عصر ایران؛ مهرداد خدیر - آیین رونمایی از تازهترین جلد از خاطرات روزنوشت اکبر هاشمی رفسنجانی دربارۀ رخدادهای سال 1378 با نام "حضور و انصراف" غصر سه شنبه 25 مرداد 1401 در خانه موزۀ او در جماران برگزار میشود.
انتخاب 25 مرداد به عنوان روز برگزاری این مراسم به خاطر آن است که در این روز و دو سال بعد از پایان جنگ و در 25 مرداد 1369 صدام حسین رییس جمهوری وقت عراق در نامهای به هاشمی رفسنجانی رییس جمهوری ایران اعلام کرد «همه خواستههای ایران، به ویژه تثبیت قرارداد 1975 الجزایر، آزادی اسرا و بازگشت به مرزهای بینالمللی را می پذیرد.»
هاشمی هم روز بعد به نامه صدام پاسخ داد و هر چند خطاب قرار دادن دشمنی که به عنوان «صدام یزید کافر» 8 سال لعن شده بود به صورت «جناب آقای صدام حسین» قابل باور نبود اما پایان جنگ و توقف کشتار و بازگشت اسرا و عقبنشینی از اراضی اشغالی که در محتوای نامه تصریح شده و البته خود صلح شیرینتر آز آن بود که خطاب اجتنابناپذیر دیپلماتیک پررنگ شود خاصه این که دو سال هم از آتش بس گذشته بود.
بر این اساس در اطلاعیه و دعوتنامۀ «خانه موزۀ آیتالله هاشمی رفسنجانی» از 25 مرداد به عنوان «سالروز پیروزی ایران بر عراق در جنگ تحمیلی» یاد شده چرا که صدام حسین بار دیگر به قرارداد 1975 بازگشت و خواست های ایران را پذیرفت.
با این حال این پرسش قابل طرح است که چرا چنین روزی در تقویم رسمی به این صورت ثبت نشده و سالگرد شروع جنگ در 31 شهریور 1359 بع عنوان آغاز هفتۀ دفاع مقدس گرامی داشته میشود یا در سالروز قبول قطعنامه 598 به سبب تعبیر «نوشیدن جام زهر» که امام خمینی به کار برد مثل کشورهای دیگر که سالگرد صلح را جشن میگیرند چندان بر سالگرد 27 تیر 1367 درنگ و تبلیغ نمی شود؟
چند سال قبل محسن رضایی فرمانده سپاه در سال های جنگ پیشنهاد کرده بود چون سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با حمایت عراق اقدام به حمله کرد روز شکست آنان در عملیات «مرصاد» که خودشان به آن «فروغ جاویدان» می گفتند به عنوان سالروز پایان جنگ و پیروزی بر عراق گرامی داشته شود ولی این پیشنهاد جدی گرفته نشد.
تلقی عمومی این است که هدف غایی ایران سرنگون ساختن حکومت صدام حسین و و تنبیه متجاوز و دریافت غرامت بود و چون کیان اقتصادی کشور به مخاطره افتاده و بیم حملۀ شیمیایی متصور بود با موافقت شجاعانۀ امام خمینی، ایران ناباورانه به قبول قطعنامهای که یک سال قبل صادر شده بود تن داد و جنگ تمام شد.
جدای این موضوع کتاب خاطرات سال 1378 هاشمی از این جهت مهم است که واقعۀ کوی دانشگاه و اعتراضات چند روزۀ پس از آن در این سال اتفاق افتاد و باید دید هاشمی جانب دولت خاتمی را گرفته یا محافظه کاران را.
از عنوان کتاب هم پیداست که به ماجرای ثبت نام پرماجرا در انتخابات مجلس ششم و انتقاد از تلاش او برای تصاحب ریاست مجلس و در نهایت انصراف از نمایندگی به رغم ابطال 700 هزار رأی مردم تهران به خواست شورای نگهبان و ارتقای او از 30 به 20 اختصاص دارد
با این همه می توان گفت هرچند خواست ایران برای سرنگونی صدام حسین در آن سال محقق نشد اما با فداکاری های شگرف و وحدت ملی و مدیریت مناسب اقتصادی در شرایط جنگ، تمامیت ارضی کشور حفظ شد و دیکتاتور عراق هم اگرچه گمان برد جان به در برده اما تاوان تحمیل جنگی ویرانگر به مردم ایران را که در شور و نشاط سال های اول انقلاب بودند به سخت ترین شکل ممکن پرداخت چرا که 13 سال بعد در نوروز 1382 با حملۀ آمریکا به عراق برافتاد واندک زمانی بعدتر به دار آویخته شد.
تقدیر چنین رقم خورد که 5 سال اکبر هاشمی رفسنجانی جانشین فرمانده کل قوا در سال های جنگ به عراقی سفر کرد که دیگر صدام نه تنها رییس حکومت آن نبود که اعدام شده بود و محل اقامت هاشمی رفسنجانی در شب اول، کاخ پسر صدام بود و شب دوم هم در کاخ مادر صدام.
هاشمی ننوشته اما بعید نیست از ایوان مداین هم بازدید کرده و زیر لب این شعر خاقانی را زمزمه کرده باشد:
هان! ای دل عبرت بین، از دیده عِبَر* کن هان
ایوان مداین را آیینۀ عبرت دان.....
--------------------
*به صورت «نظر کن» هم نقل شده