۰۴ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۴ دی ۱۴۰۳ - ۱۵:۵۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۳۵۸۹۱
تعداد نظرات: ۹ نظر
تاریخ انتشار: ۰۸:۱۸ - ۳۰-۰۱-۱۴۰۱
کد ۸۳۵۸۹۱
انتشار: ۰۸:۱۸ - ۳۰-۰۱-۱۴۰۱
چرا خرسندی از جنگ اوکراین ناموجه است؟

فرمان عقب‌گرد پوتین به تاریخ

فرمان عقب‌گرد پوتین به تاریخ
به جای رضایت آشکار یا پنهان از جنگ اوکراین، باید امیدوار باشیم شرایطی در خاورمیانه و کل جهان اسلام و قارۀ آفریقا پدید آید که اگر جنگی در این مناطق درگرفت، امری خلاف‌آمدِ عادت محسوب شود.

  عصر ایران؛ جمشید گیل - می‌گویند روزی کارل مارکس برای سخنرانی به یک کارخانه رفته بود و کارگران آن کارخانه همگی جمع شدند تا مارکس را از نزدیک ببینند. برای آن‌ها جالب و مهم بود که ببینند این مارکس کیست که این قدر مدافع منافع آن‌هاست و از این حیث در سراسر اروپا بلندآوازه شده است.

  اما همین که مارکس را دیدند، واچُرتیدند! یعنی حیرت کردند و بسیار متعجب شدند؛ چراکه مارکس هیچ شباهتی به آن‌ها نداشت. نه پوشش مارکس، نه طرز حرف‌زدنش و نه حتی افکارش، هیچ شبیه آن‌ها نبود. این شد که کارگران آن کارخانه از مارکس پرسیدند «تو چرا شبیه ما نیستی؟» مارکس هم جواب داد: «قرار نیست من شبیه شما بشوم. قرار است شما شبیه من بشوید!»


فرمان عقب‌گرد پوتین به تاریخ
  تفاوت جنگ اوکراین با جنگ در یمن و عراق و افغانستان نیز شبیه تفاوت مارکس و آن کارگران است. یعنی قرار نیست که اوکراین مثل عراق و افغانستان شود؛ قرار است که عراق و افغانستان شبیه اوکراین شوند. اما این حرف یعنی چه؟

  جنگ اوکراین از این حیث اهمیت چشمگیری پیدا کرده که وقوع جنگ در اروپای پس از جنگ جهانی دوم، پدیدۀ کم‌نظیری بوده است. جز جنگ بوسنی، جنگ دیگری طی این 77 سال در اروپا رخ نداده است. اگر جنگ از خاورمیانه هم دهه‌ها رخت بربندد، طبیعتا وقوع یک جنگ تازه در این منطقه حادثه‌ای بسیار مهم قلمداد می‌شود.

  به هر حال، اگر بشریت رو به ترقی باشد، باید همۀ مناطق جهان مثل اروپا و آمریکای شمالی به مناطقی بدل شوند که جنگ در آن پدیده‌ای ناممکن یا استثنایی باشد. اینکه اروپا هم از حیث ابتلا به جنگ، شبیه خاورمیانه شود، هیچ سودی برای مردم خاورمیانه ندارد؛ حتی ممکن است به زیان شان هم باشد.

  چنانکه در جنگ جهانی اول و دوم، اروپا کانون جنگ بود اما مردم ایران و هندوستان و عثمانی و سایر سرزمین‌های غیر غربی نیز به شدت متضرر شدند. جنگ جهانی اول، ایران را دچار قحطی کرد و عثمانی را دچار فروپاشی. جنگ جهانی دوم نیز هندوستان را به قحطی مبتلا کرد و طبق گزارش مورخین، 700 هزار نفر از مردم هندوستان را به کام مرگ فرستاد.

  همین الان هم اگر جنگ اوکراین چندین سال طول بکشد، کمبود مواد غذایی گریبان گیر بسیاری از کشورها خواهد شد و این طبیعتا به زیان مردم محرومی است که ممکن است الان در خاورمیانه، به دلایل سیاسی و تاریخی، از بدبختی ملت اوکراین خشنود باشند.

  خلاصه اینکه، پیشرفت زندگی بشر نسبتی با کاهش خشونت دارد. آمریکایی‌ها در 1945 وقتی که بر ژاپن مسلط شدند، هفت نفر از رهبران سیاسی ژاپن را اعدام کردند. در میان نظامیان ژاپن نیز، 700 افسر نیز اعدام شدند.

