عصر ایران؛ سروش بامداد- با این که دوماهنامۀ «چشمانداز ایران» ویژهنامۀ نوروزی به معنی رایج کلمه ندارد اما چون شمارۀ 132 بی اشارات نوروزی نیست و بر جلد آن تاریخ فروردین 1401 هم نشسته به همین خاطر در شمار مجلات نوروزی آوردهام.
پس از سرمقاله با نوشتۀ محمدعلی دادخواه وکیل پرآوازۀ ایرانی روبهرو می شویم که دربارۀ نوروز نوشته و آن را «نوید همبستگی» دانسته است: «نوروز، جشن پیوند همۀ پیکرهای طبیعت با یکدیگر از یک سو و دلبستگی انسان به آن از جانب دیگر است. کدام اکسیر همانند مهر و عشق ما را به یکدیگر نزدیک میسازد؟ این پیام نوروز است که جهان، نو میشود و تو نیز درون و بیرون را نو گردان اما به یاد داشته باش همسایۀ تهیدست و بینوا نیز نو پوشد و نخست، تنپوش دیگران تازه گردان و سپس به تنپوش خود پرداز.»
چشمانداز ایران، سیاسی و راهبردی است و طبعاً باید سراغ مقالات جدیتر آن رفت و از همه شاخصتر سرمقالۀ مدیر مجله و یکی از قدیمیترین مبارزان سیاسی ایران، لطفالله میثمی است با عنوان «حذف، خشونت و فساد» و در بند آخر مطلب از علی رضاقلی در شمارههای 89 و 90 همین مجله را نقل میکند و میتوان حدس زد که جامعهشناس فقید ایرانی یا مجال مطالعۀ این مقالۀ مستند به نوشتۀ او را نیافته یا در واپسین دم حیات خوانده چون در آغاز نوروز درگذشت و چهارشنبه نهم فروردین 1401 به خاک سپرده شد. آنجا که مینویسد:
«علی رضاقلی تحقیقاتی دربارۀ نمونه ای از برون رفت فساد انجام داده با عنوان "فساد گسترده و اصلاحات نهادی" و به دوران "غازان خان" نهمین حاکم مغول در ایران اشاره میکند که فساد، به حدی زیاد شده بود که تمام منابع طبیعی را بلوکهای قدرت بلعیده بودند و کارد به استخوان رسیده بود تا آنجا که اسب ها هم قوت لایموت نداشتند.
غازانخان اما تدبیری اندیشید و با انتخاب مرد فرهیختهای همچون خواجه رشیدالدین فضلالله به صدارت، اصلاحات دامنهداری را شروع کرد و موفق شدند. این اصلاحات با الهام از قانون یاسای چنگیزی انجام گرفت.»
مهندس میثمی آنگاه مینویسد: «حال نباید در یک پروسۀ بیداری نفس از خودمان بپرسیم که با داشتن کتابی به نام قرآن و نهجالبلاغه و قانون اساسی ثمرۀ انقلاب و افراد فرهیخته چرا نمیتوانیم به اصلاحات گسترده دست بزنیم؟»
نتیجۀ نهایی هم این است: «تنها چاره برای برونرفت از این وضع، بازبینی و بازگشت به قانون اساسی و انتخابات آزاد و روی کار آمدن افراد فرهیخته و مدیر و پاکدست است که اکنون خانه نشین شدهاند.»
به جرأت میتوان گفت که در میان اهل قلم و سیاست کمتر کسی به اندازۀ او بر بازگشت به قانون اساسی تأکید دارد و اگر غیرمتعارف به نظر میرسد به خاطر آن است که تریبونهای رسمی کمتر به قانون اساسی میپردازند و اگر گاهی اشارتی میشود تنها به برخی اصول است حال آنکه در نگاه لطفالله میثمی یک کل است.
