عصر ایران؛ سید مهدی حسینی دورود- در آستانۀ چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی قرار داریم و امروز آخرین روز اقامت امام خمینی در «نوفل لوشاتو» ست. دهکدهای کوچک در 35 کیلومتری جنوب غربی پاریس که از 16 مهر 1357 تا 12 بهمن 1357 شاهد حضور رهبر انقلاب اسلامی ایران بود.
ورود امام به پاریس البته دو سه روز قبل از آن صورت پذیرفت و ابتدا در آپارتمانی در پاریس مستقر شدند. اما نه حال و هوای امام با آن نوع معماری سازگار بود نه با توجه به مراجعاتی که به سرعت رو به فزونی میگذاشت امکان ادامۀ استقرار وجود داشت. به همین خاطر به دهکدهای در حومۀ شهر منتقل شدند و از باغچۀ نزدیک محل اقامت با درخت مشهور سیب هم برای ملاقات و نماز استفاده میشد.
اهمیت نوفل لوشاتو اما تنها به عنوان یک مکان نیست که حالا تاریخی شده بلکه به خاطر سخنان رهبر فقید انقلاب در آن هم هست که از آن می توان به عنوان گفتمان نوفل شاتو یاد کرد و تطابق امام با دیدگاه های مدرن در زمینه های مختلف را نشان می دهد و ناظران دانستند او از جنس دیگری است. ریشه در سنت دارد اما با دنیای مدرن بیگانه نیست چندان که در اولین سخنرانی در 12 بهمن 57 ( پس از نطق کوتاه فرودگاه) گفت: «ما با سینما مخالف نیستیم. سینما یکی از مظاهر تمدن است. ما با فحشا مخالفیم» و از «آزادی» نیز.
این یادداشت به خاطر آن است که چند روز پیش دوست نازنینی از طیف آدمهای با صفا و اهل فضل جملهای گفت و چنان ذهن مرا به خود مشغول کرد که احساس کردم جز با نوشتن این چند سطر در آستانۀ سالگرد پیروزی انقلاب آرام نمیگیرم.
او گفت: من به امام خمینی ارادت دارم ولی امام خمینی در نوفل لوشاتوی پاریس را از قبل آن ( نجف و قم) و بعد ( قم و تهران) بیشتر میپسندم و بیشتر دوست میدارم.
من البته امام را چنین تقسیمبندی نمیکنم و هر سخن و موضع را بر اساس زمان و ضرورت و مصلحت میدانم اما تردیدی در این نیست که انقلاب سال 1357 بر اساس گفتمان نوفل لوشاتو شکل گرفته است کما این که اگر قیام 15 خرداد 1342 به سرنگونی شاه و استقرار حکومت اسلامی میانجامید می گفتیم بر پایۀ گفتمان قم بوده است. به عبارت دیگر میثاق مردم و امام بر اساس سخنانی است که در آن دهکده گفته شده و به همان ها باید استناد کرد.
مراد از گفتمان نوفل لوشاتو یا پاریس هم روشن است. تأکید بر جمهوریت، حقوق بشر، آزادی، دموکراسی و ارزشهایی که سبب شد طیفهای مختلف سیاسی و مردمی گرد هم آیند و مورد توجه روشنفکران نیز قرار بگیرد.
چون در فهم مراد آن دوست از گفتمان نوفل لوشاتو گفتوگوی آقایان طیرانی و آقاجری، منتشر شده در ماهنامه ایران فردا (بهمن ۹۷) فراوان به من یاری رساند، بخشهایی را نقل میکنم:
- «مخرج مشترک گفتمان تمام نیروهای روشنفکری ایران اعم از ملی گرایی، مذهبی و مارکسیستی، که از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷ شکل گرفت عبارت بود از: اصالت خواهی، آزادی طلبی، عدالت خواهی، استبداد ستیزی،مخالفت با حذف و سانسور. گفتمانی که در طول این مدت (دهه های ۳۰ و ۴۰ و ۵۰) با تولید یک قاعده گسترده و ایدئولوژیک تمام نیروهای روشنفکری ایران را به هویت جویی و بازگشت به خویش و یافتن راه نجات وا داشت و در این میان روشنفکران مذهبی و در راس آن ها دکتر شریعتی پرداختِ بسیار پویایی از آن ارائه دادند . اگرچه امام خمینی و پیروان نهضت امام از سال ۴۲ علنا و عملا پرچم مبارزه را به دوش گرفته بودند و بیشترین سهم را در فراهم شدن همه عوامل اجتماعی و سیاسی و ایدئولوژی و گفتمانی انقلاب ایفا کردند اما، این موج گفتمانی برای به ثمر نشستن و میوه دادن به یک عامل بسیار مهم یعنی رهبری فراگیر و مورد قبول همگان نیاز داشت. تا بتواند همه این بخش ها را به هم متصل کند و نمادی برای بیان آن خواسته ها و مطالبات باشد.»
ادامۀ آن هم قابل توجه است:
-امام خمینی تنها کسی بود که توانست در بین جریانات سیاسی و روشنفکری و انقلابی به وجود آمده در داخل و خارج چتر فراگیری باز کند و همه نیروهای اپوزیسیون را متحد کند و به عنوان یک رهبر محبوب و مقتدر بسیج عمومی به پا کند.»
از این رو این سخن گزاف نیست که:
امام خمینی نه با گفتمان کشف الاسرار سال ۱۳۲۴ یا با گفتمان ولایت فقیه ۱۳۴۸، بلکه با گفتمان پاریس چنین کار سترگی را انجام داد. به بیان حقوقی هم مردم و رهبری انقلاب بر اساس گفتمان پاریس به توافق رسیدند و پیمان بستند. چندان که در حکم مهندس بازرگان به صرف حق شرعی استناد نمیکند و به حق قانونی به خاطر «آرای اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که در اجتماعات و تظاهرات ابراز شده» هم مستند می سازند.
از جانب دیگر اما با این که امام در طول چند ماه اقامت در نوفل لوشاتو بیشترین مصاحبهها را با خبرنگاران خارجی داشتند از صدا و سیمای جمهوری اسلامی چندان بازپخش نمی شود و ترجیح میدهند تنها سخنان عتاب آلود ایشان در بهار 1360 و در شرایط خاص اختلافات بنیصدر با حزب جمهوری اسلامی و در وضعیت جنگ و به هم ریختگی کشور را نشان دهند و مردم ناچارند سخنان امام در نوفل لوشاتو را در مستندهای شبکههای ماهواره ای فارسی زبان یا شبکه های اجتماعی ببینند!
اوایل تصور میشد حساسیت صدا وسیما به خاطر حضور چهره هایی چون بنیصدر، قطبزاده و دکتر یزدی در کنار امام و در قاب این تصاویر است اما اکنون میتوان گفت آن گفتمان دموکراتیک و مترقی با قرائـتهای بسته که در پی تفسیر دیگری از دلیل استقبال مردم بوده سازگار نیست.
از این رو شاید بازخوانی گفتمان مترقی نوفل لوشاتو مهم ترین ضرورت در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی باشد.