتخاب بازیگران آن است، انصافا بازیگرانی برای ایفای نقشها انتخاب شدهاند که به شکلی قابل توجه در خور آن نقش هستند. شاید روزهای ابتدایی شروع سریال در مورد بهرام رادان و ایفای نقش ناصرالدین شاه شک و تردیدی وجود داشت ولی حال بعد از 31 قسمت تماشاگر از دیدن او در چنین نقشی اقناع شده است. درباره پریناز ایزدیار (جیران)، امیرحسین فتحی (سیاوش) ، مهدی پاکدل (قراول خاصه سلطان)، امیر جعفری (میرزا آقاخان نوری)، مریلا زارعی (مهد علیا) ، سمیرا حسن پور (گلین) ، رعنا آزادیور (تاج الملوک) ، غزل شاکری (ملک زاده) و ...
انتخاب بازیگران و استفاده درست از آنها یک دستاورد بزرگ برای این مجموعه است، این محدود به نقشهای اصلی نیست حتی نقشهایی که شاید که بسیار کمتر هم مقابل دوربین باشند اما باز به چشم میآیند برای مثال عباس میرزا (برادرناتنی پادشاه) و مادرش یا الیاس (خواجه مشاور کفایت خاتون) یا رحمت دوست سیاوش و حتی "فرضی فضول" هم روستایی جیران و ...
یک نکته دیگر کیفیت تصویر و صدا است که در حد استاندارد است، در بخش تصویر میتوان گفت فیلمبرداری ، طراحی صحنه و لباس ، استفاده از جلوههای رایانهای، مکانهایی چون کاخ گلستان و ... در این قضیه نقش دارند. اما در بخش صدا غیر از دیالوگها و صدای پس زمینه و میتوان به موسیقی هم اشاره کرد که از تمهای ایرانی به درستی در جهت فضاسازی زمانی و مکانی و روند چرخشهای داستانی بهره برده است.
نکته قابل اشاره این است که در همان شروع جیران به نمونههای ترکی مثلا سریال "خرم سلطان" اشاره میشد که این قضیه تا حد زیادی هم درست است چون بیشتر اتفاقات هر دو سریال در فضای دربار پادشاهان و حرمسرای آنها سیر میکند و این واقعیت را نمیتوان نادیده گرفت، اما حسن فتحی توانسته است این فضا را به دربار شاه قاجار و بنابر قوانین و شرایط ایران منطبق سازد که این هم کار آسانی نیست.
حتی اگر قرار است بر اساس ایده وطرحهایی از کشورهای دیگر هم فیلم یا سریالی ساخته شود چه نیک است که محصولی به انجام برسد که مخاطب با دیدن آن احساس نکند که مغبون شده است و یا ارزش آن را نداشته که وقتش را برای آن بگذارد.
در نهایت یادآوری این نکته مهم است که این نوشته رپرتاژ آگهی نیست و هر آنچه در آن ذکر شد بر اساس رای و نظر نگارنده آن در ارتباط با سریال جیران است.
سریال بسیار کم کشش، با رویدادهای باورناپذیر و غیرعادی، انتخاب نادرست بازیگران، خطاهای گریم و دیالوگ زیاد و در کل دارای ارزشی بسیار کمتر از هزینه ای که برای آن انجام شده است.
از این مجموعه بازیگر و لوکیشن و لباس و ساز و برگ و غیره و غیره، توقعی خیلی بیشتر میرفت...