  البته تعداد افسران اعدام‌شده، بیش از 700 نفر بوده است. این 700 اعدامی متعلق به دادگاه‌های برگزار شده در یوکوهاما است و اگر آمار نظامیان اعدام‌شدۀ در سایر شهرهای ژاپن را هم استخراج کنیم، قطعا با تعداد بیشتری از نظامیان اعدام‌شدۀ ژاپنی مواجه می‌شویم.

  همچنین آمریکایی‌ها 21 تن از سیاستمداران برجستۀ ژاپن را زندانی کردند. در دادگاه‌های نظامیان در یوکوهاما نیز 3000 نظامی ژاپنی محکوم به حبس شدند. (دربارۀ این آمارها، رجوع کنید به کتاب "ظهور ژاپن مدرن"، ویلیام جی. بیزلی، ترجمۀ شهریار خوّاجیان، نشر ققنوس، 1394)

  کاهش تعداد سیاستمداران و نظامیان اعدام‌شده در دوران حاکمیت آمریکایی‌ها در عراق، در قیاس با دوران حاکمیت شان در ژاپن، گویای این واقعیت است که با گذشت زمان و پیشرفت بشر، اعدام‌کردن افراد به دلایل سیاسی نیز به امر دشوارتری بدل می‌شود. یعنی اعدام سیاسی ناموجه تر و کلاً پدیدۀ اعدام دشوارتر می‌شود.

  در اتحاد جماهیر شوروی، استالین حداقل 40 لیست بلندبالای اعدام را امضا کرد اما بعدها به تدریج اعدام سیاسی در شوروی کاهش یافت. بسیاری از ایرانیانی که در دوران استالین به شوروی پناهنده شده بودند، اعدام شدند ولی ایرانیانی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی راهی شوروی شدند، اگرچه شرایط خوبی نداشتند، از تیغ اعدام در امان بودند.

  در آلمان تا همین صد سال قبل، برخی از مجرمان را با گیوتین اعدام می‌کردند. در چین کنونی بدترین رفتار ممکن با مسلمین ایغور در جریان است ولی "بدترین رفتار ممکن" در همین چین هزار بار بهتر از چین دوران مائو است.

فرمان عقب‌گرد پوتین به تاریخ

   اگر در اثر جنگ‌افروزی پوتین در اوکراین، بشریت جنگ جهانی سوم را تجربه نکند و روند کلی دموکراتیزاسیون در جهان ادامه یابد، جنگ هم تدریجا مثل اعدام سیاسی پدیده‌ای می‌شود متعلق به دوران ماضی.

   بنابراین به جای رضایت آشکار یا پنهان از وقوع جنگ در اوکراین، باید امیدوار باشیم شرایطی در خاورمیانه و کل جهان اسلام و قارۀ آفریقا پدید آید که اگر جنگی در این مناطق درگرفت، امری خلاف‌آمدِ عادت محسوب شود و دولت‌ها و ملل گوناگون به طرق مختلف در پی پایان دادن به آن باشند.


  جنگ اوکراین، در حکم فرمان عقب‌گرد پوتین به تاریخ است. این جنگ اگر طولانی شود یا توسعه یابد، باب حل و فصل مشکلات سیاسی از طریق جنگ را در گستره‌ای جهانی باز می‌کند؛ وضعیتی وخیم، که عین پسرفت تاریخی است.

_________________
* پیشنهاد می کنیم مطلب مثیم علیرضایی در نقد رفتار غرب در ماجرای جنگ اوکراین را هم بخوانید: بررسی شاخص های تمدنی غرب در جریان جنگ اوکراین

* و نیز مطلب جعفر محمدی تحت عنوان: جنگ اوکراین و سیطره کلیشه بر مغزهای ما: نه روسیه پاکدامن است، نه آمریکا / به خاطر پوتین به جان هم نیفتیم

* این یادداشت سردبیر را هم پیشنهاد می کنیم: 5 نکته درباره جنگ اوکراین که هم غرب گرایان وطنی را بر می آشوبد، هم روس گرایان داخلی را

ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۹
در انتظار بررسی: ۳۲
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۰۰ - ۱۴۰۱/۰۱/۳۰
0
9
دونیا باید بر علیه هر نوع جنگ و تجاوز و ظالمان متحد شده و در نطفه خفه کنند تا سرایت پیدا نکند.
حامد
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۲۷ - ۱۴۰۱/۰۱/۳۰
0
6
درسته ، اگر کشورهای قدرتمند تنها راه حلشان جنگ باشد . کشورهای معمولی دنیا بر سر هر اختلافی با هم درگیر می شوند.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۱/۳۰
0
0
یعنی انسان از گفتگو به زور بازو و ابزار روی می آورد و کام خود می بندد
عزیززاده
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۱/۳۰
15
15
سلام. ببخشید آقای گیل یه خورده دیر متوجه شدین ظاهراً. اون موقع که آمریکا بدون رای شورای امنیت به عراق حمله و آن را اشغال کرد و در سال 2013 هم می خواست عن قریب به سوریه هم حمله کند شما نگران جنگ نبودین. ظاهراً تمایلات ضدروسی شما نمی گذارد واقعیت را آنطور که باید ببینید. یکبار هم که شده از فضای رسانه ای اصلی غربی فاصله بگیرید و تحلیل کنید.
محمدتقی هاشمی
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۱۸ - ۱۴۰۱/۰۱/۳۰
2
4
( اما همین که مارکس را دیدند، واچُرتیدند!)
جناب آقای گیل واژه واچرتیدند احتمالا لری است و به کسی گویند که چرتش پاره شده بود !
ناشناس
United Arab Emirates
۱۱:۲۷ - ۱۴۰۱/۰۱/۳۰
0
3
جنگ در هر زمان از تاریخ اجتناب ناپذیر بوده و هست و این خود بر می گردد به طبیعت سلطه جو و در عین حال حیوانی بشر که دوست دارد همه چیز و همه کس را در سیطره و کنترل خود داشته باشد و کشورهایی که در طول تاریخ به آن درجه از قدرت و توانایی رسیده اند که حس کرده اند میتوانند جهان را یک تنه اداره کنند از جنگ و ابراز قدرت ابایی نداشته اند و شانس خود را همواره امتحان کرده اند .
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۱/۳۰
4
8
نویسنده گمان کرده چون مدت طولانی در اروپا جنگ نشده بود این واکنش‌های زیاد رخ داده است اما کاملا در اشتباه است زیرا دلیل این واکنش‌ها این است که اروپایی‌ها سالیان طولانی در مناطق دیگر جنگ راه انداختند تا منافع خود را کسب کنند و الان از اینکه جنگ به خودشان نزدیک شد و یک کشور اروپایی با مردم مو بور و چشم آبی درگیر جنگ شدند دچار هراس شدند
پس حتی اگر مدت طولانی در غرب آسیا جنگ نباشد و سپس امریکا و اروپا به بهانه‌ای جنگی ایجاد کنند هیچ‌گاه واکنشی که الان دارند نخواهند داشت
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۴۰ - ۱۴۰۱/۰۱/۳۰
5
17
تاریخ خواهد نوشت چگونه تصمیمات یک دلقک کشوری را ویران کرد
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۵۲ - ۱۴۰۱/۰۱/۳۰
3
8
نوشته ای:
"جنگ جهانی اول، ایران را دچار قحطی کرد و عثمانی را دچار فروپاشی. جنگ جهانی دوم نیز هندوستان را به قحطی مبتلا کرد و طبق گزارش مورخین، 700 هزار نفر از مردم هندوستان را به کام مرگ فرستاد."
باز هم دادن اطلاعات غلط به خوانندگان توسط سایت مدعی دانایی،
اولا جنگ جهانی اول ایران را به قحطی مبتلا نکرد بلکه ضعف دولت ایران که موجب شد طرف های جنگ علیرغم اعلان بیطرفی از جانب آن وارد خاک ما شوند و هر کار که خواستند بکنند موجب قحطی شد، انگلیسی های پلید خواروبار ایران را خریدند و موجب قحطی و قتل عام مردم ما شدند، البته روس ها هم مشغول جنایت به سبک خودشان بودند.
ثانیا عثمانی به طمع بازآوردن شکوه گذشته اش با آلمان متحد شد، انگلیسی ها و فرانسوی ها که استاد تزویر و خدعه اند عرب ها را به خدعه فریفتند و با وعده ایجاد امپراتوری عربی علیه عثمانی به کار گرفتند و عثمانی فرو پاشید، این نبود که عثمانی درون مرز خودش آرام نشسته باشد و خودبخود مضمحل شود!
هندی ها هم در جنگ دوم ابزار دست انگلیسی های پلید جنایتگار به رهبری ابلبسی به نام چرچیل بودند که به آن ها وعده استقلال در ازای کمک به موبور چشم آبی های انگلیسی در جنگ علیه نازی های جنایتکار را داده بودند بنا براین باوجود آن همه خفت و تحقیری که حدود صد سال از جانب انگلبسی ها متحمل می شدند با آن ها و جنایت هایشان همراه شدند، خصوصا در اشغال ایران مظلوم.