گفتوگوی چشمانداز ایران با علی شکوریراد دبیر کل پیشین حزب اتحاد ملت هم خواندنی و پرنکته است خاصه آنجا که میگوید: « روحانی هیچوقت رابطۀ خوبی با اصلاح طلبان برقرار نکرد و این باعث شد رابطۀ ما تقریباً در هشت سالی که آقای روحانی رییس جمهوری بود صرفاً همان افطاری ماه رمضان باشد و هیچ وقت مجالی برای ارتباط ما با آقای روحانی فراهم نشد.»
مجله یادآور میشود: "در سالهای 92 و 96 که اصلاحطلبان برای انتخاب ایشان مایه گذاشتند " و او توضیح میدهد: «برای این که زمینۀ اعتماد خوبی ایجاد نشده بود و خیلی زود همان اعتماد اندک اصلاحطلبان به روحانی فروریخت، یعنی تنها 6 ماه بعد از انتخابات 96».
شکوریراد میگوید: «کارهای روحانی در دولت اول قابل دفاع است اما در دورۀ دوم نمیشود از او دفاع کرد چون باعث فروریختن اعتماد عمومی شد و اعتماد به وجود آمده را سوزاند. هم اعتبار اجتماعی خودش را از دست داد و هم سرمایۀ اجتماعی ما را سوزاند.»
دبیر کل پیشین حزب اعتماد ملت نقطه ضعف حسن روحانی را در عملکرد حسین فریدون میداند و میگوید: «عامل بسیار زیاد ناکامی برای دولت روحانی برادر او بود» و تصریح میکند: « بعد از دستگیری او همه چیز تمام شد.»
گفتوگو با فرشاد مؤمنی هم مثل همیشه خواندنی است خاصه آنجا که به سخنی از دکتر بشیریه استناد میکند و میگوید: «مهمترین عامل فروپاشی رژیم پهلوی این بود که هر چهار کانال تصمیمگیری به تسخیر غیر مولدها درآمده بود. این چهار کانال عبارتاند از بورس، بانک مرکزی، بانکهای خصوصی و بودجۀ عمومی دولت.»
وی اضافه میکند: «وجه غالب این چهار مؤلفه اکنون هم جریان دارد و تنها و تنها در کادر مفهوم اقتصاد سیاسی تسخیرشدگی قابل درک است و گرنه آنچه دارد انجام میشود نه نسبتی با منافع ملی دارد نه با کیفیت زندگی مردم و نه با ارتقای بنیۀ تولیدی و از همه شگفتآورتر نه نسبتی با اقتضائات حکومت.»
برای این که بدانیم چشمانداز ایران تا چه اندازه متنوع است اشاره به گفتوگو با «پیر محمد ملازهی» ضرورت دارد دربارۀ ادعای حنفی بودن طالبان:
«طالب، وارث قدرت قومی پشتون با توجیه اسلامی برگرفته از فقه حنفی مکتب دیوبندی است ولی مطابق و نعل به نعل احکام فقهی جهتگیری نمیکند. دشمنی او با مخالف، فراتر از تاجیک و ازبک و قومی و مذهبی است و در چارچوب قدرت طلبی قومی قابل توضیح است نه فقه حنفی و این دو مقوله را باید از هم جدا کرد.»
در روزگاری که مجلات ایدیولوژیک چندان جذابیت ندارند انتشار یک مجلۀ ایدیولوژیک و انتقادی کاری آسان نیست و این نکته را ناصر تکمیل همایون هم در نوشتۀ خود آورده است: «مجلۀ شما هم ایدیولوژیک است و هم جذاب. هم آگاهیبخش و هم غیرمتعصبانه و بیش از دیگر مجلات صبغۀ علمی و صادقانه دارد» و به طور ویژه به خاطر مقالات افغانستان تشکر کرده چرا که «افغانستان کشوری آفریقایی یا آمریکایی نیست و جایگاهی والا در مجموعۀ سرزمین های وارث تمدن ایرانی دارد.»